بحران به حدی فراگیر است که استاندار حکومتی در خوزستان با ریختن آب پاک بر دستان مردم محروم این منطقه گفت: «در حال حاضر یکمیلیون هکتار بیابان و کانون گردوخاک داخلی در خوزستان وجود دارد که از این میزان 350 هزار هکتار آن فعال میباشد». (خبرگزاری حکومتی ایرنا 4 اسفند 1395)
این سطح عظیم از کانونهای گردوخاک ترجمان همان تخریب محیطزیست از سوی باندهای مافیایی حکومت در زمینه استخراج نفت و گاز و یا سدسازیهای غیراصولی و استاندارد است که برای پروژه بسیاری از آنها، سپاه پاسداران دست به تخریب مراتع، تالابها و یا درختان اطراف پروژه زده و بدینسان مناسبترین بستر را برای رشد و نمود و همچنین به حرکت درآمدن ریز گردها فراهم آورده است.
این کارگزار رژیم در ادامه با اشاره به اینکه ریز گردها دارای «35 درصد منشأ داخلی» هستند, افزود: »در برخی نقاط تالابها خصوصاً تالاب هور العظیم و تالاب شادگان برای حفر چاه نفت و استخراج نفت خشک شد که همین عوامل باعث بروز ریز گردها شدند. سال 1376 میزان آورد آب رودخانه کارون از 20 میلیارد مترمکعب به 14.5 میلیارد مترمکعب کاهش یافت و رودخانه زهره نیز از 2.7 میلیارد مترمکعب به نصف کاهش یافت.
در همین سال میزان آورد آب رودخانه کارون در استان خوزستان از 1.8 میلیارد مترمکعب به 900 میلیون مترمکعب رسید و آورد رودخانه کرخه از 6 میلیارد مترمکعب به چهار میلیارد مترمکعب کاهش یافت.
این سخنان در حالی بیان میشود که دیکتاتوری ولیفقیه همواره در چنین وضعیتهای بحرانی تلاش دارد تا خود را بیگناه جلوه داده و تقصیر را برعهده کشورهای «خارجی» و یا «بلایای طبیعی» بگذارد.
بهیقین باید به متولیان رژیم آخوندی گفت، اگر حتی برای این «35 درصد منشاء داخلی» تا به امروز چارهاندیشی کرده بودید و در صورتیکه دستان آلوده باندهای مافیایی در درون حکومت را قطع و یا پروژههای غارتگرانه سپاه ضد مردمی را به اهل فن میسپردید، بهیقین اکنون مردم خوزستان با تبعات و صدمات بهمراتب کمتری روبرو میبودند.