اصطلاح حاشیه نشینی یا همان زاغه نشینی و محلات بسیار فقیر نشین می باشند که بدلیل مهاجرت روستائیان به شهرهای بزرگ و نیز ناتوانی حکومت در حل و فصل مشکلات اقتصادی و اجتماعی آنان و بدون برخورداری از حداقل امکانات رفاهی و خدماتی از سوی متولیان رژیم آخوندی، طیف بزرگی از جمعیت کشور به حاشیه جامعه رانده شده اند.
درتازه ترین نمونه آمارمربوط به حاشیه نشینان، یک کارگزار رژیم در استانداری کرمانشاه ضمن تائید رشد بیسابقه این پدیده، از وجود”۴۰۰ هزار حاشیه نشین در استان خبر داد» و در ادامه افزود:”از این تعداد ۳۰۰ هزار حاشیه نشین در شهر کرمانشاه سکونت دارند». (خبرگزاری حکومتی مهر 4 آبان 1395)
با نگاهی به بافت جمعیتی در استان کرمانشاه که براساس داده های مرکز آمار رژیم بالغ 1,9 میلیون نفر می شود وبا یک محاسبه سرانگشتی بخوبی می توان به ابعاد فاجعه ای بنام حاشیه نشینی در این بخش از میهن امان رسید. سخن از نرخ 20 درصدی حاشیه نشیی در استان کرمانشاه است که به مانند نوک کوه یخ در حکومت چپاولگر خامنه ای بیرون زده است.
برای نمونه روزنامه حکومتی شهروند براساس آمار های حکومتی، وضعیت بحرانی حاشیه نشینی در ایران اینگونه به تصویر کشیده است: “طبق آمار در کشور ١٠میلیون و صدهزار نفر حاشیهنشین و ٤میلیون و ٤٠٠هزار نفر جمعیت در شهرهای بین ٢٠ تا ٥٠هزار نفر داریم که روی هم حدود ١٥ میلیون جمعیت را به خود اختصاص میدهد. تهران یکی از شهرهای ایران است که تعداد زیاد حاشیهنشینهایش همیشه بر سر زبانها بوده؛ در شهر تهران شهرکهای متعدّدی در منطقه ١٦ و مناطق حاشیهای در پاکدشت، قیامدشت، احمدآباد، حسنآباد، خلیج، بادامک و رامینک وجود دارد و تعداد افراد ساکن آنها روزبهروز افزایش مییابد».
بدین سان ملاحظه می شود که کارگزاران حکومتی برخلاف تبلیغات دولت آخوند روحانی دیگر از رقم 11 میلیون حاشیه نشین سخن نمی گویند، بلکه به گفته رژیم در بهترین حالت اکنون بالغ بر 15 میلیون حاشیه نشین در ایران بسر میبرند که حدود 18 درصد از کل جامعه را شامل می گردد.
همچنین یک کارشناس مسائل اجتماعی در رژیم اخوندی چشم انداز رشد حاشیه نشینی در ایران تحت حاکمیت ولی فقیه را اینگونه پیش بینی کرده است: “براساس آمارهای رسمی جمعیت حاشیهنشینان تا ۱۰سال آینده بیشتر از ۳۰درصد کل جمعیت کشور خواهد شد. در حالی که حاشیهنشینان در طول سالهای گذشته نهتنها هیچگاه آنچنان که باید مورد حمایت دولت و گروههای سیاسی حاکم قرار نگرفتهاند، بلکه همواره و با تغییر دولتها ومدیریتهای شهری همچنان با مشکلات بسیاری مواجه بودهاند». ( همان منبع بالا)