وی ضمن به چالش کشیدن آتوریته خامنه ای ازجمله گفت: «شاید برای در ابتدای انقلاب فکر میشد این حکومت با بقیه حکومتها فرق میکنه و میتونه اسلام واقعی رو پیاده بکنه. ولی بهمرورزمان دیدیم نه، نهتنها حاکمان ما اسلام واقعی رو پیاده نکردند بلکه جامعه ما هم نسبت به دین به خاطر عملکرد حاکمیت گریزان شد». (سایت حکومتی مشرق 4 مرداد 1395)
سخنان فرزند رفسنجانی بهیقین بدون هماهنگی با رئیس مصلحت نظام آخوندی مطرح نشده است. این سخنان زمانی بیان میشود که باند خامنهای اکنون دولت آخوند روحانی را بیمحابا بر سر حقوق هاس نجومی مورد تاختوتاز قرار داده است. به میان کشیده شدن برادر روحانی، حسین فریدون که اکنون پرونده قطوری نیز از سوی قضائیه تحت کنترل خامنهای علیه وی دستچین شده است، تنها بخش کوچکی از جنگ قدرت بر سر انتخابات پیش رو در اردیبهشت سال آینده است.
همچنین باید اشاره نمود، رفسنجانی که از ابعاد تنفر اجتماعی نسبت به اسلام متحجر آخوندی اشراف کامل دارد، تلاش میکند تا بدین طریق خود و تمامی متولیان باند خط امامی را که امروز عبای «مدره گرایی» به تن کردهاند، از خطاها و جنایات ولیفقیه مبرا سازند و بدینسان بستر مناسبی برای رأی و رأی کشیها در درون رژیم برای باند خود مهیا نمایند.
در پی این سخنان بود که باند مقابل ضمن هماهنگی با ولیفقیه زهر خورده و طلسم شکسته به میدان آمد و ضمن عربدهکشی از طریق آخوند پژمانفر، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس ارتجاع تأکید کرد: « جامعه سؤالات و ابهاماتی در مورد شخص رفسنجانی دارد که خود او باید سؤالات و ابهامات را پاسخگو باشد. (سایت حکومتی رسالت 6 مرداد 1395)
همچنین در یک موضعگیری دیگر اوباش بسیجی ضمن اعتراف به هماهنگ بودن سخنان اخیر فرزند رفسنجانی با پدرش، اعلام کرد: «اتکای وی به جایگاه پدرش اکبر هاشمی رفسنجانی سبب شده است تا وی آزادانه به بیان اینگونه نظرات بپردازد. موضعگیری توأم با سکوت شائبه تائید این سخنان از جانب اکبر هاشمی رفسنجانی را در اذهان ایجاد میکند که وی باید با اعلام موضع خود آن را برطرف کند».