باید بگویم، ما در شرایطی دور هم جمع شدهایم که وقایع فوق العادهیی در آمریکا اتفاق میافتد که امروز را نسبت به شرایط یک سال پیش متمایز میکند. برای اولینبار طی حداقل هشت سال که من به این گردهمایی میآیم، میتوانم بگویم رئیسجمهوری در آمریکا داریم که کاملاً و تماماً مخالف رژیم تهران است.
این احساس واقعی رئیسجمهور است؛ وی در مبارزات انتخاباتی سال گذشته کاملاً روشن ساخت، طی اطلاعیههای متعدد و حتی در توییتهایی از آن زمان تاکنون، روشن ساخت که کاملاً مخالف توافق اتمی با رژیم ایران است که دولت قبلی آنرا امضا کرده است.
اکنون همانطور که خیلی اوقات در دولتهای جدید در آمریکا دیده میشود، یک بازبینی سیاست در جریان است برای تعیین اینکه سیاست آمریکا در قبال طیف وسیعی از موضوعات چه خواهد بود، از جمله نحوة رفتار با رژیم تهران. ولی همزمان با این بازبینی، کنگره در حال اقدام است، با حرکتی که برای کنگره سرعت زیادی محسوب میشود، تا قوانین جدیدی را برای تحریمهای اقتصادی علیه رژیم ایران تصویب کند.
وقتی این تحریمها برقرار شوند، بهخاطر سرکوب مردم ایران توسط رژیم و بهخاطر استمرار حمایت آن از تروریسم در سراسر جهان خواهد بود. اینها مرتبط با مسئلة اتمی نخواهد بود، هر چند رژیم تهران گفته است، اگر این تحریمها به قانون تبدیل شود، آنرا نقض توافق اتمی بهحساب میآورند. خب این چیز جدیدی نیست، چون رژیم در حال نقض توافق طی دو سال پی در پی بوده است.
همچنین حیاتی است که همزمان با نگاه به این بازبینی سیاست درک کنیم نتیجة مورد نظر ما چیست که بسیاری از ما در آمریکا در راستای آن کار میکنیم. نتیجه بازبینی سیاست رئیسجمهور آمریکا باید این باشد که مشخص کند حکومت خمینی که در سال ۱۹۷۹ (بوجود آمد)، به ۴۰ سالگی خود نخواهد رسید.
واقعیت این است که رژیم تهران مشکل محوری در خاورمیانه است. هیچ تفاوت اساسی میان خامنهای و روحانی وجود ندارد. آنها دو روی یک سکه هستند.
من زمانی را بهخاطر دارم که روحانی رئیس اصلی مذاکرات رژیم بود. آن زمان نمیشد به وی اعتماد کرد و امروز هم نمیتوان به او اعتماد کرد.
واضح است که رفتار این رژیم فقط بدتر میشود؛ استمرار نقض توافق و همکاری آنها با کرة شمالی در ارتباط با تسلیحات اتمی و موشکهای بالیستیک رو به گسترش است. بگذارید به صراحت بگویم: حتی اگر کسی به شما بگوید که رژیم تماماً به توافق اتمی پایبند است، باز هم فرقی نمیکند؛ چرا که کرة شمالی از هماکنون بهنحو خطرناکی به نقطهیی نزدیک است که بتواند یک سلاح اتمی مینیاتوری درست کند، آنرا روی یک موشک قارهپیمای بالیستیک سوار کند و به اهدافی در آمریکا حمله کند. فردای روزی که کرة شمالی به این توانایی دست یابد، رژیم تهران هم آنرا در اختیار خواهد داشت؛ آن هم فقط از طریق امضای یک چک. این معنی تکثیر (تسلیحات اتمی) و صورتمسئلة این تهدید است و به همین دلیل هم نظر دونالد ترامپ در مورد کرة شمالی اینقدر مشابه نظرش در مورد رژیم تهران است.
اما در منطقه هم، ما با یک نقطة بسیار، بسیار خطرناک مواجهیم. در حالی که کارزار برای نابودی خلافت داعش به سرانجام موفقیتآمیز خود نزدیک میشود، نباید اجازه بدهیم رژیم تهران به هدف دیرینهاش برسد، یعنی ایجاد یک هلال کنترل از ایران تا دولت بغداد در عراق، رژیم اسد در سوریه و تروریستهای حزبالله در لبنان. هلال کنترلی که اگر اجازه یابند آنرا ایجاد کنند، بهسادگی مبنای درگیری خطرناک بعدی در خاورمیانه خواهد بود. رژیم تهران فقط یک تهدید اتمی نیست، فقط یک تهدید تروریستی نیست، بلکه در اساس یک تهدید برای همة مردم در منطقه است که فقط میخواهند در صلح و امنیت زندگی کنند.
این رژیم بهلحاظ بینالمللی شکست خورده و بهلحاظ داخلی در اقتصاد و سیاست شکست خورده است؛ در واقع، زمانبندی تضعیف آن، شتاب میگیرد. به همین دلیل، تغییر شرایط در آمریکا و بهنظر من در سراسر اروپا و امروز در اینجا، بسیار مهم است. یک اپوزیسیون قابل اعتماد علیه حکومت آخوندها وجود دارد و آن اپوزیسیون امروز در این سالن متمرکز شده است.
از بیش از ۱۰ سال پیش و از زمانی که به این مراسم میآیم گفتهام که سیاست اعلامشدة ایالات متحده آمریکا باید سرنگونی رژیم آخوندها در تهران باشد.
رفتار و اهداف این رژیم تغییر نخواهد کرد، از اینرو تنها راه حل، تغییر خود رژیم است؛ و به همین دلیل هم هست که قبل از سال ۲۰۱۹، ما که اینجا هستیم در تهران جشن خواهیم گرفت. بسیار متشکرم.