بنابراین گزارش که خبرگزاری حکومتی مهر (17 مهر 1395) گوشه هایی از آن را انتشار داده، از جمله آمده است: «بررسی روند تغییرات نرخ بیکاری کل کشور نشان میدهد که این شاخص، نسبت به فصل مشابه در سال قبل (بهار ۱۳۹۴)، ۱.۴ درصد و نسبت به فصل گذشته (زمستان ۱۳۹۴) ۰.۴ درصد افزایش داشته است. در عین حال، بررسی نرخ بیکاری جمعیت ۱۵ ساله و بیشتر نشان میدهد که ۱۲.۲ درصد از جمعیت فعال، بیکار بودهاند. بر اساس این نتایج، نرخ بیکاری در بین زنان نسبت به مردان و در نقاط شهری نسبت به نقاط روستایی بیش تر بوده است».
این آمار در حالی اعلام می شود که در بهترین حالت نرخ بیکاری در کل کشور بالغ بر 7 میلیون نفر بوده و بنابراعتراف کارگزاران رژیم حدود 4 میلیون فارغ التحصیل نیز درآینده نزدیک به این تعداد اضافه خواهند شد. همچنین نرخ بیکاری که «دولت تدبیرو امید» آن را تنها 12,2 درصد اعلام کرده است، در پاره ای از استان های ضربه پذیر مانند لرستان، کرمانشاه، کردستان وایلام بسیار فراتر ازآمارهای داده شده، می باشند.
برای نمونه یک گزارش دیگر حکومتی ابعاد وخیم بیکاری در حاکمیت ولی فقیه برای استان کرمانشاه را اینگونه به تصویر کشیده است: «بر اساس گزارش مرکز آمار ایران از نرخ بیکاری در کشور، استان کرمانشاه همچنان بدون رقیب در صدر بیکارترین استانهای کشور قرار دارد.
این استان که در پایان سال ۹۴ با عدد ۱۷.۶ درصد بیکارترین استان ایران لقب گرفت در پایان بهار سال ۹۵ نیز با نرخ بیکاری ۱۹.۲ درصدی در صدر قرار دارد«.
(خبرگزاری حکومتی مهر 18 مهر 1395)
همچنین باید به نرخ بی سابقه و روبه افزایش بیکاری در میان جوانان و وجود بحران بیکاری در نسل فارغ التحصیل کشور اشاه نمود. براساس گزارش مرکز آمار حکومتی:«نرخ بیکاری جوانان ۲۹- ۱۵ ساله نیز حاکی از آن است که ۲۴.۹ درصد از جمعیت فعال ۲۹- ۱۵ ساله بیکار بودهاند. این شاخص در بین زنان نسبت به مردان و در نقاط شهری نسبت به نقاط روستایی بیشتر بوده است. بررسی روند تغییرات نرخ بیکاری جوانان ۲۹- ۱۵ ساله نشان میدهد که این شاخص نیز نسبت به فصل مشابه در سال گذشته ۲.۵ درصد و نسبت به فصل قبل ۰.۱ درصد افزایش پیدا کرده است».
براساس تصمیم آخوند روحانی، پایه و اساس آمار و ارقام های مربوط به نرخ بیکاری در کشور بر «تعریف یک ساعت کار» استوار شده است. این درحالی است که نماینده رژیم در سازمان بینالمللی کاربا اعتراض به چنین دستکاری هایی از سوی متولیان حکومت، اضافه می کند: «آیا فردی با یک ساعت کار در هفته میتواند نیازهای حداقلی خود را تامین کند؟ کارگری که حقوق یک ماه وی بعضا با شب کاری و اضافه کاری حتی به یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان هم نمیرسد چطور میتواند با یک ساعت کار در هفته، نیازهای حداقلی خانواده خود را تامین کند که مسئولان مرکز آمار، اینگونه افراد را جزو بیکاران محسوب نمی کنند؟».