وعده های پُر و پیمان و قشنگ
از همه شکل و شمایل، همه رنگ
وعده هایی که همه زیبا بید
بهر خر کردن حزب اله بید
وعده ی کم شدن ظلم و فساد
اقتصاد بد و بازار کساد
وعده ی خربزه و نان و پنیر
تا کند گرسنگان را همه سیر
وعده ی خانه برای همه باز
برق مجانی و یارانه و گاز
وعده ی کار برای زن و مرد
کارهایی همه بی زحمت و درد
بیمه و دکتر و دارو، همه مفت
تا توانست "حسن" یکسره گفت
وعده هایی همه کلا الکی
رقص و کنسرت دوتایی و تکی
این همه وعده بدان داد که او
بود محتاج به یک مشت ببو
آلت بازی شیخان بشوند
و به صندوق، آبونمان بشوند
عده ای آمده از قوم بسیج
قوم ساندییییس خور و احمق و گیج
دسته ای هم همه محتاج کمک
خسته از "شیخطنت"! و دوز و کلک
گول خوردند از این شیخ بنفش
شیخ امنیتی و داغ و درفش
پرزیدانت شدش بار دگر
شیخک حیله گر ضد بشر
نشود چاره ولی فسق و فساد
وعده هایش همگی رفته به باد
حبس و اعدام نیابد پایان
عمر "عاقا" و "حسن" بسته به آن