ایران - ۱۸ میلیون نفر درگیر آسیب‌های اجتماعی!!

آسیب‌های اجتماعی به‌یقین معلول پارامترهای مختلفی ازجمله نا عدالتی، تورم، تجمع سرمایه در دست یک بخش از جامعه، رکود اقتصادی، بحران‌های مالی و همچنین سرکوب می‌باشند. سخن از عواملی است که در صورت تداوم، با خود آسیب‌هایی همچون فقر، بیکاری، کارتن‌خوابی، کودکان کار، زنان خیابانی، کودک‌آزاری، ترک تحصیل، اعتیاد، طلاق، سرقت و دزدی، خودکشی و حتی مهاجرت را به خود به همراه می‌آورد. با نیم‌نگاهی به وضعیت بحرانی در میهن امان، به‌خوبی مشاهده می‌شود که تمامی پارامترهای فوق در رابطه با روند روبه رشد آسیب‌های اجتماعی در حاکمیت فاسد و چپاولگر آخوندی صادق است.

بحران درزمینهٔ آسیب‌های اجتماعی به حدی است که پاسدار لاریجانی، رئیس مجلس حکومتی طی سخنانی به ابعاد بی‌سابقه آن در حاکمیت ولی‌فقیه اعتراف کرد. وی ازجمله گفت:
ساختار اقتصادی کشور و رکود تا زمانی که حل نشود، سرانه درآمدی خانواده‌ها تغییری نخواهد کرد چراکه حدود 18 میلیون نفر در کشور درگیر مسائل آسیب‌های اجتماعی مانند حاشیه‌نشینی، طلاق و غیره هستند». (خبرگزاری نیروی تروریستی قدس، تسنیم 14 مرداد 1395)

به‌یقین در لابه‌لای این جملات آمار و ارقام وحشتناکی نهفته است که این متولی دیکتاتوری خامنه‌ای از بیان آن‌ها عامدانه خودداری نموده است. واقعیت این است که رژیم آخوندی تلاش می‌کند تا بروز آسیب‌های اجتماعی ناشی از سوء مدیریت، فساد در دستگاه‌های حکومتی، چپاول و غارت اموال ملی که اکنون به‌نوعی صنعت در این حکومت تبدیل‌شده است را بر گردن شکست «برجام» بیاندازد؛ اما یک کارگزار دیگر رژیم در بخش آسیب دیدگان وزارت کار ضمن پرداختن به جزئیات این خبر می‌افزاید: «در حال حاضر یک‌میلیون معتاد داریم یعنی از هر 70 نفر یک نفر دچار اعتیاد است همچنین از هر 4 ازدواج 2 مورد از آن‌ها منجر به طلاق می‌شود».

وی در ادامه افزود: «آسیب‌های اجتماعی به‌شدت رو به افزایش است. روند کودک‌آزاری در ایران رو به افزایش است که این امر نیازمند بررسی‌های جدی است... از جمعیت 6 میلیونی سالمندان 1.5 میلیون نفر تحت پوشش نهادهای حمایتی هستند همچنین از ۳ میلیون نفر از زنان سرپرست خانوار 30 تا 35 هزار نفر تحت پوشش هستند». (خبرگزاری سپاه پاسداران فارس 13 مرداد 1395)

ترجمان صحیح این جملات به معنای آن است که برای نمونه بیش از 4 و نیم میلیون نفر از سالمندان در وضعیت بحرانی بوده و با نبود حمایت‌های مالی و پوششی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. همچنین از 3 میلیون زنان سرپرست خانوار نیز تنها 30 الی 35 هزار نفر تحت پوشش نهادهای حمایتی قرار دارند؛ و قریب 2 میلیون و نهصد و هفتاد هزار نفر ایضاً در بحران هستند. اگر به این آمار و ارقام قطره‌ای و دروغگوی های پاسدار لاریجانی، 18 میلیون شهروند حاشیه‌نشین شهرها، بیش از 7 میلیون بیکار و 7 میلیون کودکان‌ و کارتن‌خواب و دیگر آمارهای مربوط به دیگر آسیب دیدگان اجتماعی را در ایران اضافه کنیم، درآنصورت می‌توان به ابعاد واقعی فاجعه‌ای بنام آسیب‌های اجتماعی در حاکمیت ننگین ولی‌فقیه بهتر پی برد.