در این نامه که همزمان با تظاهرات ۵ مهر ۱۳۶۰نوشته شده، رو آوردن خمینی و قضائیه خون آشام رژیم ولایت فقیه به اعدامها و شکنجه های به عنوان تنهاراه حفظ نظام بارز و آشکار است.
منتظری در نامه خود خطاب به خمینی، ازجمله می نویسد: ”ضعف شورایعالی قضایی و بالنتیجه دادگاههای انقلاب به حدی است که افراد صادق و متعهدی که خود در متن آنها هستند میگویند اوضاع جاری زندان اوین و بسیاری از زندانهای شهرستانها از قبیل اعدامهای بی رویه و احیانا بدون حکم قضات شرع یا بدون اطلاع آنها و گاهی به رغم مخالفت با آنها و ناهماهنگی بین دادگاهها و احکام صادره و تاثیر جوها و احساسات و عصبانیتها در احکام صادره و حتی اعدام دختران سیزده چهارده ساله به صرف تندزبانی بدون اینکه اسلحه در دست گرفته یا در تظاهرات شرکت کرده باشند کاملا ناراحت کننده و وحشتناک است, فشارها و تعزیرات و شکنجه های طاقت فرسا رو به افزایش است».
منتظری در این نامه می افزاید: «آمار زندانیان به حدی است که بسا در یک سلول انفرادی پنج نفر باید با وضع غیر انسانی بمانند؛ حتی به آنها نوعا امکانات نماز خواندن هم داده نمی شود؛ و به تعبیر یکی از قضات شرع هرج و مرج و خود مختاری مسئولین بازجویی و بازپرسی سخت نگران کننده است».
آقای منتظری دربخش دیگری از این نامه نسبت به خودکامگی و تاخت و تازهای سپاه پاسداران ولایت فقیه نیز هشدار داده ومی نویسد:
«سپاه پاسداران تقریبا به صورت اهرم گروهها و افراد در آمده, در برخوردها و تصفیه ها و عزل و نصب ها کمتر تقوی و خط اسلام و رهبر مطرح است, و بسا احیانا به جای تصفیه افراد مشکوک یا مظنون افراد صالح و مفید تصفیه و حقوق آنان قطع میشود, و پیش بینی میشود اگر سپاه به این وضع پیش برود در آینده نزدیکی این ارگان متلاشی یا به صورت یک ارگان انتظامی بی خاصیتی درآید».