بنابراین گزارش معاون توسعه روستایی و مناطق محروم دردولت آخوند روحانی طی سخنانی از جمله اعتراف کرد: «براساس برآورد سازمان ملل جمعیت روستایی کشور در سال 2025 به 22 درصد و در سال 2050 به 16 درصد کاهش می یابد که این آمار بسیار نگران کننده است». (سایت حکومتی شبکه خبر 25 شهریور 1395)
واقعیت این است که در حاکمیت غارتگر آخوندی روستائیان به دلیل نبود زیر ساخت های تولیدی و صنعتی و در نبود شغل و چشم انداز برای آینده ای بهتر و نیز در نبود حداقل امکانات زندگی و به ویژه بی آبی و ماشین آلات هر روز فقیر تر می شوند.
به تعطیلی کشیده شدن کشاورزی که روزگاری منبع اصلی تامین مایحتاج کشور بود به موازات ورود بی رویه محصولات کشاورزی صادراتی و اجناس بنجل خارجی، نه تنها به بیکاری گسترده در میان روستائیان راه برده است، بلکه فراتر از آن به این بحران ضریب مضاعف زده است، به طوریکه بسیاری از کشاورزان در نبود سرمایه و کمک های دولتی، عطای زمین های کشاورزی خود را به لقاء آن بخشیده و به شهرهای بزرگ هجوم آورده اند.
براساس گفته های این کارگزار «دولت تدبیر و امید»! در حالیکه 68 درصد از جمعیت کشور را در سال 1335, روستائیان تشکیل می دادند، این رقم در سال 1357 به 52 درصد بالغ گردیده است. از این داده ها می توان نتیجه گرفته که این متولی حکومتی عامدانه از ارائه تازه ترین آماردر زمینه کوچ بزرگ روستائیان به شهرهای بزرگ خودداری کرده است,
همچنین بنابر آخرین آمار سازمان ملل متحد، در ایران تحت حاکمیت آخوندی اکنون قریب 25 درصد از مردم به حاشیه شهرهای بزرگ رانده شده اند که خود را در اننواع و اقسام «حلبی آبادها» به نمایش گذاشته است، امری که رژیم از آن بعنوان «چالش بزرگ کشور» نام می برد.
همچنین در این رابطه سایت حکومتی همشهری (20 شهریور 1395) به نقل از یک استاد دانشگاه تهران در مطلبی تحت عنوان «20 میلیون روستایی در شهر» نوشته است: «شاید برایتان جالب باشد که بدانید از سال 1355 تا 1390 حدود 15 الی 20 میلیون روستایی کار و زندگی خود را در روستا رها کرده و به تهران یا شهرهای بزرگ دیگر مهاجرت کردهاند. شاید برایتان سؤال پیش بیاید که این 20 میلیون نفر چرا و به چه دلیل به شهرنشینی رو آوردهاند؟ علاوه بر از بین رفتن رابطه ارباب و رعیت در روستاها و جایگزین شدن واسطه برای فروش محصولات کشاورزی، اختصاص دلار ارزان برای واردات محصولات کشاورزی، ضررهای جبرانناپذیری به محصولات داخلی وارد کرد و همه این عوامل باعث تشدید مهاجرت شد».
به یقین خالی شدن استان های سابقا زرخیز از روستائیان به ویژه در استانهایی مانند خوزستان، کرمانشاه، لرستان و سیستانوبلوچستان که «بیشترین تعداد جمعیت را بر اثر مهاجرت از دست دادهاند» خود به اندازه کافی گویا بوده وبه یقین زنگ های خطر بحرانی بنام «فرار روستائیان» به شهرهای بزرگ را به صدا درآورده است.