حدود 5 یا 6 سال پیش من با مقاومت ایران آشنا شدم و به این موضوع علاقهمند شدم، چون به مسائل خاورمیانه علاقهمند بودم. همین که با اعضای سازمان مجاهدین ملاقات کردم، آنها بسیار مشتاق بودند که تجارب خودشان را به من منتقل کنند و داستانهای فردی خودشان را به من بگویند. چیزهایی که در ایران بر آنها و اعضای خانوادةشان گذشته بود. آنها دربارة از دستدادن عزیزانشان شکایت نکردند. آنها مثل قربانی تنظیم نمیکردند. از اینرو در واشینگتن اینرا فهم نمیکنند که چه اتفاقی در دوران شاه و آخوندها افتاده است. اما با آشنایی با تعداد بسیاری از جوامع در تبعید، من بهتدریج فهم بهتری از رژیم ایران کسب کردم که برای همة ما جالب است؛ و میخواستم بفهمم، چرا رژیم دست به تروریسم میزند؟ چرا یک رژیم اقدام به سرکوب سخت در درون خودش میکند؟ چرا یک رژیم بهدنبال توانمندی اتمی است؟ چرا آنها مشتاقند برای دو سال به پای میز مذاکره بیایند، لبخند بزنند و دوباره برگردند و کش بدهندچرا آنها اینقدر برایشان دخالت در امور یک کشور همسایه مثل عراق مهم است؟ همچنین یمن؛ چرا؟ من اینها را مطالعه کردم تا به کمک محققان ایرانی پاسخهایی برای این سئوالات پیدا کنم و تلاش کنم نسبت به رژیم به اشراف برسم حالا میتوانم بفهمم که وقتی خانم رجوی راجع به ضعف و آسیبپذیری رژیم صحبت میکنند، چه معنایی دارد. من میفهمم معنای این موضوع در رابطه با تحولات سیاسی چیست. میفهمم که رژیم مشکل مشروعیت دارد، چون بهرغم اینکه وقتی خمینی از پاریس باز گشت از او استقبال شد، ولی هیچکس ولایت فقیه را تا بعد از آن نمیشناخت. وقتی او دیکتاتوری را بر مردم ایران اعمال کرد، آنها مقاومت کردند و گفتند نه.سرانجام مردم در ژوئن 1981 به خیابانها آمدند و این رژیم با شلیک راه خود را به قدرت باز کرد. پس آنها مشروعیت ندارند. انقلابی که آنها سرکوب کردند در سالهای 1999 و 2009 بازگشت و من اعتقاد دارم که دوباره باز خواهد گشت؛ آنها آسیبپذیرند بهدلیل جنایاتی که خودشان مرتکب شدهاند. در سال 1988 وزیر دادگستری پورمحمدی، شخصاً حکم کشتار دهها هزار نفر را صادر کرد. همچنین تعداد زیادی از نفرات ارشد این رژیم حکم کشتار کردها در میکونوس آلمان یا بمبگذاری آرژانتین را دادهاند. آنها در این جنایات مقصرند و محاکمه نشدهاند و در انتظار این هستند که آیا روزی در مقابل دادگاه بینالمللی جنایی پاسخگو خواهند بود یا خیر. آنها آسیبپذیرند بهدلیل اینکه خلاف منافع غرب، نرمهای بینالمللی و قوانین جهانشمول و موازین فرانسه، آمریکا و دنیای عرب عمل میکنند. آنها الگویی را بنا گذاشتند که بر اساس قوانین مذهبی در یک کشور اوتوریته جهانی برای خود قائلند، یک خلافت. این الگویی است که داعش هم از روی آن الگوبرداری کرده است. (رژیم) ایران الگوی خلافتی را ساخته که عملاً شکست خورده است. اوباما با تمرکز روی کنترل تسلیحاتی، کارهای دیگری را که رژیم در داخل و خارج میکند نادیده گرفت. بسیاری از تحلیلگران در واشینگتن این پدیده را نادیده گرفتهاند، با این توجیه که اصلاحطلبانی در داخل ایران وجود دارند مثل رفسنجانی یا روحانی یا ظریف که آدمهای معقولی هستند که وضعیت ایران را بهبود خواهند بخشید. ما همواره مشاهده کردهایم که وقتی رفسنجانی رئیسجمهور بود، وقتی خاتمی رئیسجمهور بود و وقتی روحانی رئیسجمهور شد، سرکوب داخلی افزایش یافت، نه کاهش. پس افسانة مدراسیون به رفرم نمیانجامد. از این رو 23 شخصیت برجستة آمریکایی که شما آنها را میشناسید، نامهیی به رئیسجمهور منتخب ترامپ نوشتهاند که دو روز پیش رسانهیی شد .
تعدادی از شخصیتهای برجسته آمریکایی که خیلی از آنها بارها و بارها به پاریس آمده اند و مقاومت ایران را به خوبی می شناسند، نامه ای رئیس جمهور منتخب ترامپ نوشته اند که دو روز پیش رسانه ای شد، این نامه توسط 23 آمریکایی که شما آنها را می شناسید امضا شده است.
در آن یک تز دربارة آسیبپذیری رژیم بیان شده است که اعمال رژیم با طرح بزرگ غرب در رابطه با قوانین بینالمللی حقوق بشر ناهمخوان است. ناهمخوانی با پایهییترین اصولی که برای ثبات دنیا ضروری است و نمیتوان از آن کوتاه آمد. این نامه ضمایمی دارد که نشان میدهد، بارها همین شخصیتها در سالیان گذشته، نامههای مشابه نوشته و در گردهمایی ویلپنت آنرا اعلام کردند. این بیانیة فراحزبی شخصیتهای آمریکایی است که ما اعتقاد داریم سیاست آمریکا باید فراتر برود. علاوه بر فعالیتهای تسلیحاتی رژیم که باید کنترل شود تا (رژیم) ایران هیچگاه به سلاح اتمی دسترسی پیدا نکند، باید توجه کرد به دخالت رژیم در بیثباتی عراق، سوریه و یمن و همچنین به اعدامها و دار زدنهای وحشتناک در داخل کشور.
پیام مهم دیگر این نامه این است که از دولت آمریکا میخواهد، با شورای ملی مقاومت وارد گفتگو شود.
و شاید در آمریکا بتوانیم این مقاومت را بشناسیم و اینکه آنها چقدر محکم در برابر این دیکتاتوری و برای حقوق بشر ایستادهاند و تلاش میکنند دین و دولت را از هم جدا کنند و بردبار هستند و حقوق زنان را محترم میشمارند. خانم رجوی یک طرح 10 مادهیی را از بیش از 10 سال پیش اعلام کرده است. این طرح جدیدی نیست. این 10 سال پیش تنظیم شده است و احتمالاً دیدگاههای ایشان از خیلی قبل از آن شکل گرفته است. این قسمتی از پیامی است که به رئیسجمهور منتخب ارسال شده و اکنون در رسانهها است. پیام به دولت جدید آمریکا این است که ما بهدنبال تحریک جنگ نیستیم، چون رئیسجمهور اومابا در پیام روز دوشنبهاش گفت، با این قرارداد ما جلوی جنگ را گرفتهایم. در حقیقت یک آلترناتیو دیگر وجود دارد و آن پیام این 23 شخصیت است؛ میگوید ما بهدنبال تحریک جنگ با (رژیم) ایران نیستیم. میخواهیم واقعیت را بگوییم و میخواهیم برای ارزشهای جهانشمول در کنار هم بایستیم. اگر این کار را بکنیم، ماو آمریکاییها در هماهنگی بیشتری با دوستانمان در فرانسه، با مردم ایران و با شورای ملی مقاومت ایران خواهیم بود