جولی گیرلینگ-نماینده پارلمان اروپا از انگلستان
با تشکر. صبح بخیر خانمها و آقایان.
ما در مورد آزادی به عنوان امری مطلق صحبت می کنیم، در حالیکه اینطور نیست. آزادی نسبی است، و هم به عنوان یک مفهوم و هم به عنوان یک واقعیت توسعه می یابد. به نظرم من الان آزاد هستم. از کشور انگلستان می آیم و دارای یک پاسپورت شهروند اروپایی هستم. تقریباً از هر میزان آزادی ممکن برخوردارم. اما بطور کامل آزادی نیست. کامل از نظر تاریخچه، روابط خانوادگی، روشهای فرهنگی و ... همه این مسائل تأثیرگذار هستند. به نحوی محدود می کنند و به نحوی من را رها می سازند. ما همگی در شرایط کمی متفاوت زندگی می کنیم. وقتی به تجربیات و شرایط بسیاری از شما نگاه می کنم، وقتی به عکسهای آنهایی که کشته شده اند نگاه می کنم، و به چهرههای آنهایی که نجات یافته اند نگاه می کنم، باید اعتراف کنم که تجربیات من بسیار محدودند. نه تنها در میان میزبانهای ایرانیم، بلکه در میان دیگر مسافرانی که در کنار من هستند. ما ایوتا را از بخشی از اروپا داریم که کمی بیش از ۲۰ سال پیش تحت دیکتاتوری استبدادی بود. این مسائل برای آنها خیلی تازه هستند.
بنابراین همگی ما از دیدگاههای و مکانهای کمی متفاوت اینجا جمع شده ایم. اما دیدگاه من، و علتی که این نکته را بیان می کنم این است که بدانید چقدر در مورد آزادی خودم به عنوان یک انگلیسی خوشنود هستم، چون خیلی مواقع قدر آن را نمی دانم. قدر این را نمی دانم که از این آزادی برخوردارم هر موضوع سیاسی که بخواهم را می توانیم مطرح کنم، مادامی که تحریک کننده و انزجارآور علیه فرد دیگری نباشد.
بنابراین اکنون خود را کجا می یابم؟ خود را در جهانی می یابم که به نظر می آید در حال تغییر است. یکی از محرکهای این تغییر، و از لیندا بابت نکات بسیار عالی که گفت تشکر می کنم، چرا که شروع نکات من بود. ما در جهانی زندگی می کنیم که افراد بدنبال توجیه برای تنفر خود هستند. بدنبال دلایلی می گردند که موانعی ایجاد کنند. چرا چنین قصدی دارند؟ این سئوال بسیار حقی است؟ انگیزه آنها چیست؟ به نظرم من قدرت است، به همان روشی که ملایان در ایران بدنبال قدرت، کنترل و سرکوب هستند.
به این دلیل است که میزبانان عزیز، شما وظیفه یی حتی بزرگتر دارید. شما همین الان دارای یک وظیفه بسیار بزرگ هستید تا کشورتان را پس بگیرید و آزادی مردمتان را به آنها بازگردانید. اما یک وظیفه بزرگتر هم دارید چون مسئولیت بزرگی دارید که به کشورهایی مانند من باید نشان دهید زنان در اسلام نقشی دارند. نقشی در صدر دارند، در رهبری، و موقعیت آنها در خدمت مردان نیست.
من به واقع به شما درود می فرستم و این مسئولیت بیشتر را به شما می دهم که نه تنها باید کشور و هم میهنان خود را آزاد کنید، بلکه باید غرب را هم از خوشنودی خود و گرایش فزاینده ما در اعتقاد به اینکه اسلام بد است، رها کنید. این به ما چیزی می دهد که از آن متنفر باشیم. ما این را در اروپا در سده های گذشته دیده ایم. ما نیاز به موضوعی که از آن متنفر باشیم نداریم. ما به چیزی نیاز داریم که به آن عشق بورزیم. شما می توانید همان باشید.
بنابراین، از نحوه رفتار کشور خودم با سازمان شما مفتخر نیستم، اما امیدوارم بتوانم امروز که اینجا را ترک می کنم با افرادی که با آنها دیدار کرده ام کار کنم تا تلاش کنیم و مطمئن شویم این پیام را بسیار روشن برسانیم. شما خانمها مسئولیتی بسیار مهم دارید، اما من و بسیاری دیگر در این رابطه از شما حمایت خواهیم کرد.
سکای مازیکانا هولند-وزیرپیشین یکپارچگی ملی زیمبابوه
با تشکر فراوان از خانم رجوی که بار دیگر این فرصت را برای ما فراهم کردید. وقتی سال گذشته از من دعوت شد، فرصتی برای ما بود که ببینیم این مقاومت چگونه می تواند از نحوه سازماندهی ما در جنبش ضدنژادپرستی در دهه های ۱۹۶۰، ۷۰ و ۸۰ استفاده کند.
وقتی شکنجه شدم ۶۴ سال سن داشتم و در آفریقای جنوبی یک زن ۹۴ ساله بود که شکنجه شده است. بنابراین وقتی آنها آمدند که مرا شکنجه کنند، گفتند تو ۶ ساله هستی،گفتم ای کاش۹۴ساله بودم. این باعث آبروریزی دولت ما بود که یک زن ۶۴ ساله را شکنجه کند. بنابراین، اگر از این دریچه مسائل زنان استفاده کنیم، به شما قول می دهم می توانیم نه تنها این مبارزه را بین المللی کنیم، بلکه ما را به موقعیتی می برد که بتوانیم فراتر از همه موانع سیاسی و غیره که علیه خود ساخته ایم کار کنیم.
با تشکر فراوان
سناتور استفانیا پتزوپانه -عضو سنای ایتالیا
روز همگی به خیر. این روزها روزهای پر شور و شوق سیاسی هستند. من از خانم رجوی تشکر می کنم و به شما، خواهران جهانی و خواهران ایرانی، درود می فرستم. تعهد همه ما تعهد صلح است. تعهد همه ما می بایست هرروز بیشتر به سمت آزادی زنان سوق داشته باشد. من یک سناتور ایتالیایی هستم. ایتالیا قدمهای زیادی به جلو برداشته است. اما در این کشور هنوز بسیاری از حقوق نادیده گرفته می شوند. چرا من این حرف را می زنم. بخاطر اینکه جهان هنوز می بایست از سرکوب رها شود. ما اغلب این موضوع را در غرب فراموش می کنیم. به خاطر برخورداری از یک زندگی راحت. ما فراموش می کنیم در سایر نقاط دنیا چه می گذرد. اما این فراموشی دیر یا زود برسر کشورهای ما خراب خواهد شد.
اگر چشمهایمان را ببندیم و متوجه زنان بسیاری که مورد سرکوب قرار می گیرند و یا کشته و یا شکنجه می شوند و یا زنانی که از حقوقی محروم می شوند که برای ما ابتدایی ترین می باشند، نشویم، ما زنانی آزاد به معنای واقعی کلمه نیستیم. برای اینکه دست به کار کسب آزادی برای زنان دیگر نمی شویم. من در اینجا و در این فرصت حمایت خودم را از مبارزه شما تایید می کنم. سعی بیشتری خواهم کرد که در کشورم نیروهای سیاسی و اجتماعی را نیز به این مبارزه بکشانم. ما در سنای ایتالیا در این زمینه برنامه داشته ایم، خوشنود هستم. و امضاء بسیاری پارلمانتر ها از گروه های مختلف را در حمایت از مبارزه و مقاومت ایران جمع آوری کردیم. اما این کافی نیست، باید بیشتر کار کنیم. دولتهای ما با دیکتاتورها در ایران همدستی می کنند. منافع اقتصادی به طور افراطی چشم را بر روی نقض مستمر حقوق بشر و نقض دائمی حقوق زنان که در ایران لگدمال می شود می بندد.
آلبانی که ما امروز در آن حضور داریم یک دمکراسی جوان است، شاید این دمکراسی های جوان توان بیشتری در فهم آنچه که در کشورهای دیکتاتوری می گذرد داشته باشند. این بسیار زیبا و مفید است که ما امروز در کنار هم می باشیم. چراکه ما می توانیم باهم در یک مبارزه و تعهد دائمی همراه با زنان بیشمار برای حمایت از مبارزه مهم زنان ایرانی برخیزیم. امروز ما در اینجا بسیاری از چهره ها، بسیاری تصاویر و بسیاری علائم و نشانه های خشونت وحشیانه ای را ملاحظه کردیم، که شاید در زندگی راحتی که در انتظار ماست هنگامی که به کشورهایمان برمی گردیم، وجود ندارد . ما حتی می توانیم همه اینها را فراموش کنیم. اما من مطمئن هستم که هیچکس از ما آنرا فراموش نخواهد کرد. کسی از ما نمی تواند آنچه را در اینجا دیده و شنیده را فراموش کند. من با اطمینان و اعتقاد اعلام می کنم که زندگی کوچک ما، هر بار که با شما ملاقات می کنیم، تغییر خواهند کرد. اگر ما موفق شویم با بسیج وجدانها و مخصوصاً بسیج دولتهای کشورمان، کار مفیدی برای شما انجام دهیم و اگر بتوانیم اهداف انها را تغییر دهیم و سعی کنیم که در کشورهایمان بازگشائی بیشتری در قبال شما انجام بگیرد و توجه بیشتری در رابطه با دیکتاتوری حاکم بر ایران مبذول شود، اگر ما بتوانیم اینرا انجام بدهیم کار بسیار مهمی کرده ایم. اما من می خواهم از شما به خاطر کاری که برای ما انجام می دهید تشکر کنم. موضوع این نیست که ما می توانیم به شما کمک کنیم، موضوع این است که شما چیزهای بسیار زیادی به ما می دهید. یک رابطه دو طرفه حمایت و کمک در کار است. طبیعتاً صحبت از حمایت و کمکهای متفاوت است. خانم چاوز و همچنین خانم های دیگر که دیروز و امروز صحبت کردند، حق دارند که بگویند که شما مبارزه ای می کنید که برای تمام جهان مفید است. برای زنان در سراسر جهان مفید است که بدانند که می بایست خود را از اختناق رها کنند. زبدگی و نیروی زیادی لازم است تا از آنچه که شما امروز بازگو کردید خلاص شد، اما این برای تمام دنیا لازم است. برای دنیا لازم است که بداند که به غیر از اسلام اهانت کننده و جنگ طلب و زن ستیز و تروریستی، اسلام دیگری وجود دارد که برروی حقوق و آزادی و صلح تاکید دارد. اسلامی که برای کشورش آزادی می خواهد و می بایست با این اسلام هرچه بیشتر گفتگو کرد. از دیگران واهمه داشتن بسیار ساده است. ما زنان که عادت داریم از دیگران مواظبت کنیم و می دانیم باید عشق بورزیم، به جای دیوار برافراشتن حرفهای زیادی برای گفتن داریم. همانطوریکه خانم رجوی و دیگران از من بهتر بیان کردند، حرف، حرف آزادی و آزاد کردن و آزادی زنان است و میل تولد دمکراسی در کشوری که امروز متاسفانه در چنگال دیکتاتوری خشن و پلشت مذهبی زن ستیز گیر افتاده است.
برای همه مان آرزوی موفقیت می کنم که زمانیکه به کشورهایمان بازگشتیم بتوانیم برای خانم رجوی و مقاومت ایران و این زنان فوق العاده که به ما نیروی زیادی عطا کردند، مفید واقع بشویم. ما هم قویتر به خانه هایمان برمی گردیم.
متشکرم.
گری دوران وادل- سناتور پیشین اسپانیا
خانم رجوی صبح شما به خیر، و همچین صبح شما دوستان هم به خیر، شما که همچون خواهران ما هستید، شاید بهتر باشد قبل از هر چیز احساسی را که در این لحظه دارم ابراز کنم، احساسی که در نهایت بیانگر آشنایی من با زنانی است که در این سالیان درگیر مبارزه بوده اند. باید بگویم که برای من این روزها مهمترین و مهیج ترین روزهای زندگی ام بوده است من می خواستم که از بعضی سفسطه ها صحبت کنم و به بعضی از صحبتهای غیر واقعی و دروغ نیز اشاره کنم. با وجود نقض حقوق بشر، چگونه این رژیم با وجود این همه شواهد هنوز بر سر کار هست؟ من فکر میکنم چند سوال در این جا مطرح است، علاوه بر نیروهایی که رژیم با اتکا به آن ها باقی مانده و مانع از این میشود که جامعه جهانی متوجه شود در آنجا چه می گذرد و به چه دلیل دارند حقوق بشر را در این کشور نقض می کنند، موارد دیگری هم هست که به نقشی که رژیم ایران در شرایط پیچیده خاورمیانه بازی می کند، برمی گردد، مثل تنشهایی که همین حالا وجود دارد در عراق و سوریه و لیبی و چند کشور دیگر. هرکدام از این سوژه ها دارای ویژگی های خاص خودشان هستند که مشابه هم نیستند، که به نظرم این ها عوامل تعیین کننده ای هستند . همچنین چندین عامل دیگر منجمله ملاحظاتی که کشورهای غربی در مقابل این رژیم داشته اند و آن امضای توافق نامه ای است با این رژیم که بر مبنای آن می خواهد بگوید که رژیم روحانی یک رژیم مدره است و هدفی را دنبال نمی کند الا منافع اقتصادی و سرمایه گذاری در ایران . و این اون عاملی است که باعث می شود که قدرتهای غربی چشمانشان را بر نقض حقوق بشر که در آنجا اتفاق می افتد ببندند . این وضعیت سرزمینی است که در حال حاضر ودر قرن کنونی وجود دارد.
موضوع دروغ و سفسطه دیگری که می خواهم به ان اشاره کنم به نظرمن در اروپا به طور خاص در کشورهای غربی در یک دروغ بزرگ بسر می بریم، من بر این باورم که یک سوء استفاده از چند گانگی فرهنگی اینجا به عمل می آید که این امکان را فراهم می کند که خیلی از موارد روشن و آشکار نقض حقوق زنان بطور خاص در پوش آزادی مذهب صورت می گیرد و مشروعیت خودشان را به این شکل توجیه کرده و بدین وسیله اعمال می کنند . من بر این باور هستم که در مقابل هرگونه مشروعیت از این دست یا هرگونه مذهب، آن چیزی که ارجحیت دارد حقوق بشر هست . حفظ شان و جایگاه زن است و این چیزی است که من نگرانم که در اروپا آن را نادیده می گیریم و بهای آن را به زودی زود خواهیم پرداخت، چیزی که همین الان هم داریم قیمت آنرا می دهیم؛ من میخواستم در مورد چند فریبکاری دیگر هم صحبت کنم. وسایل ارتباط جمعی بر این باور هستند که هیچ آلترناتیوی در خاورمیانه وجود ندارد، چیزی فراتر از یک دیکتاتوری غیر مذهبی یا دیکتاتوری مذهبی. من بر این باورم که این درست نیست و غیر واقعی است به نظرم این جنبش مجاهدین خلق، جنبش مقاومت ایران به ما اثبات کرده است که یک آلترناتیو است. آلترناتیوی که به حقوق بشر احترام می گذارد و مهمتر این که این جنبش در درون کشور پایگاه دارد و شکل گرفته است. این واقعی نیست که آزادی وحقوق بشر و دمکراسی در خاورمیانه، فقط از طریق غرب قابل حصول است؛ این جبنش به ما ثابت کرد که این ادعاها دروغی بیش نیست. همچنین به ما نشان داده که جنبشی که از ذات خود خاورمیانه بیرون بیاید می تواند نقش مهمی را در برابری مذهبی، برابری زنان و برابری در تمامیت آن ایفا کند. جنبشی که من از سال ۲۰۱۳ با آن آشنا شدم بطور شگفت انگیزی برابری طلب است این جبنشی است که توسط زنان رهبری میشود. این خیلی روشن و واضح هست و این را به ما نشان داده است. چیزی که به خوبی در نمایشگاهی که در بیرون هست هم میتوان انرا حس کرد. تاریخچه جنبش مقاومت عبارت از یک مقاومت است با قدرت زنان، جنبشی با تاریخچه ای از قدرت و انعطاف پذیری زنان و این نشان داد که آلترناتیو می تواند باشد اما این آن چیزی نیست که وسایل ارتبا ط جمعی غربی به دروغ برآن اصرار دارند، بطور واقعی دست یابی به دمکراسی امکان پذیر هست برابری زنان درخاورمیانه امکان پذیر است.
میخواهم در خاتمه یک بار دیگر از خانم رجوی و همه مقاومت ایران که بار دیگر به من این فرصت را دادند که کمک کار نبردی عادلانه باشم و همراه آن تا آزادی ایران باشم تشکر کنم .
درخاتمه میتوانم بگویم که هر آنچه که شما گفته اید دراین چند ساله درست بوده و واقعیت داشته است . خیلی از شما متشکرم
اوا دوران راموس - نماینده پیشین پارلمان اسپانیا
خانم رییس جمهور
خانم رجوی ـ بطور واقعی من گوش می کردم به دوستم «گری دوران » درمورد آنچه که به صحبتهایم در امروز صبح ربط پیدا می کرد، ما نمی توانیم از آنچه که بر زنان در خیلی از کشورها میگذرد، بی تفاوت باشیم و خودمان را کنار بکشیم. ما زنان نه می توانیم اجازه بدهیم و نه میتوانیم بی عمل بایستیم درمورد زنانی که دراین کشورها از حقوق انسانی برخوردار نیستند کما این که از تحصیل و بهداشت محروم هستند. زنان باید از حق آزادی بهره مند باشند، زیرا چه ما وچه زنان در مقاومت ایران نشان دادیم که ما همچون ستونهایی هستیم، ستونهایی که د ر واقع در محتوا، یک خانواده را نمایندگی می کنیم. ما زنان کسانی هستیم که در تلاشیم پیشقدم باشیم برای درست کردن اجتماعی که مردان در آن دوشادوش ما باشند اما بطور واقعی قبل از هر چیز برای تحقق این مهم نیازمند آزادی هستیم،
در کشورمن اسپانیا ما دچار یک نوع خشونت جنسی بودیم که مدت زمان زیادی وجود داشت و آثار آن هنوز دراذهانمان و همینطور به لحاظ سیاسی برجای مانده است . خشونتی که منجر به قتل زنان بسیاری شد، فقط به جرم زن بودن و هنوز هم در این زمان وجود دارد. بنا براین من بر این باورم که بر ما زنان است که صدایمان رابلند کنیم. ما باید دراین قرن جلو گیری کنیم از اتفاقاتی که روزانه در حال رخ دادن است و پیش می آید نه تنها درمورد زنان، بلکه در مورد کودکان، ما باید باهم یک عمل مشترک داشته باشیم و صدای واحدی باشیم در کشورهایمان برای زنان ایران و زنان مقاومت ایران . من از موقعی که دراین کنفرانس برای اولین بار مواجه شدم با کمیته زنان، در مجلس نمایندگان اسپانیا درخواست کردم که پاسخ بدهیم به فراخوانی که از سوی این زنان مطرح شده و از ما کمک خواسته اند در کشورهایمان . من فکر میکنم که این را باید دنبال کنیم برای اینکه نمی توانیم به کشورهای غربی این اجازه را بدهیم که از حکومتهای خودکامه مثل رژیم ایران حمایت کنند . من بر این باور هستم که ایران باید کشوری آزاد، و دمکرات باشد با نسلی جدید. جوانان ما از این آزادی برخوردار هستند، کما این که ما این آزادی را داریم که در هرکجای کشور نظرمان را ابراز کنیم و با زندان، بازداشت و از دست دادن زندگی مواجه نشویم، جرا که می دانیم این آزادی ضروری است، به هرحال مهمتر از هر چیزی با اجاز شما خانم رییس جمهور ما باید صدای شما و مردم شما باشیم در کشورهای خودمان برای کمک به شما و باید به هرمیزان که می توانیم کمک کار شما باشیم برای اینکه ایران هم بتواند آزاد شود و این خواسته ما که دیدن شما در مقام ریاست جمهور کشورتان هست محقق شود و در همین راستا بتوانیم به بقیه دنیا بگوییم که با شما و همه این زنان و مردمتان همراه شوند با تشکر بسیار
کونچتا جیالومباردو- معاون فدراسیون حقوقدانان زن – پالرمو - ایتالیا
متشکرم.این اولین باری است که من در چنین برنامه ای شرکت می کنم. بنابراین می خواهم فقط از احساساتم زمانیکه به جمع شما وارد شدم سخن بگویم. از همان شب اول برای من دیدن این زنان پرلبخند شگفت انگیز بود. زنانی که به ما توجه زیادی کرده و پذیرائی گرم به عمل آوردند. بعد امروز متوجه می شوم که این زنان چقدر رنج کشیدند و چه مصائبی را از سر گذراندند که در فکر ما غربی ها نمی گنجد. برای ما حتی گوشه ای از آنچه که شما متحمل شدید داغان کننده است. بنابراین ما، و یا حداقل من، خودم را در مقابل این واقعیت زنان بسیار کوچک می بینم و از آن می بایست بسیار بیاموزم. من فکر می کنم که ما همچنین از استراتژی که در این موضوع مورد استفاده قرار گرفته باید درس زیادی یاد بگیریم. آن استراتژی که روابط بین زنان و مردان را از نو تعریف می کند. من نمی دانم که این موضوع را چگونه می توان در سراسر جهان پخش نمود، اما می دانم که این گوهری گرانبها می باشد. گوهری که ما، مخصوصا ما زنان غربی که فکر می کنیم در این زمینه پیشرفته ایم و گمان می کنیم که آنرا بدست اورده ایم، می بایست بر روی آن تعمق کنیم. اما ما به درستی نمی دانیم چگونه می شود راه جدیدی برای همزیستی زنان و مردان پیدا کنیم. به این دلیل می گویم که گوهری گرانبهاست و من می خواهم در مورد آن بیشتر بدانم. می خواهم دستگاه آنرا بشناسم و بدانم شیوه رسیدن به این دستگاه همزیستی کدام است. تعهد من حتماً پخش این موضوع خواهد بود، اما یک مطلب دیگری که می خواهم بگویم اینکه ما اساساً چیزی از این جنبش نمی شناسیم. من خودم آنرا یک سال پیش کشف کردم. اما اگر من این موضوع را در سیسیل، که من اهل آن هستم، عنوان کنم کسی چیزی از آن نمی داند. در حالیکه باید بدانند و بیشتر هم بدانند، چرا که این فقط یک جنبش مقاومت نیست، بلکه جنبشی است که برای زندگی یک آلترناتیو تازه ای مطرح می کند. من نمی دانم چگونه، اما می دانم که می بایست از جنبش شما آگاهی بیشتری کسب کنم و باید بتوانم آنرا بازگو کنم!
متشکرم.
پایان