نبود سیاستهای راهبردی از سوی متولیان و دولتهای دستنشانده ولیفقیه که در منطق خود به نبود زیرساختهای شهری و روستایی مانند راه، جاده، لولهکشی آب آشامیدنی، بیمارستان، خدمات درمانی و بخشهای صنعتی را برده است، تنها گوشههایی از وضعیت بحرانی در این خطه زرخیز میباشند.
همچنین باید به نتایج، آثار و بقایای جامانده از هشت سال جنگ ضد میهنی اشاره نمود که طی آن دیکتاتوری آخوندی میلیاردها دلار از درآمدهای ملی و انسانی را در تنور آن و برای حفظ حاکمیت خونریز خود، به باد داده است، امر یکه هنوز با گذشته قریب سی سال بهمانند بختک بر چهره شهرهای این استان مستولی میباشد.
وضعیت در خوزستان اکنون به حدی روبه وخامت گذاشته است که برای نمونه در پی قطع آب و برق و تلفن، از کار افتادن تصفیهخانهها و فاضلابها و نیز راه افتادن طوفانهای شنی و آلودگی شدید هوا طی روزهای اخیر، فشارهای طاقتفرسایی را بر مردم این منطقه وارد نموده است.
یک گزارش حکومتی با اشاره به این بحران ازجمله نوشت: قطع آب و برق «ادارات، بانکها، مراکز آموزش عالی و مدارس شیفت صبح و بعد از ظهر اهواز، آبادان، خرمشهر، حمیدیه، باوی، کارون، ماهشهر، هندیجان، دشت آزادگان، شادگان و هویزه را تعطیل کرد». (خبرگزاری نیروی تروریستی قدس، تسنیم ۲۳ بهمن ۱۳۹۵)
این وضعیت بحرانی که بهیقین ریشه در سوء مدیریت کارگزاران حکومتی و نیز صنعتی بنام «غارت و چپاول اموال ملی» دارد، در حالی است که موج رطوبت و آلودگی شدید هوا نیز اکنون استانهای جنوبی کشور را در بر گرفته است، امری که در راستای خود به بروز انواع و اقسام بیماریها مانند تنگی نفس، آسم، پوستی، گوارشی و بیماریهای عروق و قلبی راه برده و بدینسان جان میلیونها هموطن را در معرض و خطر مرگ قراردادهاست.
بحران در خوزستان اکنون به حدی است که اکنون بیش از ۱۰ شهر این استان به حالت تعطیلی کامل درآمده و بنا بر اطلاعرسانی «ستاد بحران» و بر اساس اعلام آب و فاضلاب اهواز، «تصفیهخانههای آب شماره یک و شماره دو اهواز به دلیل قطعی برق از مدار خارج و آب مناطق تحت پوشش این تصفیهخانهها قطع شده است». این وضعیت در حالی است که این تصفیهخانهها قریب ۹۰ درصد آب مورد نیاز کلانشهر اهواز را تأمین میکنند.
واقعیت در حاکمیت فاسد آخوندی این است که مردم محروم و ستم دیده امان در استانهای زرخیزی مانند خوزستان که بر روی دریایی از منابع نفت و گاز قرار دارند و با بستر بزرگی از حاصل خیزی خاک و راههای عبور و مرور به دریا، اکنون با فقر، تهیدستی و بیکاری دست به گریبان میباشند. آمار بالای خودکشی در میان جوانان و نیز بیکاری ۵۰ درصدی در این خطه از میهن امان، به موازات سرکوب خونین و گستردهای که دیکتاتوری خامنهای در خوزستان به راه انداخته است، بهتنهایی مبین گوشههایی از سرنوشت دردآور و مناسبات ضد انسانی برای مردم شهرهای این منطقه است.