صنعت چای که قدمتی حدود یک صد سال در ایران را دارد برای نخستین بار در سال ۱۲۸۰ شمسی از سوی کاشف السلطنه چایکار، کنسول ایران در هند به لاهیجان و تنکابن آورده شد و بدینسان با مرور زمان، ضمن گسترش در مناطق شمالی کشور، به صنعتی نوین و سپس به نوشیدنی ملی تبدیل گردید.
متأسفانه در حاکمیت فاسد آخوندی به دلیل وجود فساد گسترده غارت، بیبرنامگی، بلبشو و سوء مدیریت این صنعت ضربات جبران ناپذیری را متحمل گردیده است، بطوریکه بر اثر واردات بیرویه چای از کشورهای چین و هند که عمدتاً در راستای قراردادهای بای بک (صدور نفت در مقابل کالا) صورت میگیرند، اکنون بسیاری از چایکاران، چای چینها و کارگران کارخانههای چای یا عطای این صنعت را به لقای آن فروخته و عازم شهرهای بزرگ و حاشیهنشین شدهاند و یا در شرائط طاقتفرسا و بدن هرگونه پشتوانهای از سوی رژیم استثمار میشوند.
این گزارش حکومتی ضمن اعتراف به ابعاد وخیم صنعت چای در ایران و تبعات ناشی از آن بر کارگران محروم به نقل از رئیس اتحادیه چایکاران مینویسد: «در مجموع استانهای گیلان و مازندران (غرب) ۱۲۰ کارخانه چایسازی داریم. در هر یک از این واحدها به صورت میانگین ۳۰ تا ۴۰ کارگر مشغول به کار هستند. کارگران کارخانههای چای به دلیل اینکه نمیتوانند حقوق حداقلی خود را از کارفرماها دریافت کنند وضعیت معیشتی مناسبی ندارند. از سوی دیگر کارفرما هم نمیتواند چای خشک خود را به فروش برساند». (خبرگزاری حکومتی ایلنا ۱۹ تیر ۱۳۹۶)
به موازات این واقعیات باید به عدم حمایت حکومت از چایکاران اشاره نمود که خود به وضعیت بحرانی کارگران به دلیل بحرانی بودن کارخانههای چای سازی ضریب زده است.
این گزارش با اذعان به این امر میافزاید: «دولت تنها چای سبز کشاورز را خریداری میکند و مبلغ چای را به کشاورز میپردازد. در سوی دیگر کارخانهدار باید برای فروش چای ایرانی که در بازار رقیبهای بسیاری دارد؛ به دنبال مشتری در بخش خصوصی باشد».
بدینسان ملاحظه میشود که بخش بزرگی از محصولات که در چارچوب چای غیر سبز میگنجند، اساساً نه تنها مورد حمایت دولت آخوندی قرار نمیگیرد، بلکه در روند مخرب خود به بروز تنگناهای مالی در کارخانه و واحد تولیدی راه برده و بدینسان فشار مضاعفی را بر کارگران محروم این بخش وارد میآورد.
این کارگزار حکومتی در ادامه به این روند مخرب اشاره کرده و میافزاید: «هنگامی که کارخانهدار نمیتواند چای خود را به موقع به فروش برساند مجبور میشود هزینههای خود را کمتر کند و با استفاده از کارگرانی که بیشتر کار میکنند و حقوق کمتری هم دریافت میکنند؛ به سود بیشتر برسند».
در راستای این وضعیت بحرانی اکنون بحران مالی شدید گریبان کارگران و چای چینان کشور را گرفته است تا جائیکه درآمد سالانه بسیاری از چای چینان در بهترین شرایط به ۳۵۰ هزار تومان در سال هم نمیرسد. رئیس حکومتی در اتحادیه چایکاران در این رابطه پردهها را کنار زده و میافزاید: «کارگران مزارع چای وضعیت مناسبتری نسبت به کارگران کارخانهها ندارند. کارگران مزارع چای در سال در حدود یک هفته بیشتر نمیتوانند چای چینی مشغول باشند. این کارگران بابت هر کیلو چای ۵۰۰ تومان دریافت میکنند. هر کارگر در روز قابلیت چینش ۸۰ تا ۱۰۰ کیلو چای را دارد. نهایت درآمد یک کارگر چایچین در سال به ۳۵۰ هزار تومان میرسد که آن هم باید بابت بدهیهای خود به نانوایی، سوپرمارکت، قصابی و ... بپردازد».