پاتریک کندی
به همین دلیل ما با شورای ملی مقاومت ایران موافقیم که (رژیم) ایران یک تهدید باقی خواهد ماند، (تهدیدی) برای همسایگان و مردم خودش، تا زمانی که ولی فقیه اختیارات کامل بر امور کشور داشته باشد و حاکمیت سایر کشورها را نقض کند.
لیندا چاوز
در کشورهای دموکراتیک مثل آمریکا، رهبران منتخب دورة محدودی دارند و شهروندان عادت دارند مقامات جدیدی را انتخاب کنند که سمت و سوی متفاوتی را وعده میدهند، آن هم هرگاه که مردم فکر کنند، تغییر ضروری است.
به همین دلیل ما با شورای ملی مقاومت ایران موافقیم که سیاست آمریکا، سالهاست فهم غلطی از سیاستهای رژیم ایران دارد. چه تندروها یا باصطلاح اصلاحطلبان، همة سران اصلی (رژیم) ایران، مسئول تروریسم، ترورها، نقضهای گستردة حقوق بشر و اعدامهای سیاسی بودهاند. هیچکدامشان بیتقصیر نیستند و همة آنها تلاش خواهند کرد از اصلاحات واقعی ممانعت کنند.
در کشورهای دموکراتیک مثل آمریکا، ما سیاستمداران را بر اساس جایگاهشان در طیف لیبرال تا محافظهکار شناسایی میکنیم؛ چون این اختلافات در فلسفه، به اختلافات در سیاستهایشان منجر میشود.
حال ما با شورای ملی مقاومت موافقیم که در ایران، چنین دستهبندیهایی هیچ معنا و مفهومی برای مردم ندارد. حسن روحانی اصلاحطلب خوانده میشود، اما سرکوب داخلی و تجاوزات خارجی از زمان روی کار آمدن او، فقط افزایش یافته است. (رژیم) ایران پیشاپیش آزمایشات موشک بالیستیک تحریکآمیزی را انجام میدهد که گروه 1+5 گمان میکرد، با توافق اتمی، ممنوع شده است.
مانند اغلب همکارانمان در واشینگتن، ما سالها درصدد بدست آوردن فرصتهایی برای دستیابی به محدودیتهای واقعی بر توسعة اتمی توسط حکومتهای غیر قابل اعتماد مانند (رژیم) ایران بودهایم.
ما در نگرانیهای شورای ملی مقاومت ایران سهیم هستیم که برجام نتوانسته به تهدید دستیابی (رژیم) ایران به سلاح اتمی در آینده پایان بدهد. فارغ از اینکه رژیم تهران «متن» برجام را اجرا میکند یا خیر، روشن است که آنها کاری جز اخلال در «روح» این توافق نکردهاند. ما بهطور خاص خانم رجوی را تحسین میکنیم، بهخاطر دفاع از یک ایران غیر اتمی بهعنوان یک سیاست محوری شورای ملی مقاومت. هیچ تهدیدی علیه مردم ایران با دستیابی این رژیم به تسلیحات اتمی، کاهش نخواهد یافت.
فارغ از هر دیدگاهی که هر کدام از ما میتوانیم نسبت به مذاکرات اتمی دولت آمریکا با (رژیم) ایران داشته باشیم، همگی ما تصدیق میکنیم که آمریکا به رژیم تهران، در سوریه، عراق، یمن و دیگر نقاط در تمام دورة مذاکرات دست باز داده و در نتیجه (رژیم) ایران ضایعاتی جدی در تمام این نقاط بهبار آورده است.
به همین دلیل ما با شورای ملی مقاومت ایران موافقیم که از مدتها پیش آمریکا و سایر کشورهای دموکراتیک باید توجه عمیقتری به نقش (رژیم) ایران بهعنوان عامل اصلی بیثباتی کشورهای عرب همسایه و دامنزدن به نزاع فرقهیی در این کشورها میکردند و اولویت بسا بیشتری را به متوقفکردن آن و فراخوان به پایان تجاوزات غیر قانونی (رژیم) ایران میدادند.
لیندا چاوز دستیار پیشین رئیسجمهور و رئیس مرکز فرصتهای برابر
در آمریکا که تمامی توجهات در 1979، بعد از سقوط شاه، روی بحران گروگانهای آمریکا معطوف بود، ما اینرا نادیده گرفتهایم که چهطور بنیادگراها تحت (هدایت) خمینی، به سرکوب تمایل مردم برای دموکراسی پرداختند، آن هم با بهکارگیری نیروی کشنده از سال 1981. اگر ما فقدان کامل مشروعیت مردمی این رژیم را از بدو تأسیسش فهم کرده بودیم، توجه جدیتری به قیامهای مردمی در ایران در سالهای 1999 و 2009 میکردیم که عمق نارضایتی با دیکتاتوری مذهبی را نشان میداد.
پاتریک کندی
بعد از ملاقات با تعداد بیشماری از ایرانیان در تبعید در آمریکا و اروپا و فهم جنایات شوکهکننده علیه خانوادة آنان، با وجود بیش از 120 هزار تن که بهدست این رژیم کشته شدهاند و میانگین رو به افزایش سه اعدام در روز حتی همین الآن، ما کاملاً متقاعدیم که این رژیم خواست 79 میلیون مردم ایران را نمایندگی نمیکند و فقط از طریق ترکیبی بلاوقفه از سرکوب و تبلیغات دروغین در داخل و صدور تروریسم و بنیادگرایی به خارج ایران در قدرت باقی مانده است. ما موافقیم که حکومت تهران از موضع ضعف و شکست عمل میکند و نه از موضع قدرت. در واقع، بهترین منبع قدرت (رژیم) ایران، فقدان سیاستهای قاطع از سوی بقیة جهان علیه سرپیچیهای این رژیم و نادیدهگرفتن خواست مردم ایران برای تغییر است.
لیندا چاوز
در آمریکا نگرانی بسیاری نسبت به واگذاری سرمایههای قابل توجه مسدود شده به (رژیم) ایران در نتیجة توافق اتمی وجود داشته است. ما را بر آن داشتند که باور کنیم، مردم ایران از هزینهکردن آن توسط حکومت برای شرایط زندگی و آسایش خود بهره خواهند برد.
پاتریک کندی
با این وجود اکنون با نشانههای گستردهیی مواجهیم که تجارت با دنیای بیرون، تقریباً بهطور انحصاری توسط شرکتهای پوششی انجام میشود که برای این دیکتاتوری سودآوری میکنند. ما میبینیم که پولهای آزاد شده در نتیجة لغو تحریمها، برای سوخترسانی به منازعات فرقهیی در سوریه و عراق هرینه میشود و برای مسلحکردن عوامل غیر دولتی در بقیة جهان عرب، شامل حزبالله و حوثیها در یمن. طبقة متوسط شهروندان ایرانی، از تمامی این پولهای آزاد شده برای رژیم، هیچ سودی بهدست نیاورده است. بار دیگر درستی هشدارهای شورای ملی مقاومت، با واقعیتها اثبات شدهاند.
لیندا چاوز
اما در آمریکا ما همراه با بسیاری از اعضای کنگره، این فرصت را داشتهایم که با ایرانیان مقیم آمریکا ملاقات کنیم که میدانند، بر سر بستگانشان که با دیکتاتوری و فساد در ایران مخالفت ورزیدهاند چه آمده است، چه در زمان شاه و چه در دورة آخوندها. بهمدت چند دهه است که واشینگتن یک فهم غلط و بسیار گمراهکننده نسبت به گروه مقاومت مجاهدین خلق داشته است که از سوی اطلاعات و تبلیغات دروغین (رژیم) ایران ترویج شده است.
پاتریک کندی
داستان واقعی کسانی که در ایران از جسارت لازم برای ایستادن علیه دیکتاتوری و سرکوب برخوردار بودهاند، داستانی از قهرمانی بهنیابت از یک تمدن بزرگ و 79 میلیون ایرانی است که توسط یک رژیم شکستخورده و مستأصل بهدام افتادهاند. ما از شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران حمایت میکنیم، چون نسبت به حقیقت مقاومت مشروع آنها علیه استبداد مطلعیم؛ امری که توسط چندین بازبینی حقوقی عمده هم در اروپا و هم در آمریکای شمالی تأیید شده است؛ و دیگر نسبت به آرمان آنها ابهامی نداریم و میدانیم که آرمانی برحق است. حتی یک عضو سازمان مجاهدین خلق هم، هیچگاه به تروریسم محکوم نشده است.
لیندا چاوز
بهعنوان آمریکایی، ما یک التزام خاص برعهده داریم که بر روی آینده متمرکز باشیم و یک عامل مثبت در تغییر برای وضعیتی بهتر باشیم. سالیان سال، آمریکا نتوانسته فهم کند که مردم ایران خواهان چه نوع آزادی و تغییری بودهاند، از دوران مصدق و حتی از سال 1906.
با توجه به اینکه دولت آمریکا بهروشنی تعبیر غلطی از خصومت تغییرناپذیر (رژیم) ایران نسبت به منافع ایالات متحده در گفتگوهای اتمی داشته، زمان آن است که آمریکا بهپیش برود و شروع به گفتگو با سازمانی کند که نمایندة مردان و زنان ایرانی مسلمان تحصیلکرده، معتقد به اصول و مدرن در سراسر جهان است که از شورای ملی مقاومت و برنامة 10 مادهیی خانم رجوی حمایت میکنند. به همین دلیل ما توصیه میکنیم که از هماکنون آمریکا باید یک کانال باز گفتگو را با شورای ملی مقاومت حفظ کند تا از تجربة این تبعیدیان و از آگاهی آنها نسبت به رژیم تهران استفاده کند؛ رژیمی که بیاعتبار، نامشروع و رو به انحطاط است و مردم ایران شایسته آنند که بدانند، آمریکا درد و رنج آنها را درک میکند و حق آنها را برای تعیین آیندة خودشان محترم میشمارد، (آیندهیی) عاری از سرکوب.
در نهایت بهعنوان آمریکایی ما برای افتخار و اعتبار کشورمان ارزش قائلیم و امروز اینجا ایستادهایم با این باور که دولت ما باید به تعهدات جدییی که بهنام مردم آمریکا داده، عمل کند.
پاتریک کندی
در این رابطه همگی ما قاطعانه خواستار حفاظت ساکنان کمپ اشرف و اکنون کمپ لیبرتی شدهایم و ما مستمراً به دولت خودمان خاطرنشان کردهایم که التزامات آمریکا را برای تضمین حفاظت ساکنان حفظ کند. ما از این دولت میخواهیم تمامی تدابیر لازم را برای امنیت آنها اتخاذ کند تا زمانی که آخرین نفر از ساکنان عراق را ترک کند و ما از ملل متحد میخواهیم ساکنان را با فوریتی بسا بیشتر منتقل کند. ما دولت عراق را فرا میخوانیم تا جلوی دسترسی عوامل رژیم ایران به کمپ لیبرتی را برای اخلال در انتقال بگیرد و به تعهدات خود عمل کند و بگذارد ساکنان اموال خود را در اشرف و لیبرتی بفروشند و اموال شخصیشان را با خود به آلبانی ببرنند. کشور ما و ملل متحد قول حفاظت به اعضای سازمان مجاهدین در عراق دادهاند و با این حال طی هفت حمله بسیاری توسط نیروهای امنیتی عراقی و شبه نظامیانی که به نیابت از (رژیم) ایران عمل میکردند کشته و مجروح شدهاند. زمان آن است که ایالات متحده روشن سازد که ما به قولمان عمل میکنیم و بر سر اصول خودمان و سازمان ملل میایستیم. همگی ما مفتخریم به ایستادن در کنار این گروه از مردان و زنان شجاع در اشرف و لیبرتی که اعتقادشان به یک برداشت مدرن، بردبار و دموکراتیک از اسلام در برابر حملات کشنده هرگز تغییری نکرده است. با ارائة یک آلترناتیو روشن و مشروع برای بنیادگرایی بیرحم و از لحاظ اخلاقی فاسد (رژیم) تهران، این مقاومت اثبات کرده که گلولهها، موشکها، سلولهای زندان، شکنجه و طناب دار جلاد، هماوردی برای ایدهآلهای اصیل ایرانیان وطنپرست نیستند. ما به همة شما درود میفرستیم و به شما افتخار میکنیم.