رئیس دولت «تدبیر و امید» که اکنون میلیونها هموطن محروم امان در شهرهای خوزستان، از بیتدبیری، سوء مدیریت و غارت اموال ملی از سوی دولتهای دستنشانده ولیفقیه در رنج و عذاب هستند، وقیحانه طی این سفر کاملاً نمایشی تلاش نمود تا با شیوههای دجالگرایانه و به سبک تمامی آخوندهای فساد و غارتگر، گناه بروز چنین حوادثی را بر گردن مردم بیگناه بیاندازد.
وی به طرز وقیحانهای گفت: «مشکل گردوخاک فقط تو ایرانه، یا جای دیگر هم کشور دیگر هم وجود داشته، مشکل سیل فقط تو ایران، یا تو کشور دیگر... شما الان میگید تنفس در اهواز بسیار سخته، درست میگید، گاهی در تهران تنفس سخت میشه، یعنی اینجا خاک، ریزگرد، در تهران آلودگی تو همین زمستان ترانزیشن خوب چی شد الان خشکسالی شد، چی شد من الان نمی خواهم یک وقت چون تمامه وارد این بحث بشم، اینکه در روایات ما آمده اگر معروف رو زیر پا گذاشتی، اگر منکر ترویج شد عذاب الهی میاد بعضی از عذابها همین هایی است که ما می بینیم». (سایت حکومتی الف ۵ اسفند ۱۳۹۵)
ترجمان این جملات همان مقصر جلوه دادن مردم محرومی است که اکنون بجای «هوا», شن و ماسه و ریزگردها را استنشاق میکنند و بجای آب آشامیدنی «مخلوطی از گلولای و فاضلابها» را مینوشند!
این وضعیت بحرانی در حالی است که حاکمیت آخوندی سالهای متمادی تمامی گناهان ناشی از گردوخاک و غبار و تمامی کمبودها را به گردن «بیابانهای شمال آفریقا و عراق» میاندازند، در حالیکه بر اساس پژوهشهای انجام شده، اکنون به یقین مشخص گردیده که این پدید نوظهور کاملاً ریشه و بنیاد داخلی دارد.
لذا باید از این آخوند حیله گر و مکار پرسید که نبود زیربناهای شهری، آب آشامیدنی، برق و گاز و تلفن و یا وضعیت بحرانی آب آشامیدنی که سالها متمادی مردم خوزستان با آن دستوپنجه نرم میکنند، تخریب عامدانه مراتع، جنگلها و یا خشککردن تالابهای طبیعی توسط باندهای مافیایی حکومت برای غارت نفت و گاز، اساساً چه ربطی به «عذاب الهی» دارد.
همچنین از این متولی توسریخورده «خط امامی» و دست پروده ولیفقیه ارتجاع باید سؤال کرد، مگر مردم خوزستان چه گناهی در حق این مملکت کردهاند که باید به «عذاب آخوندی» گرفتار شوند. هشت سال جنگ و خونریزی و کشورگشایی تحت نام «صدور انقلاب» به کشور همسایه و وارد نمودن صدها میلیارد دلار خسارت و بیش از یکمیلیون کشته و معلول و تخریب تمامی شهرهای خوزستان و در ادامه رها کردن شهرهای تخریبشده به امان «خدا» و تنها متمرکز بودن بر غارت سرمایههای ملی تماماً ماحصل سیاستهای ضد ملی و ضد مردمی همین رژیم جنایتکار است.
سخن از شهرهای سوخته با مردمی تحت ستم و دردمند مانند آبادان، اهواز، گچساران، خرمشهر، مسجدسلیمان، رودخانه کارون و اروندرود و یا بسیاری دیگر از نقاط و شهرها است که روزی روزگاری عروس خاورمیانه بودند.