بینهایت از تمرکز این کنفرانس خوشحالم و از موضوع و هشتگ این کنفرانس: «ایران آزاد».
راهی طولانی طی شده و هنوز باید چند مایل دیگر طی شود. مسیری که رنگین شده از خون پسران و دخترانتان، پدران و مادرانتان، بستگان و دوستانتان. این کتاب دربرگیرندة اسامی بیست هزار تن از آنهاست. اما بیش از صد و بیست هزار تن به شهادت رسیدند و ما موقعیت امروزیمان را مدیون آنها هستیم. پس اجازه بدهید لحظاتی به آنها فکر کنیم، چون بدون آنها ما اینجا نمیبودیم. ما همچنین اینجا نمیبودیم بدون رهبری خانم مریم رجوی طی دورانهای دشوار، خوب و یا دورانهای وحشتناک، او همواره امید خود را حفظ کرد تا ما بتوانیم بایستیم و بگوییم: «ایران آزاد» و اکنون ما میتوانیم این کار را بکنیم.
برادران و خواهران ما که در عراق نگه داشته شده بودند، اکنون در آلبانی هستند، بهیمن تلاشهای او و تلاشهای سناتور توریسلی، قاضی موکیزی، لوییس فری و بسیاری دیگر که همگی بسیار تلاش کردند تا این امر میسر شود و ما میخواهیم از دولت آلبانی تشکر کنیم میخواهیم تشکر کنیم از مردم آلبانی بهخاطر انسانیت، قلب بزرگ و بزرگواریشان. آرزو میکردم کشور من پا پیش میگذاشت و این کار را انجام میداد و بسیار مدیونم و بهخاطر کاری که کردند، به آنها بسیار احترام میگذارم. ولی بهیمن همة آن تلاشها اکنون میتوانیم روی موضوعی تمرکز کنیم که مقداری متفاوت است. ما دنیای متفاوتی داریم، از جنبههای مختلف. دولت متفاوتی در واشینگتن داریم، آیا این را میدانستید؟
و مجموعهیی متفاوت از اصول و نگرش متفاوتی به دنیا و تحت رهبری پرزیدنت ترامپ، معتقدم او میتواند به ما کمک کند تا مردم ایران را از شر سرکوبی که بهمدت بسیار طولانی به آنها اعمال شده، خلاص کنیم. شما فقط باید سخنرانی او را در عربستان سعودی بخوانید تا ببینید او تمرکز دقیقی روی خطر رژیم ایران در قبال آزادی جهان دارد. نه فقط آزادی منطقه، بلکه آزادی جهان.
برخلاف دولتهای قبلی، او در موقعیت انکار وضعیت نیست. او درک میکند که خطر خارقالعادة اتمیشدن رژیم ایران برای جهان چقدر خواهد بود. او تشخیص میدهد چقدر برای جهان خطرناک است که با یک آخوند که یک دیکتاتور مذهبی و یک دیوانه است، مواجه باشیم. او همچنین مانند ما تشخیص میدهد که تنها راه استقرار ثبات در خاورمیانه و جهان، دقیقاً همان موضوع کنفرانس شما یعنی یک «ایران آزاد » است؛ بنا شده بر پایة اصولی که همة ما در آن مشترکیم و هرگز نمیتوانیم بهقدر کافی آنها را تکرار کنیم تا مردم بفهمند که سازمان مجاهدین خلق و جنبش مقاومت از چه چیزی دفاع میکنند، چون آنها تلاش دارند از طریق تبلیغات دروغین، علیه شما شیطانسازی کنند.
شما مدافع این ارزشها هستید: مدافع آزادی مذهب، آزادی زنان، انتخابات آزاد، حکومت قانون و مدافع احترام به کرامت انسان و حقوق بشر. این آن چیزی است که برای ایران ضروری است و بههمین دلیل هم شما امید ایران هستید. سرانجام در این جادة طولانی که ما داریم، بهنحوی میتوانیم انتهای آنرا ببینیم. فکر میکنم سرانجام میتوانیم انتهای آنرا ببینیم. نمیدانم چه موقع این اتفاق خواهد افتاد. من نمیدانستم اتحاد شوروی چه موقع سقوط خواهد کرد. ولی میدانستم که سقوط خواهد کرد. من نمیدانم دقیقاً چه موقع این رژیم سقوط خواهد کرد، ولی میدانم چنین خواهد شد و معتقدم به زودی زود اتفاق خواهد افتاد و بسیار مطمئنم که در زمان حیات من اتفاق خواهد افتاد.
ما برای رسیدن به این موقعیت فقط به بیان آن اکتفا نکردیم، بلکه با خون آن شهیدان و با کار آن افراد و خانم رجوی و کار شما به اینجا رسیدیم، ما به سادگی به این موقعیت نرسیدیم؛ مسیر بسیار سختی بود تا به موقعیت کنونیمان برسیم. بدون خانم رجوی و افرادی که آنجا نشستهاند و تمامی شما، ما در موقعیت کنونی نمیبودیم. عبور ما به مرحلة بعدی هم بدون تلاشهای سخت و بسیار، میسر نمیشود. ولی دستکم الآن میتوانیم آنرا ببینیم، میتوانیم ببینیم که جهان شروع به چرخش نگاه خود به ایران کرده و دارد به آن بهنحوی واقعگرایانه مینگرد. میتوانیم ببینیم که قادریم جهان را قانع کنیم که عضو مدرهیی در رژیم کنونی (حاکم بر) ایران وجود ندارد. وقتی کلمة «مدره» را میشنوم و اسم روحانی را میشنوم، به این واقعیت فکر میکنم که او از احمدینژاد هم تعداد بیشتری از مردم را در ایران کشته است.
شاید او نباید اینقدرها هم «مدره» باشد! او یک حقهباز به تمام معناست. به جهان یک تصویر مدره از خودش ارائه میدهد و برای مردم ایران، یک قاتل خشن و خبیث است که باید از او ترسید. همانطور که خانم رجوی گفت، زمان اعلام سپاه پاسداران بهعنوان یک سازمان تروریستی از خیلی وقت پیش فرا رسیده است.
دستان آنها به خون بسیاری از مردم شما آغشته است، اما دستانشان همچنین به خون مردم من آغشته است؛ خون کسانی که به کشتن آنها در عراق طی چندین سال کمک کردند و آنان را به گروگان گرفتند. اگر آنها یک سازمان تروریستی نیستند، دیگر چیزی تحت عنوان «سازمان تروریستی» وجود ندارد و ما باید آنها را یک سازمان تروریستی اعلام کنیم تا بتوانیم حمایت آنها را در سراسر جهان قطع کنیم.
زمان تغییر رژیم در ایران فرا رسیده است. آیا مبارک بدتر از خامنهای بود؟ ما از آن سرنگونی حمایت کردیم و جامعة جهانی کسانی را که آن کار را کردند، به شخصیتهای سال تبدیل ساخت. آیا قذافی بدتر از خامنهای بود؟ او واقعاً مرد بدی بود، ولی تسلیحات کشتار جمعیاش را تحویل داده بود و کاملاً خنثی و بهنوعی بیمصرف شده بود. ما از شر او خلاص شدیم. هر دو نفر آنها با هم، حتی نمیتوانند به تعداد نفراتی که خامنهای به قتل رسانده نزدیک شوند. به میزان فجایعی که او بهبار آورده و به آنچه رژیم ایران بر سر مردم این کشور و دیگر کشورها از جمله هموطنان من آورده است. به همین دلیل این چیز رادیکالی و یا خارقالعادهیی نیست؛ بلکه فقط از روی عقل سلیم و دفاع از خود است که میگوییم، باید در ایران، تغییر رژیم صورت گیرد.
این اجتنابناپذیر است و اتفاق خواهد افتاد؛ تغییر رژیم در ایران اتفاق خواهد افتاد. مردم ایران که شما بهتر از من میشناسید، در نقطهیی شورش خواهند کرد. شاید اگر چند سال پیش، وقتی آنها قیام کردند، اگر رهبری داشتیم که صرفاً میگفت: «ما از شما حمایت میکنیم»، شاید اتفاق میافتاد.
خب، ما از شما حمایت میکنیم و کار ما این نیست که روی تغییر رژیم در ایران تأثیر بگذاریم، چرا که این اتفاق خواهد افتاد؛ بلکه باید کاری کنیم که همین الآن محقق شود. در دوران حیاتمان، تا بتوانیم سال دیگر یا سال بعد از آن به اینجا بازگردیم و جشن بگیریم؛ بتوانیم در ایران جشن بگیریم و بتوانیم در سراسر جهان جشن بگیریم، بهخاطر یک ایران آزاد بر اساس اصولی که شما و من و کشورهایمان در آن مشترکند.
ما یک آلترناتیو داریم؛ نه تنها تغییر رژیم را داریم، بلکه یک آلترناتیو داریم و این آلترناتیو شما هستید. این یک آلترناتیو دموکراتیک است، یک نیرو برای تغییر، بهخوبی سازمانیافته، برخوردار از حمایت مردمی و یک شبکة وسیع از حامیان و از هر کسی که اینرا باور ندارد میخواهم که دو کار را انجام بدهد: نگاه کنند که چند تن از هموطنان شما بهدست این رژیم بهقتل رسیدهاند. به این فکر کنند که چقدر رژیم ایران از سازمان مجاهدین وحشت دارد؛ همین به شما خواهد گفت که چقدر قدرتمند هستید. دوم اینکه بیایید و به این گردهمایی نگاه کنید؛ از سراسر جهان. هنگامی که این به حرکت در بیاید، دیگر فقط سازمان مجاهدین نخواهد بود، تمامی مردم داخل ایران خواهند بود؛ همان ۹۰ درصد یا ۹۵، ۹۶، ۹۷ و یا شاید ۹۸ درصدی که شما میدانید، مشتاق همان چیزی هستند که شما در پی آن هستید. آنها آزادی میخواهند و خواهان آنند که کنترل زندگیشان در دست خودشان باشد؛ میخواهند بتوانند آزادانه صحبت کنند و شعائر مذهبیشان را آنطور که خودشان میخواهند اجرا کنند و نه آنطور که حکومت به آنها میگوید. شما مردمتان را بهتر از من میشناسید و میدانید که همین خواستهها در قلبشان است، اما قتل و سرکوب حکومت، جلوی تحقق آنرا گرفته است. ما باید این طلسم را بشکنیم و حمایت از سازمان مجاهدین یکی از دلایل و شیوهها برای شکستن آن است؛ تحت رهبری یک قهرمان بزرگ: خانم رجوی.
بنابراین من امروز اینجا بسیار خوشحالتر از هر زمان دیگری هستم که اینجا بودهام. چون دیگر برخی از برادران و خواهران ما در عراق در محاصره نیستند و بار دیگر باید گفت، بهیمن خوشقلبی و روحیة عالی دولت و مردم آلبانی، میتوانیم به آنها بگوییم که شما در امنیت بهسر میبرید. خوشحالم که امروز اینجا هستم؛ چون واقعاً به چیزی که خودم گفتم و خانم رجوی گفت و بسیاری دیگر از سخنرانان هم خواهند گفت اعتقاد دارم، اینکه یک ایران آزاد در چشمانداز است. ولی بیش از هر چیز به این دلیل از حضور در اینجا خوشحالم که سرانجام، سرانجام میتوانم بگویم، و احتمالاً میتوانم این را با میزان بالایی از اختیارات بگویم که دولت ایالات متحده از شما حمایت میکند، ما پشت شما هستیم، با ارزشهای شما موافقیم، دولت ایالات متحده خطر رژیم ایران را درک میکند، دولت آمریکا به رژیم ایران اجازه نخواهد داد که به یک امپراطوری در خاورمیانه تبدیل شود و ایالات متحدة آمریکا اجازه نخواهد داد رژیم ایران تحت هیچ شرایطی، به یک قدرت اتمی تبدیل شود.
این اولینباری است که میتوانم اینجا بایستم و نسبت به دولتم احساس سربلندی داشته باشم. هر بار دیگری که اینجا میایستادم، شرمنده بودم، بهخاطر بزدلی، انکار و عدم تمایل به نگاه به رژیم ایران به آن صورتی که هست. اما سرانجام میتوانم اینجا بایستم و بگویم: شما، من، دولت من و رهبری شما، به ایران تماماً به گونهیی یکسان مینگریم. این یک رژیم شرور است و باید برود! ایران آزاد.