بر این منطق مردم ایران هر روز شاهد تعطیلی کارخانهها و واحدهای تولیدی و صنعتی بوده و بهتبع آن روان شدن خیل عظیم بیکاران بهویژه در میان جوانان، زنان و اخیراً نیز فارغالتحصیلان میباشد.
یک گزارش حکومتی به نقل از معاون وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در دولت آخوند روحانی در رابطه با بحران بیکاری گسترده برای فارغالتحصیلان دکتر نوشت: «امروز ۵۰ هزار دانشآموخته بیکار در مقطع دکتری داریم که سالانه ۳۰ هزار نفر نیز به این آمار اضافه میشود». (خبرگزاری نیروی تروریستی قدس تسنیم ۱۵ بهمن ۱۳۹۵)
ترجمان این جملات اعتراف به واقعیتی بنام نبود «زیربناها» در بازار کار برای جذب فارغالتحصیلان میباشد. در نبود این زیرساختها، همچنین باید به یکی از شیوههای مخرب رژیم آخوندی در زمینه تولید انبوه مدارک غیر کیفی اشاره کرد که بهیقین به این بحران ضریب دوچندان زده است. راهاندازی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی غیر معتبر با صدور مدارک قلابی و کمارزش که به منابعی برای چپاول مردم و جوانان نیازمند به تحصیل تبدیل شده است، تنها یکی از دلائل برای این وضعیت بحرانی است، امری که اکنون در روند خود به عدم تمایل جوانان برای تحصیل در مراکز آموزش عالی راه برده است.
این کارگزار حکومتی ضمن اعتراف به این واقعیت میافزاید: «امسال ما ۱۳۰ هزار دانشجو جذب کردیم درحالیکه ظرفیت دانشگاه ۸۵۰ هزار نفر بود، یعنی از هر هفت صندلی، یک صندلی پرشده است که روند کاهش دانشجو در سالهای آینده نیز ادامه خواهد یافت... برخی مراکز ما در کشور تنها ۵۰ دانشجو دارند که با این وضعیت نمیتوانند به فعالیت خود ادامه دهند چراکه از پس هزینهها برنمیآیند و بهترین راهحل برای این مراکز کیفیسازی رشتهها متناسب با نیازهای بازار اشتغال است».
اکنون جوانان کشور بهخوبی میبینند که چگونه با وجود داشتن مدارک تحصیلی و سالها زحمت و تلاش در درس و تحصیل، اما به دلیل سیاستهای ضد علمی این رژیم قرونوسطایی و به دلیل تخریب زیربناهای اقتصادی کشور، بدون چشمانداز برای زندگی بهتر همچنان برای سالیان متمادی در صف لشکر بیکاران بسر میبرند.