در ابتدای این مراسم، حاضران به روح پرفتوح 24 شهید درود فرستاده و یکدقیقه کف زدند و نمایندگانی از فرزندان شهدا و اسرای مجاهدین، خانواه های شهیدان، مسئولین انجمنهای ایرانی در برلین و نماینده شورای ملی مقاومت ایران در آلمان در برابر تصاویر شهیدان غرورآفرین 7 آبان، دسته های گل گذاشتند.
در بخشی از مراسم بزرگداشت شهدا، دو هنرمند ایرانی ضمن ادای احترام به شهدای قهرمان 7 ابان، با یاد این شهدا به خواندن اشعار و نواختن گیتار پرداختند که بسیار مورد توجه و تشویق حاضران قرار گرفت.
مجری طی سخنانی در ابتدای مراسم گفت: 24 مجاهد قهرمان خلق، با فدای جان خود، در روز 7 آبان درسی سخت و فراموشی ناپذیر به دشمن داده و بدنهای تکه پاره خود را پلی برای رسیدن به پیروزی بزرگ و تحقق هجرت تاریخی همه مجاهدین قرار دادند. در روز 7 آبان خواهران و برادران شهید ما یکبار دیگر به دژخیم گفتند که اگر سنگین ترین موشک های تقویت شده ات را به صحنه بیاوری، اگر سنگین ترین بمباران را در محیط کوچک لیبرتی اعمال کنی، ما با شتافتن به پیشواز شهادتی انقلابی، تو را با اراده هایی که در انقلاب خواهر مریم هزار بار آبدیده شده است، درست در همان روزی که تصور می کردی قوی ترین روزت در برابر مجاهدین است، به شکست و ذلت و خفت و خواری می کشانیم و نقشه مسیر پیروزی های بزرگ را با خون خود ترسیم می کنیم.
سپس خانم معصومه بلورچی، نماینده شورای ملی مقاومت ایران در برلین، طی سخنان پرشوری گفت: بسیاربجاست که در اولین سالگرد یاران قهرمانمان به آنها و به خودمان یادآوری کنیم که چگونه خون پاکشان جوشید و چگونه با تلاشهای بی وقفه و خستگی ناپذیر رئیس جمهور برگزیده مقاومت، هم او که دروصف این قهرمانان گفته بود، جانهای شیفتهیی که تسلیم و یأس، در اندیشه و هستی شان جایی نداشت، این عشق های پرشور به آزادی و رهایی را با پشتیبانی همه یاران مقاومت درسراسر دنیا به انتقال امن جمعی و سازمانی همه مجاهدین تبدیل کرد.
قطعا، جنبش دادخواهی قتلعامشدگان سال 67 و جنبشهایی که رژیم را به لرزه در بیاورد یکی بعد از دیگری در راهست و هزار اشرف آماده میشود که هزار جبهه جدید را علیه رژیم بگشاید. هرروز درشهرهای میهن مان جلوه های جدیدی از قوت گرفتن اعتراضات مردمی را شاهدیم، روز جمعه 6 آبان هزاران تن از مردم شهرهای مختلف در اعتراض به سیاستهای ضدملی و ضد ایرانی رژیم آخوندی در سالروز تولد کوروش کبیر در آرامگاه وی در پاسارگاد دست به تظاهرات زدند و شعار می دادند: «آزادی اندیشه با ریش و پشم نمی شه»، «حکومت آخوندی فقط ظلم، فقط جنگ» و...
ما هم هم دراینجا به پیام خانم مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده مقاومت برای برپایی هزار اشرف که هم نقشه مسیر آزادی و هم نیروی خیزش عمومی و پتک گرانی بر سر ولایت فقیه است لبیک میگوییم و برای بازکردن 1000 جبهه جدید سیاسی و اجتماعی برای به محاکمه کشیدن سران جنایتکار قتل عام 67 درمجامع بین المللی و موظف کردن دولت ها به مشروط کردن هرگونه رابطه اشان با رژیم به لغو حکم اعدام و رعایت حقوق بشر درایران تعهد میدهیم و از بذل هرگونه تلاش و فداکاری دریغ نمیکنیم. و به دولت ها و دراینجا به دولت آلمان باصدای بلند میگوییم که هرگونه ادامه رابطه خود با رژیم را به لغو حکم اعدام و رعایت حقوق بشر درایران مشروط کند و به خواست برحق مردم ایران برای آزادی احترام بگذارد، این خواسته 38 سال است با خون های به ناحق به زمین ریخته شده توسط رژیم جنایتکار ملاها و دردردهای جگرسوز خانواده ها درغم از دست دادن فرزندانشان فریاد میشود و چشم بستن به آن دیگرجایز نیست.
در ادامه برنامه آقای کریستیان سیمرمان Christian Zimmermann مدیر دفتر حقوق بشر و امور اقلیتها در برلین، ضمن برشمردن همکاریهای دولتمردان آلمانی با فاشیسم حاکم برایران و سیاست کثیف مماشات، طی سخنان خود گفت: ما امروز یاد این 24 نفری را گرامی میداریم که تصاویرشان در پشت سر من قرار دارد. آنها تنها بخش کوچکی از هزاران نفری هستند که علیه دیکتاتوری مذهبی در ایران قیام کرده اند. و بهای این مبارزه را با خون خودشان پرداخته اند. شما در سمت راست من هم رقم 30000 را می بینید که نوشته شده است. این عدد نیز یادآور یک واقعه در ایران است. در سال 1988 (67) در طی هفته های معدودی بدستور آیت الله خمینی و چیزی که بنام ”فتوای مرگ” شهرت یافته، 30 هزار زندانی در بند در سریعترین شکل ممکن اعدام و بعد مخفیانه به خاک سپرده شدند. تا همین امروز ما نمیدانیم که آنها کجا مدفون هستند. و این ”فتوای مرگ” کماکان معتبر است. این بخشی یا بهتر بگوییم بخش مهمی از نظام قضایی ایران را تشکیل میدهد. این چیزی نیست بغیر از یک خودکامگی که براساس آن مخالفان سیاسی بفوریت و بدون پروسه دادگاهی بتوانند اعدام شوند، شکنجه شوند و یا زیر شکنجه جان خود را از دست بدهند. یعنی فرد سرنوشتی را پیدا کند که شایسته بشریت نیست.
و مقصر در این جنایات یک دیکتاتوری مذهبی است که با آن ما نیز یعنی کشور ما بصفت یک دمکراسی که فاشیسم آلمان را پشت سر گذاشته است، دست به معامله میزند. مطابق قانون اساسی آلمان ما مجازیم با کشورهایی روابط حسنه داشته باشیم که از آزادی و دمکراسی یعنی از ارزشهای انقلاب فرانسه و برابری های ناشی از آن دفاع میکنند. دقیقا در این ماهها دولت آلمان میخواهد قانونی را بتصویب برساند که بر مبنای آن باید یک همخوانی بین روابط اقتصادی و حقوق بشر وجود داشته باشد. ولی در واقع امر چه اتفاقی رخ میدهد؟ وزرای آلمانی، نایب صدراعظم گابریل و یا وزیر ترابری دوبرینت، وزیر خارجه اشتاین مایر، به ایران سفر میکنند، مذاکره میکنند و قرارداد امضا میکنند و در عین حال یک کلام از حقوق بشر صحبت نمی کنند. در صورتی که این (حقوق بشر) باید یک پیش شرط هر مذاکره ای با طرف ایرانی می بود. من مخالفتی با دیالوگ ندارم. اما دیالوگ با جلادان هیچگاه به نتایج مثبت منجر نشده است. هیتلر هم با دیالوگ از صحنه کنار نرفت. بلکه از طریق یک جنگ طولانی و صدها هزار اعدامی که بهای رفتن او را پرداختند. ما به پایبندی بیشتر به ارزشهای اخلاقی در صحنه سیاسی نیاز داریم. و من در اینجا از دولتم میخواهم و درخواست دارم که نه فقط برای لغو مجازات اعدام تلاش کند – کاری که همه ساله میکند – بلکه رعایت حقوق بشر را به عنوان یک شرط در برقراری روابط و دیالوگ با ایران بگذارید. تنها بدین صورت میشود با یک دیالوگ شروع کرد. یعنی بگویید که ما تنها زمانی میتوانیم بصورت هم تراز ارتباط داشته باشیم که به ارزشهای مشترک حقوق بشر پای بند باشیم. نمیتوانم با یک کشور رابطه برابر داشت که هر روز 15 نفر را اعدام میکند. این یک ننگ است و در واقع یک ننگ برای کسانی که با نمایندگان چنین کشوری صحبت میکنند.
آنگاه فریده شریفی از اعضای شورای مرکزی مجاهدین در بخشی از سخنانش گفت: راستی وقتی مالکی بعد از پایبوسی خامنه ای نعره می کشید و اولتیماتوم می داد و پشت سر هم مهلت تعیین می کرد، لشکرهایش را دور تا دور اشرف یا لیبرتی میگستراند، وقتی هزاران مزدور وزارتی تحت نام خانواده مجاهدین دور تا دور اشرف یا لیبرتی نعره های آتش زدن اشرف و پاره کردن گلوی مجاهدین را سر می دادند، وقتی 300 بلندگو سه سال تمام بطور 24 ساعته، روح و روان مجاهدین را شکنجه می کرد، وقتی امریکا هر روز بیشتر و بیشتر خیانت می کرد و در برابر تیر و تبر برسر مجاهدین، یا زیر گرفتن مجاهدان بی سلاح توسط هاموی های امریکایی، روی بر می گرداند، وقتی سازمان ملل و کمیساریای عالی پناهندگان و وزارتخارجه امریکا، به انحلال مجاهدین فراخوان داده و شرط اولیه مذاکره برسرپناهندگی را، ترک صفوف مبارزه و انصراف از مبارزه برای آزادی میهن تعیین می کردند، آیا کسی فکر می کرد مجاهدین با حفظ همه ارزشها و پایبندی به تمامی تعهدات و آرمان و سیاست و استراتژی شان، پیروزمندانه هجرت بزرگی را برای در پیش گرفتن نبردی بزرگتر در پیش بگیرند؟
بله دوستان عزیز، این آن قانونمندی است که مجاهدین آن را بعنوان انقلاب نامگذاری کرده و سرچشمه، الهام دهنده، الگو و راهبری شان را مریم رهایی می دانند، این خواهر مریم بود که به پشتوانه ایستادگی مجاهدان لیبرتی، با عزمی جزم، بر همه نشدنی ها فائق آمد، در سخت ترین و سیاه ترین پیچهای سیاسی، در حالیکه همه عوامل منفی مینمودند و تنها روزنه بسیار کوچکی بسوی روشنایی پیدا بود، با قلبی سرشار از عشق به مجاهدانش، با روحی احیاگر و مسیحایی، ذره ذره خون شهدا و رنج اسرا را ببار نشاند، لشگری از انسانهای شرافتمند در چهارسوی دنیا را با نثار انسانیتی فراسوی ارزشهای رایج دنیای کثیف کنونی، برانگیخت و همه دشمنان آزادی را بزانو در آورده و بزرگترین پیروزی تاریخ 52 ساله مجاهدین را گوارای آنها و خلق شان نمود.
و اکنون خطاب به همه مردم ایران، خطاب به شما جوانان میهنم ایران، خطاب به شما دختران و زنانی که همواره صفوف مقدم نبرد با پاسداران سیاهی را تشکیل میدهید سوال می کنم آیا با داشتن چنین رهبری که همه نشدنی ها را برای مجاهدین محقق کرده است می توان در سرنگونی تام و تام این رژیم بدست ارتش پرتوان آزادی و جوانان و مردان و زنان غیور ایرانی ذره ای تردید کرد؟
نه هرگز، هرگز و هرگز ! با یقین و باور به او می توان و باید بند از بند این رژیم از هم گسست یقین داشته باشید که پیروزی از آن ماست و خامنه ای و همه سرکردگانش از ایران زمین بزودی جارو می شوند.
جواد دبیران طی سخنان خود ضمن تجلیل از شهدای گرانقدری چون فرمانده کاظم افزود: گویی رژیم با دست خودش باز هم گور خودش را کند. واقعیت اینست که هر خون پاکی که از مجاهدین بزمین ریخته شده، موجب فزایندگی و رشد شده است. این خونها راهگشا بوده اند. این خونها هر بار نیروی جدیدی را وارد میدان کرده است که تضمین کنننده مبارزه تاریخی ملت ما برای کسب آزادی و حاکمیت مردمی است. این چیزی است که سرمایه ما در دوران تهاجم یعنی دوران فعلی است که پایه های آن در دوران پرشکوه پایداری در اشرف و لیبرتی ریخته شده است.
و رو به آخوندهای خونریز میگوییم، اگر احیای این خونها را در اعتراضات دانشجویان و کارگران و معلمان ندیدید، اگر جوشش این خونها را در مقاومت زندانیان سیاسی سرفرازمان ندیدید، در تظاهرات عظیم هموطنانمان همین روز گذشته بر سر مزار کوروش کبیر در پاسارگاد که دیدید و بر خود لرزیدید. بله دقیقا هر اعتراضی به نظام آخوندی که تغییر و سرنگونی این نظام را هدف قرار میدهد، ثمره همین خونهای پاک است.
ما امروز به دادخواهی این خونها آمده ایم و عزم جزم کرده ایم که تا دیکتاتور را به زیر نکشیده ایم لحظه ای آرام نگیریم. و یقین داریم که پیروزی از آن ماست. پیروزی از آن ملت بزرگ ایران است.
فریده گودرزی از خانواده قتل عام شدگان 67 که دو ماه قبل از ایران خارج شده است صحبت های خود را چنین آغاز کرد: دراولین سالگرد حمله وحشیانه مزدوران رژیم ضد بشری حاکم برایران به مجاهدان راه آزادی مردم ایران هزاران درود میفرستم . به روانهای پاک آن شهیدان سرفراز، مجاهدین شهید نیره ربیعی وحسین ابریشم چی (فرمانده کاظم )و 22تن ازهمرزمانشان
هزاران درود وسلام برشهیدان بخون غلتیده، درزندان لیبرتی
هم چنین در28امین سالگرد قتل عام 30هزارزندانی مبارز و مجاهد درتابستان 67 هستیم، ننگین ترین جنایتی که رژیم ضدبشری نسبت به مردم ایران مرتکب شد.این جنایت ضدبشری که نظیرش درهیچ جای دنیای معاصر وجودندارد. بافتوای خمینی دجال وکارگردانی نزدیکترین یارانش مثل رفسنجانی و خامنه ای صورت گرفت و توسط کثیف ترین و شقی ترین حاکمان ضدشرع و دادستانهای سفاک و با همکاری وحشی ترین پاسداران و ماموران شکنجه و اعدام اجراشد
دراین قتل عام بیش از30هزارنفرازبهترین وآگاهترین فرزندان ایران سربدارشدند.ازجمله برادر خودم پرویزگودرزی جزء همین قتل عام شدگان بود .پرویزدرسال 62به جرم هواداری ازسازمان پرافتخارمجاهدین خلق ایران دستگیرشده، به زندان افتادوبه 20سال حبس محکوم گردید . اوکه مانند دیگریارانش دوران محکومیت خودرا میگذرانددرتابستان 67بعد از5ونیم سال زندان درهمدان به شهادت رسید. رژیم حتی ازدادن جسد او به خانواده امتناع کرده وسه ماه بعد ازشهادت بادادن ساک ووسایلش ونشانی یک قبر درگورستان شهر همدان، تاکید کردندکه حق برگذاری هیچگونه مراسمی را نیزندارید پیش ازاین نیزهمسروخواهرم به دست دژخیمان خمینی جلاد به شهادت رسیده بودند
پس ازگذشت 28سال ازاین جنایت بزرگ علیه بشریت، اکنون شاهد رشد وشکوفائی یک جنبش دادخواهی عظیم دررابطه باآن هستیم .
همانطورکه رئیس جمهوربرگزیده مقاومت خانم مریم رجوی اعلام کردند این جنبش خواهان مشخص شدن اسامی تمامی قتل عام شدگان است، نحوه اعدام آنها، محل دفنشان وهمچنین اسامی دست اندرکاران این جنایت وسپرده شدن آنها به دادگاههای بین المللی
این جنبش ازاین نظرنیزضرورت حیاتی داردکه رژیم آخوندی ازآن تاریخ تاکنون روزانه وبلاوقفه به کشتارها ادامه داده و تنها اززمان روی کارآمدن رئیس جمهورباصطلاح مدره روحانی بیش از2500 نفرازجمله بسیاری اززندانیان سیاسی اعدام شده اند. بطورمثال میتوان اعدام جمعی 25زندانی سیاسی کرد درماههای گذشته را نام برد
یقینا این جنبش با ریختن جام زهر آتش بس به حلقوم ولی فقیه راه رابرای سرنگونی هرچه سریعتررژیم آخوندی بازخواهد کرد. به امید آن روز
منصور وجود از طرف جامعه ایرانیان در تبعید برلین طی سخنان خود منجمله گفت: باید به خامنه ای این ضحاک زمان و یزید دوران گفت: همچنانکه طی 14 سال پایداری پرشکوه مجاهدین دیدی، اگر صد مالکی و کوبلر دیگر را بخدمت بگیری، اگر دوازه دولت که سهل است 120 دولت را با وعده قراردادهای میلیاردی تشویق کنی که بمب و موشک بر سر مجاهدین بریزند، اگر همه پاسداران و بسیجی های تاریخ در رفته را نیز علیه مجاهدین بسیج کنی، هرگز و هرگز از پس مجاهدین برنخواهی آمد و این سرنوشت شوم تو و تمامی رژیم ات است که بدست همین مجاهدین سرنگون شده و به نزد امام جنایت پیشه ات فرستاده می شوی، اگر هنوز بعد از 52 سال این اراده مجاهدین را باور نداری پس بجنگ تا بجنگیم.
رمز ماندگاری مجاهدین و راز حمایتهای بیدریغ و عاشقانه هواداران شان در ایران و سراسر دنیا، در پاکبازی رهبری شان است که برخلاف تو و تمامی سردمداران رژیم ات، سالهای سال قبل از این، از همه چیز خود دست شسته و با نثار بالاترین فداکاری، آموزگار چنین نسلی شده است
خدایا هرکجا هست سلامت دارش
نادر خوشدل پیام کانون نویسندگان و هنرمندان مقاومت در تبعید را قرائت نمود در این پیام آمده است:
در هفتم آبانماه 1394 بیش از هشتاد موشک به قرارگاه مجاهدین خلق، لیبرتی در بغداد، توسط رژیم فاشیسم دینی حاکم بر ایران، برای چندمین بار شلیک شد که منجر به شهادت 24 مجاهد خلق گردید.
درودی عاشقانه نثار روح پاکشان باد.
در این بزرگداشت هر قدر از پایداری و وفای بعهدشان گفته شود، کم گفته ایم و حق مطلب را ادا نکرده ایم!
رژیم خامنه ای جلاد برای چندمین بار دست به چنین فاجعه ای دردناک زده نه اینکه 24 نفر و یا 50 نفر و یا ... را بشهادت برساند، بلکه هدف و برنامه رژیم خامنه ای جلاد از این حملات، به شهادت رساندن تمامی مجاهدین خلق بود. اما او هنوز پس از سالها به دلیل دیکتاتور بودنش پی به مفهوم مجاهد خلق نبرده بود و نخواهد هم برد،. زیرا دیکتاتورها (تاریخ میگوید) احمق ترین حاکمان هستند.
علاوه بر شعارهایی در تقدیر از شهدای گرانقدر 7 آبان، سروده ”روز حساب” و ”مجاهد” در بخشهایی از مراسم بصورت دسته جمعی توسط حاضران اجرا گردید.