آلودگی هوا، از بین رفتن پارک ها و مظاهر طبیعی، ترافیک سنگین، پروژه های ساختمانی غیر استاندارد، تخریب باغات و محیط های سبز، وجود میلیون ها موش، نبود سیستم فاضلاب، کمبود شدید فضای سبز، وجود زباله ها، آلودگی های صوتی، مشکلات تامین آب و برق و بسیاری از موارد مشابه، تنها نمونه های کوچکی از ابعاد بحرانی زیست محیطی در تهران می باشند. برای مثال «آلودگی هوا سالانه بین ۷ تا ۹ هزار نفر را در تهران میکشد! یعنی به طور متوسط سالانه هشت هزار نفر و تقریبا هر ساعت یک نفر». (سایت پایشگران محیط زیست ایران)
همچنین در تازه ترین نمونه آن رئیس حکومتی در بخش محیط زیست پایتخت با اشاره به اینکه «شهرداری پررنگ ترین نقش را در بروز آلودگی زیست محیطی تهران دارد» گفت: «در تهران اقداماتی که در شهرداری و پروژه دیگر دستگاهها رخ میدهد؛ مسائل را با رقم و ریال و عدد میسنجند و میگویند که پروژه باید با فلان عدد تمام شود که در این عددها خسارتهای جدی زیست محیطی نهفته است؛ برای نمونه دیدگاه این است که اگر میتوانیم؛ ساخت و سازی را به شکلی انجام دهیم که هزینه نهایی آن کمتر شود، اما چند درخت هم قطع و از مصالح نامتناسب با زیست محیطی استفاده شود، اشکالی ندارد و متاسفانه این اتفاق خیلی زیاد در تهران میافتد».
واقعیت این است که در حاکمیت ولی فقیه بسیاری از پست های کلیدی اکنون در اختیار اعضاء سپاه پاسداران و به تبع آن قرارگاه های مختلف این ارگان سرکوبگر قراردارد. گماشتن پاسدار قالی باف یکی از فرماندهان سپاه از سوی خامنه ای به منصب «شهردار تهران» که پیشتر در مناصبی همچون قرارگاه خاتم، نیروی هوایی سپاه پاسداران و یا فرمانده نیروی انتظامی حکومت بوده است، اکنون با تبعات مخربی برای این شهر ۱۲ میلیونی و محیط زیست آن همراه شده است. وجود فساد گسترده در این دستگاه عریض و طویل که بخوان یغمایی برای متولی و خانواده وی و همچنین سپاه پاسداران تبدیل گردیده است، اکنون زبانزد مردم کوچه و بازار می باشد.
ترجمان سخنان این متولی رژیم از واژه هایی مانند «رقم و ریال» معنایی بجز «غارت و چپاول» در دستگاه فاسد آخوندی ندارد. برای مثال یک نمونه از فساد و چپاول موجود از سوی پاسدار قالی باف، همان مراسم پر هزینه میلیاردی عروسی فرزند وی و قرق کردن پارک لویزان به مدت چهار روز می باشد که در فضای رسانه ای و مجازی کشور درصدر اخبار غارت اموال ملی قرارگرفته بود. دراین رابطه سایت حکومتی انتخاب (19 تیر 1395) با اعتراف به این واقعیات نوشت: «در همین رابطه به مدت چهار روز است که در شهرداری منطقه ی ۴ آماده باش کامل اعلام شده و ورودی جنگل لویزان از چند روز پیش چراغانی شده و از ظهر امروز درب های اصلی پارک جنگلی به روی مردم بسته شد تا عموم مردم نتوانند وارد جنگل شوند. همچنین خیابان های ورودی به پارک بصورت جهادی لکه گیری آسفالت و خط کشی شده است!».
گذشته از چنین مواردی که در حکومت ولی فقیه بوفور یافت می شوند، این کارگزار رژیم در بخش محیط زیست در ادامه به واقعیت دیگری بنام منفعت طلبی درشهرداری تهران اشاره کرده و می افزاید: «درختان شهر فدای منفعت طلبی شخصیتهای حقیقی و حقوقی میشوند؛ هر جا ساختوسازی صورت گرفته درختان ۳۰ الی ۴۰ ساله و یا حتی ۱۰۰ ساله که جلوی ساختمان بوده از بین رفته است، اگر هم رسما درخت را قطع نکردهاند و یا نگه داشتهاند یک سال بعد خشک میشود، زیرا از زیر ریشههایش زده شده است».
وی سپس به نقش پررنگ مدیریت شهرداری تهران (بخوانیم پاسدار قالیباف) در بروز بحران محیط زیستی پایتخت اشاره کرده و ادامه می دهد: «در بروز آلودگیهای سطح شهر همه دستگاهها و پررنگتر از همه شهرداری نقش دارد. اگر در د نیا شهری توانسته آلودگیهایش را برطرف کند، مدیریت پسماند مناسبی داشته باشد، آلودگی صوتی و آلودگی هوا نداشته باشد و حتی آلودگی آب و فاضلاب را رفع کند از عملکرد مثبت شهرداریاش بوده است. همه میدانیم در تهران خدم و حشم شهرداری از همه دستگاهها برتر است و بیشترین تصمیم گیریها در حوزه شهر توسط شهرداری و شورای شهر گرفته میشود».