دراین رابطه یک گزارش حکومتی ضمن اعتراف به ابعاد وخیم این واقعیات که به مانند تازیانه بر پوست و گوشت کودکان وجوانان می تازد، نوشت: «هزینههای آموزش بخشی از مجموع هزینههای سبد هر خانوار است، هزینههایی که شهر به شهر و خانه به خانه متفاوت است، گاه سالانه به ۱۰۰ هزار تومان هم نمیرسد و گاهی در سال ۳۰ تا ۴۰ میلیون نیز به خود اختصاص میدهد و اینجاست که پای شکاف طبقاتی به حوزه آموزش نیز باز میشود».
این جملات ترجمان اعتراف به همان ناعدالتی های عمیق اجتماعی است که متاسفانه در این حاکمیت غارتگر و چپاولگر به محرومیت و یا به بسیار کیفیت نازل تحصیلی برای ۱۱ میلیون ها دانش آموز در ایران راه برده است. به یقین این وضعیت در شهرهای کوچک و یا روستا های محروم بسیار وخیم تر است. در حالیکه فرزندان متولیان و سران حکومتی یا همان «آقازاده ها» از بهترین امکانات تحصیلی و رفاهی تا اعزام به مدارس ودانشگاه های خارجی برخودار می باشند، میلیون ها کودک و نوجوان ایرانی در مناطق محروم باید روزانه «فرسنگ ها» راه برای رسیدن به مدرسه طی نمایند. برای نمونه این گزارش می افزاید: «در مناطق جنوبی و حاشیهای و مناطق محروم کشور، خانوادههایی زندگی میکنند که هزینه آموزش در سبد خانوار جایگاهی ندارد چرا که درآمد حداقلی سرپرست خانواده حتی اجازه اندیشیدن به هزینههای آموزش چندین فرزند را نمیدهد». (خبرگزاری نیروی تروریستی قدس، تسنیم 1۱۰ شهریور ۱۳۹۵).
همچنین یک نماینده مجلس رژیم نیز با اعتراف به وجود تبعیض و شکاف عمیق طبقاتی در نظام آخوندی به گوشه هایی از محرومیت روستائیان و مناطق محروم کشور اشاره و بی محابا به «دو قطبی شدن» جامعه میان پولدار و فقرا اعتراف نموده است.
وی در این رابطه گفت: «نظام آموزش پولی جامعه را به دو قطب غنی و مستضعف تبدیل میکند و در این نظام هر فردی که پول داشته باشد ارتقاء یافته و به مدارک بالای علمی دست مییابد و هر فردی که پول نداشته باشد از گردونه حذف خواهد شد. در دشتی و تنگستان و سایر مناطق محروم کشور مدارسی در حال فعالیت هستند که هر لحظه امکان تخریب و ریزش آنها وجود دارد».
به موازات تمامی این اختلاف شدید طبقاتی در کشور باید به سطح نازل آموزش و پرورش، نبود تاسیسات و مدارس با حداقل امکانات آموزشی، نبود سیستم آموزشی مدون و سیاست های راهبردی، وجود شهریه های سنگین برای اقشار ضربه پذیر، به موازات سرکوب گسترده و اعمال شیوه های قرون وسطایی تا مغز شویی در مدارس از سوی کارگزاران رژیم نیز اشاره شود.
یک مادر دردمند با اشاره به شکاف طبقاتی در ایران تحت حاکمیت آخوندی می افزاید: «شکاف طبقانی در بحث آموزش سالهاست که وجود دارد در حالیکه دولت موظف به ارائه خدمات آموزشی رایگان برای تمام افراد جامعه بود اما هم اکنون مدارس دولتی نیز کاملاً رایگان نیستند و طبقات مرفه جامعه فرزند خود را در مدرسسه غیردولتی ثبتنام میکنند و انواع آموزشها از زبان تا کامپیوتر و ورزش به آنها ارائه میشود اما دانش آموزان مدارس دولتی از این آموزشها محروم هستند».