ولی فقیه ارتجاع گفت: «یأس به خاطر ناکامی های مقطعی نداشته باشید
مطلقاً بایستی اجازه ندهید که یأس و ناامیدی بر شما غالب بشود...
... یأس به خاطر ناکامی های مقطعی و موقّت, مطلقاً در زندگیتان راه نداشته باشد.
یکی از شگردهای دشمن این است که بگوید شما نمیتوانید, شما شکست خوردید, از شما کار برنمیآید, تمام شدید, رفتید؛ این یکی از شگردهای دشمن است. این شگرد را به هیچوجه نپذیرید. البتّه در داخل هم کسانی هستند که همان خواسته ی دشمن را با صدای بلند در اینجا بیان میکنند, به زبان میآورند.
گفتند بیست و چند درصد پای صندوق ها شرکت نکردند, نیامدند؛ میگویند این کافی نیست, باید کاری کنیم که نود درصد مردم پای صندوق های رأی نیایند؛ مصیبت آن است. بنده آن را میبینم».
خامنه ای بر سر پا ماندن نظام ولایت فقیه را که تنها دلیلش توسل به قتل عام و اعدام است، دلیل کارایی نظام آخوندی دانست و گفت: «بعضی ها زمزمه میکنند «نظام ناکارآمد است»؛ چرا؟ چون فلان وزارتخانه بد عمل کرده؛ نه, اگر نظام ناکارآمد بود, تا حالا ده بار بلعیده شده و از بین رفته بود. بزرگترین دلیل کارایی این نظام, خود وجود این نظام و ماندن این نظام است...
این خیلی مسئله ی مهمّی است, این خیلی حادثه ی عجیبی است! بزرگترین نشانه ی کارآمدی نظام این است که توانسته خودش را در همین جهت حفظ کند».
خامنه ای در بحران مرگبار شقه نظام، حرف روحانی را که گفته بود در مورد سند ۲۰۳۰ یونسکو، گزارش غلط به ولی فقیه داده شده به تمسخر گرفت و گفت: «این قضیه این سند ۲۰۳۰ این خوب از همین قبیل این مسأله استقلاله حالا بعضیها می آیند می گند اقا این مثلا ما گفتم فلان چیزش را قبول نداریم نه بحث سر اینها نیست فرض کنیم تو این سند هیچ چیز واضحه و بینی هم که مخالف با اسلام باشه وجو نداشته باشه که البته وجود داره اونهایی که حالا خیال می کنند ما گزارش درست نگرفتیم نه گزارش ما گزارشهای ما گزارش های درستی توجه کنید. من حرفم اینه که نظام اموزشی کشور نباید بیرون کشور نوشته بشه شما می گی این مثلا این خلاف اسلام نداره داشته باشه یا نداشته باشه اینجا ایرانه اینجا جمهوری اسلامی است نظام اموزشی ما رو چهار نفر بنشینند تو یونسکو یا سازمان ملل یا فلان جا بنویسند چرا؟».
خامنه ای که در دوران شاه از آخوندهای بغایت بریده و ترسو و راحت طلب بود، به نحو مضحکی خود را در جمع مزدوران ولایت فقیه شجاع السطنه قلمداد کرد و درحالیکه غیظ و کین خود را از نیروهای انقلابی در مقابله با ارتجاع آخوندی بیرون می ریخت، گفت: «فدائیان خلق و مجاهدین و همینهایی که میشناسید و شنیده اید و شاید خوانده اید و مانند اینها, همه در مقابل مجموعه ی دانشجویان مسلمان بودند.
هر هفته من میرفتم مسجد دانشگاه تهران نماز و سخنرانی و پاسخ به سؤالات؛ و دانشجوها جمع میشدند, سؤال میکردند, ابهام داشتند, حرف میزدند, ما هم جواب میدادیم؛ جنگ به معنای واقعی, و تیراندازی بود داخل دانشگاه تهران یه جوری شد که یکی از روزها که هفته ای یک بار دوشنبه ها یا یکشنبه ها میرفتم, وقتیکه آمدم جلوی در دانشگاه, بعضیها آمدند گفتند وارد نشوید, دانشگاه خطرناک است؛ چند نفر محافظ هم خود ما داشتیم, اینها هم گفتند نروید؛ گفتم نمیشود...
همین دانشگاه تهران! آمدم مسجد دانشگاه, دیدم هیچ خبری نیست, دانشجوها هم نیامده اند, ترسیده اند. دیدیم وقتی جوانها بترسند, ما هم به طریق اولیٰ! برگشتیم...».
خامنه ای به آشفتگی در میان سرکردگان باند خودش بعد از سلسله یی از شکستها اذعان کرد و خطاب به مزوران و بسیجیان لباس شخصی خود گفت: «من به همه ی آن هسته های فکری و عملی جهادی, فکری, فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً میگویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و به قول میدان جنگ, آتش به اختیار. البتّه در جنگ, قرارگاه مرکزی وجود دارد که دستور میدهد, امّا اگرچنانچه رابطه ی قرارگاه قطع شد یا قرارگاه عیبی پیدا کرد, اینجا فرمانده دستور آتش به اختیار میدهد. خب شما افسرهای جنگ نرمید -قرار شد شما افسران جوان جنگ نرم باشید- آنجایی که احساس میکنید دستگاه مرکزی اختلالی دارد و نمیتواند درست مدیریّت کند, آنجا آتشبهاختیارید؛ یعنی باید خودتان تصمیم بگیرید, فکر کنید, پیدا کنید, حرکت کنید, اقدام کنید.
بعضی ها چسبیده اند به فضای مجازی -توئیتر و مانند اینها- برای اینکه پیامهایشان را برسانند, این فایده ندارد؛ تخاطب واقعی لازم است, میزگرد لازم است, سخنرانی لازم است». سایت خامنه ای ۱۷ خرداد ۹۶