همچنین باید خاطر نشان کرد که به عقیده بسیاری از کارشناسان، در صورت استفاده اصولی از مجموعه امکانات مهار آتش، برای نمونه بکار گیری از هلیکوپترهای آبرسانی، بهیقین آتشنشانی تهران در وضعیتی میبود تا از گسترش و نفوذ آتش به دیگر طبقات جلوگیری به عمل آورده و بدین سان از ریزش نهایی ساختمان جلوگیری نمایند.
نبود امکانات مدرن و همچنین دخالتهای نیروهای سرکوبگر رژیم در امر کمکرسانی به دلیل نزدیک بودن محل حادثه به بیت ولیفقیه یقیننا از دیگر عوامل مهم در گسترش آتش بودهاند.
صحنههای دردآور چشمان اشکبار آتشنشانان که با مجموعه امکانات محدود و مستهلک و بعضاً از کارافتاده، تلاش بیوقفهای برای مهار آتش به خرج داده بودند، بهیقین وجدانهای هر انسانی را بدرد میآورد. بهویژه آنکه بسیاری از آنان مرگ و زندهزنده سوختن همکاران و یاران را در مقابل چشمان خود تجربه کردند. بدنهای سوخته و نیمهسوختهای که اکنون در زیر خروارها آهن و بتن فروریخته مدفونشدهاند، بهخودیخود گویای این ابعاد این فاجعه دردناک است.
بهیقین نقش حکومت در این فاجعه انسانی قابل چشمپوشی نیست. یک عضو شورای ساختمان پلاسکو در این رابطه میگوید: «به دلیل اختیارات محدود، همه اخطارهای مبنی بر ایمن نبودن ساختمان به مالک اصلی یعنی بنیاد مستضعفان منتقل شده است؛ اما هیچ واکنشی از سوی مالک اصلی این ساختمان صورت نگرفت».(سایت حکومتی خبر ۲۴ ۲ بهمن ۱۳۹۵)
بر این منطق است که اکنون مردم تهران انگشت اتهام را از جمله بهسوی بنیادهای غارتگری همچون «مستضعفان» و یا قالیباف شهردار زمینخوار تهران دراز کردهاند؛ زیرا جامعه بهخوبی میبیند که با وجود اخطارهای مکرر از سوی کارشناسان و مهندسان نسبت به خطر قریبالوقوع ریزش این ساختمان با بافت بسیار فرسوده، متولیان حکومت دست روی دست گذاشته و به انتظار فاجعهای بودند که در نهایت طی روزهای گذشته به وقوع پیوست.
در این رابطه خانم مریم رجوی با ابراز همدردی مردم و مقاومت ایران با بازماندگان این فاجعه دلخراش، در پیامی از جمله تأکید کردهاند: «رژیم حاکم و بهطور مشخص خامنهای ولیفقیه آن مقصر مرگ دلخراش همه مردمی است که امروز در زیر آوار ماندند. او و رژیم تبهکارش بهخاطر اولویت دادن تام و تمام به ماشین سرکوب و اختصاص هزینههای عظیم به صدور جنگ و ترور به خاورمیانه بهویژه سوریه، شهرهای ایران را در برابر چنین حوادثی بیدفاع کرده و نهادهای امدادرسانی را ناتوان و مبتدی نگهداشته است».