این بحرانی به حدی فزایند است که رئیس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری در رژیم آخوندی با بیان اینکه «بیش از ۲۰ درصد مساحت ایران تحت تأثیر بیابانزایی قرار دارد» افزود: «سرانه بیابان در کشور ما ۴۳۰۰ مترمربع است، این در حالی است که سرانه بیابان در جهان ۲۰۰۰ مترمربع است». (خبرگزاری حکومتی ایسنا ۲۷ خرداد ۱۳۹۶)
ابعاد خشکسالی در حاکمیت غارتگر آخوندی در حالی است که باندهای مافیایی رژیم ضمن چنگ انداختن بر مراتع سرسبز و جنگلهای کشور، با راهاندازی پروژههای بهغایت مخرب و ضد زیستمحیطی به این بحران ضریب زدهاند. به موازات این واقعیات باید به سیاستهای مخرب دولت آخوند روحانی و نیز سپاه پاسداران در زمینه جنگلزدایی، تالاب زدائی و نیز سدسازی، زدن قنات و چاههای غیراستاندارد اشاره نمود که تماماً در راستای دستیابی به منابع و درآمدهای هنگفت مالی برای ماشین سرکوب و صدور بنیادگرایی میباشند.
این کارگزار رژیم در ادامه ضمن اعتراف به ابعاد اجتماعی این بحران که اکنون به مهاجرت گسترده بخشهای بزرگی از جامعه انجامیده است، میافزاید: «هنوز تا رسیدن به نقطه تعادل نیاز داریم حدود هفت و نیم میلیون هکتار عملیات بیابانزدایی انجام شود... مهاجرتها نشانه تخریب سرزمین، بیثباتی سیاسی، ناامنی غذایی، فقر و جنگ است. پدیده جنگافروزی از جمله موضوعات مهمی است که باعث تخریب سرزمینها و از بین رفتن منابع میشود».
موضوع تخریب سرزمینها تنها به خشکسالی عامدانه از سوی رژیم آخوندی منوط نمیشود، بلکه فراتر از آن با تخریب منابع آبی و رودخانهها نیز گره خورده است. در تازهترین نمونه سایت حکومتی سلامت نیوز (۲۶ خرداد ۱۳۹۶) از «تغییر رنگ آب زایندهرود بر اثر ورود سولفات آهن به خاطر شستشوی فیلترهای تصفیهخانه یزد در آب زایندهرود» خبرداده است.
بنابراین گزارش: «کشاورزانی که پس از باز شدن آب زایندهرود تصور میکردند دیگر مشکلی برای کشت بهار و تابستان ندارند حالا با ورود سولفات آهن به آب و زمینهای کشاورزی ممکن است تمامی محصولات امسال خود را از دست بدهند».
این وضعیت بهقدری بحرانی است که اکنون بنا بر اطلاع نظام پزشکی رژیم، ویروس جدیدی در میان مردم و کشاورزان شیوع پیدا کرده که موجب اختلال سلامتی و بروز بیماریهای حاد شده است. این گزارش ضمن اعتراف به ابعاد این بحران میافزاید: «ویروس جدیدی شیوع پیدا کرده که با سردرد، دل درد و استفراغ همراه است و هنگام مراجعه به پزشک، این ویروس را ناشی از تغییر رنگ زاینده رود میدانند».
بنابراین ملاحظه میشود که سیاستهای مخرب حاکمیت در زمینه محیطزیست به بروز انواع و اقسام بیماریها و تخریب زیربناهای آبی کشور راه برده، امری که در روند خود با پدیدهای نوین بنام کوچ اجباری و مهاجرت همراه شده است.