ایران - دانشجویان پشتوانه عظیم جنبش دادخواهی

اکنون کمتر روزی است که جامعه ملتهب ایران شاهد اعتراضات و خیزش‌های به‌حق دانشجویان آزاده علیه ظلم و ستم دیکتاتوری خامنه‌ای نباشد. سخن از قشر فرهیخته و آزادی‌خواهی است که جنبشی پایدار و استواری را بنام «جنبش دانشجویی» در ایران نمایندگی می‌کنند و همواره راهگشا و پیشتاز در مبارزات مردم برای رسیدن به حاکمیت مردمی و حقوق بشر بوده‌اند.

از اعتراضات دانشجویان سخن به میان آمد، جا دارد تا به تازه‌ترین نمونه‌های آن در دانشگاه رازی در کرمانشاه علیه حضور پاسدار جلیلی، مهره ولی‌فقیه و یا حرکت اعتراضی بیش از هزار دانشجوی دانشگاه‌های لرستان در اعتراض به مرگ دو دانشجوی دختر براثر سیل اشاره شود.

واقعیت این است که دانشجویان مجاهد و مبارز در ایران از هر فرصتی برای به چالش کشیدن دیکتاتوری ولی‌فقیه و رساندن پیام شور و پایداری به مردم، استفاده می‌کنند. بر این منطق است که اکنون شاهد هستیم، رژیم سرکوبگر آخوندی تنها راه تقابل علیه جنبش دانشجویی را در افزایش سرکوب، دستگیری‌های کور و هرچه بیشتر پلیسی کردن فضای دانشگاه‌ها و مدارس عالی می بنید.
در این راستا سرکوب دانشجویان در سال‌های  اخیر و به‌ویژه پس از نمایش انتخابات قلابی سال ۹۲ و بروی کار آمدن آخوند روحانی به طرز بی‌سابقه‌ای افزایش یافته است، به‌طوری‌که بنا برداده های سازمان و تشکل‌های مدافع دانشجویی ابعاد سرکوب دیگر به دستگیری، شلاق و شکنجه گسترده‌ی دانشجویان آزاده منتهی نمی‌شود، بلکه در بسیاری موارد به اخراج و یا تشکیل پرونده در کمیته‌های انضباطی راه برده است. همچنین جا دارد تا در این زمینه به سرکوب گسترده‌ی دانشجوئی و بگیروببند ها و ستاره‌دار کردن دانشجویان مبارز از سوی گزمه‌های ارتجاع اشاره‌کنیم، امری که در درون رژیم از آن به‌عنوان «طرح امنیتی – نظامی» در دانشگاه‌ها نام می‌برند.

مضافاً بر تمامی این نکات، باید به این واقعیت نیز اشاره شود که دانشجویان اکنون تحت فشار شدیدی قرار دارند و هرگونه ابراز عقیده در زمینه‌های سیاسی و یا صنفی مترادف با فشارهای شدید وزارت مخوف اطلاعات آخوندی و یا باندهای سیاه حکومتی بنام «بسیج دانشجویی» است.

به‌موازات تمامی این واقعیات باید به سانسور گسترده حرکات دانشجویی از سوی رسانه‌های حکومتی اذعان شود، امری که اخیراً از سوی شورای صنفی دانشجویان مورد اعتراض شدید قرار گرفته است. این تشکل دانشجویی در بیانیه‌ای از جمله می‌نویسد: «رسانه‌های گروهی توسط افرادی اداره می‌شوند که منافع آن‌ها ایجاب می‌کند تا دست به سانسور و تحریف رویدادها بزنند و از وقایع به نفع خود بهره‌برداری کنند... متأسفانه در مواردی که رسانه‌های داخلی از پوشش کنش‌ها و مطالبات دانشجویان سر باز زده‌اند، پای رسانه‌های خارجی که آن‌ها هم از همین منطق موج‌سواری و بهره‌برداری پیروی می‌کنند، به مسئله باز شده است و هزینه‌های زیادی به فعالان دانشجویی تحمیل کرده است. اولین برخورد نیروهای حراستی و امنیتی در مواجهه با دانشجویان اتهام ارتباط با این رسانه‌ها بوده است».

مبارزات دانشجویان که به‌حق به آن جنبش دانشجوئی نیز می گوئیم، قدمتی ۵۰ ساله در تاریخ مبارزات میهنمان علیه دو دیکتاتوری شاه و شیخ دارد. سخن از جنبشی است که اکنون یار و یاور جنبش عظیم تری بنام «دادخواهی ملی» برای خون‌های به‌ناحق ریخته شده در حاکمیت ولی‌فقیه می‌باشد. جنبشی پرشور، فداکار و با امید به آینده ئی بهتر و همچنین با فراز و نشیب‌ها، شکست و پیروزی‌ها و برخاسته از بطن خواسته‌های مردمی برای تغییر، برای برابری و تحولات بزرگ اجتماعی و سیاسی که با مضمون ضد دیکتاتوری است.
دانشجویان به‌عنوان یکی از ستون اصلی تحولات به‌یقین پشتوانه عظیم جنبش دادخواهی برای کشاندن آمران و عاملان اعدام هزاران زندانی سیاسی و دانشجوی مجاهد و مبارز می‌باشند و در این راستا با حرکات و روشنگری‌های خود، لرزه بر اندام و ارگان‌های سرکوبگر این رژیم ضد ایرانی و ضد ملی می‌اندازند.