سرنگونی، پیامی برآمده از دل میلیون ها ایرانی

روز شنبه ۱۳ تیر دریایی از ایرانیان آزاده، مشتاقان استقلال و آزادی، یاران و اشرف نشانان و همچنین وجدان های بیدار جامعه بین المللی و حامیان حقوق بشر در بزرگترین گردهمایی ایرانیان در خارج کشور متحدا شرکت کردند. امواج پرخروش هموطنان و طنین صدای آنها در حمایت از مریم رجوی و ایرانی آزاد و دمکراتیک به یقین یکی از صحنه های پرشکوه و فراموش ناشدنی از این تجمع بزرگ می باشد.

ایرانیان با دیدگاه ها، عقاید،  اقوام و مذاهب مختلف میهن امان، متحدا به جهانیان نشان دادند که «می توان و باید» دیکتاتوری هزار شقه شده خامنه ای را سرنگون و تغییر دمکراتیک در ایران را به سرانجام و منزل مقصود رساند. پیامی برآمده از خواسته به حق هشتاد میلیون ایرانی تحت ستم در درون ایران که با فریادهای هموطنان امان در پاریس به دنیا رسانده شد، پیامی به جز وحدت و همبستگی نبود. پیامی بود برای تمامی خلق های تحت ستم  منطقه که اکنون قربانی بنیادگرایی هار مذهبی ولی فقیه و آماج ترور و کشتار و جنگ و ناامنی هستند، ولی به خوبی دریافته اند که تنها مامن و مرجع یاری رسان همین مقاومت ایران، مجاهدین خلق و در نهایت همبستگی جهانی علیه بنیادگرایی است.
 
همچنین جهانیان یکبار دیگر بی آیندگی رژیمی را به چشم دیدند که با تمامی تلاش های سیاست مماشات برای راه انداختن پروژه ای به نام «مدره و مدره گرایی» دروغین در درون دیکتاتوری ولی فقیه، اکنون غرق در بحران های لاعلاج داخلی و بین المللی است.
بحران هایی که دیگر به ضرب دلارهای نفتی و چشم پوشی بر سیاست های مخرب ولی فقیه قابل التیام و درمان نبوده، به طوریکه اکنون تمامی شیرازه های اجتماعی، اقتصادی، مالی و فرهنگی ایران را به لبه پرتگاه و سقوط کشانده است. سخن از رژیمی است که از فردای نوشیدن جام زهراتمی و قبول تسلیم نامه وین، هیچ چاره ای بجز سرکشیدن جام های زهر بعدی ندارد.
جام هایی همچون منطقه ای، تروریسم بین الملل، بنیادگرایی و سرانجام حقوق بشر. این پیام را نه تنها مقاومت ایران و رئیس جمهور برگزیده مقاومت، بلکه تمامی شخصیت های شرکت کننده در این رژه عظیم به گوش ولی فقیه زهر خورده و تمامی طرف های ذیربط  به خوبی رساندند. همان طرف هایی که به عنوان چوب زیربغل دیکتاتوری در بسیاری از صحنه ها حاضر می شوند و به قول خانم رجوی، همان «کسانی که ادعا می‌کنند که مردم منطقه باید بین داعش و رژیم ایران یکی را انتخاب کنند، مدافعان ملاها هستند. آن‌ها می‌خواهند موقعیت ضربه‌خورده ملاها در عراق و سوریه را حفظ کنند».
 
لذا به یقین می توان گفت که خامنه ای و باند های درونی رژیم اش، با تمامی کشتارها و بگیر و ببندها، با تمامی امواج اعدام ها و شلاق کش کردن مردم در ملاء عام، با تمامی اسید پاشی ها و راه انداختن گشت های محسوس و نا محسوس و نیز با تمامی موشک باران های ضد انسانی علیه ساکنان بی دفاع در زندان لیبرتی و تهدیدهای تروریستی علیه کشورهای اسلامی و منطقه ای، در این وادی بازنده اصلی در نبرد با مردم و مقاومت ایران می باشد.