مسلم اسکندر فیلابی - نکاتی درباه یک خیانت بزرگ فراموش ناشدنی

اجازه بدهید قبل از طرح چند نکته درباره آخرین توطئه وزارت اطلاعات در ورودی اشرف پایدار مراتب سپاس خودم را به ایستادگی قهرمانانی که در اشرف زرین ترین برگ تاریخ معاصرمان را رقم می زنند ابراز کنم. درود بیکران بر سترگ دلاوران انسان دوست و مبارز مجاهد و اشرفیان. به راستی که اینان پهلوانان واقعی تاریخ ایران هستند. همچنین تقدیر می کنم از فعالیتهای هواداران مقاومت در ایران و همة جای جهان.

یک نان به دو روز اگر بود حاصل مرد
در کوزه شکسته ای دمی آبی سرد
مأمور کم از خودی چرا باید بود
یا خدمت چون خودی چرا باید کرد
«خیام»

قریب به سه ماه است که مزدوران رژیم خمینی در ورودی اشرف به اجرای یک توطئة ننگین و یک خیانت بزرگ نسبت به مردم ایران زمین مشغولند. این کار بی تردید مزدوری بی حد و حصری است برای رژیم جنایتکار.
تصور ابلهانه این بیچارگان و عقب ماندگان فکری و اجتماعی این است که مجاهدین خلق را می شود با این قبیل تهدیدها و سر و صداها به تسلیم وادار کنند، و یا حداقل مهر سکوت در برابر حکومت ظالم خامنه ای و مزدورانش را برلبهای آنان بزنند. اما واقعیت این است که که این بیچارگان هیچ شناختی از مجاهدین ندارند. آنها با ارزشهای شیطانی خود ارزشهای فرشته گونه مجاهدین را به چالش می کشند. و شگفتا که  همواره در مجامع بین المللی و نزد انسانهای آزاد جهان و ایران بور و رسوا می شوند. این حقیران زبون با خلق و خوی شیطانی و خودخواهی و خود محور بینی به جنگ فرشتگانی آزادیخواه با خلق و خوی فدا، صدق، بخشش برخاسته اند. به همین دلیل هم هست که هربار بیشتر از پیش مورد لعن و نفرین مردم آزادیخواه و متمدن جهان و ایران قرار می گیرند. آنان از این واقعیت بدیهی غافلند که اگر  مجاهدین اگر اندکی از این اخلاقیات همچون دروغ و دغلها، و بی وطنیهای آخوندها را داشتند نمی توانستند حتی یک روز در برابر دیکتاتوری خمینی ملعون و بازماندگانش با آن همه «امدادهای غیبی» دوام آورند.
مجاهدین در اشرف، ایران و هر جای دیگر جهان همراه با هوادارانشان به شناختی واقعی از پیرامون خود و نیروهای سیاسی درگیر در صحنه روز وطنمان رسیده اند. اما اگر چون کوهی استوار عزم کرده اند تا در فلک سیاسی میهن طرحی نو دراندازند به این دلیل است که علاوه بر شناخت درست برای پرداخت بهای آزادی همواره پیشگام و پیشقدم بوده اند.  آنها برآنند که با شناختی علمی و مترقی از انسان و جامعه و با پرداختی سنگین و به راستی کمرشکن انسان ایرانی را از آوارگی، خفقان، بی خانمانی و اعتیاد برهانند.
آنان براین عزم پای فشرده اند که به ظلم و بی حرمتی رژیم آخوندی به فرهنگ ایرانی و مذهب اسلام و سایر مذاهب پایان دهند و آزادیهای فردی و اجتماعی و اقتصادی، فرهنگی و اعتقادات و یا عدم اعتقاد به مذاهب را به ارمغان بیاورند.  آنان در برابر این همه رسوایی رژیم آخوندی در انظار جهانیان که به نام ملت شریف ایران، مذهب اسلام و فرهنگ تاریخی ما تمام شده است  جامعه جهانی را با مهر و محبت و گذشت و فداکاری به احترام نسبت به مردم ایران بنمایند. در این مسیر مجاهدین در عمل مبارزاتی خود نشان داده اند که چیزی برای خود نخواسته و نمی خواهند و هرجای جهان که باشند با کار و کوشش و قناعت مردم جهان را به احترام به خود و ملتشان وادار می کنند.
حال در برابر این همه فداکاری شگفت آور و غرور آفرین خیل خائنان و مزدوران ارتجاع را نگاه کنیم که در ورودی اشرف گردآمده اند و مجاهدان پاکباز را به قتل و شکنجه و کشتار تهدید می کنند. اما عمق فاجعه این جاست که این میزان از سبعیت و درندگی که از عمق ایدئولوژی آخوندی زبانه می کشد این بار توسط دژخیمان و شکنجه گر شلاق به دست در اوین و گوهردشت اجرا نمی شود. در یک مدار پیچیده تر این مثلا خانواده ها هستند که به میدان آمده اند. حرفها و هدفها فرقی با هم ندارد اما این بار دشنه به کف خامنه ای و با دستکش خامنه ای عرضه شده است. و راستی که ارتجاع در دجالیت هیچ کم ندارد و شیطانهای بزرگ و کوچک عالم را درس می دهد. البته در تاریخ ایران کسانی که به سرداران میهن خود خیانت کرده اند در گذشته ها نیز وجود داشته اند.  مشهورترین و درعین حال کثیف ترین آنها افشین و کوهیار هستند. این به اصطلاح خانواده ها نیز در جنس و جنم از آن جمله می باشند. این جماعت ننگی ابدی برای خود خریده اند. اما هرگز از گندم ری نخواهند خورد. اینان نباید فراموش کنند که تنها یک سال بعد از این که بابک خرمدین، سردار بزرگ و مبارز ایران، توسط افشین خائن دستگیر و تسلیم به خلیفه شد خلیفه عباسی او را نیز به قتل رساند و گفت کسی که به بابک رحم نکند و خیانت کند حتما به من نیز خیانت خواهد کرد. ننگ دیگر این قبیل خائنان در تاریخ ما  مربوط به کوهیار برادر مازیار مرد هزار شمشیر است. کوهیار خائن برادرش رابه مزدوران متجاوز فروخت. این ناجوانمردی تاریخی را برای خودش به ثبت رساند. 
و حالا پس از چندین قرن مبارزات ایرانیان، و فراز و نشیب هایی که این مملکت و این مردم داشته اند، در قرن بیست و یکم چشم جهانیان به چنین نوع «خانواده» هایی باز شده است. 
در این جریان آخوندها بهتر از هرزمان دیگر نشان دادند که به واقع برایشان خانواده، همسایه ، فامیل هموطن و همسر هم مذهب بودن هیچ حرمت و معنا و مفهومی ندارد.
این اعمال نشان می دهد که حکومت آخوندی هیچ بویی از دین و خدا و دستورات انسان دوستانه تمام ادیان جهان نبرده است. 
آنها فقط به قدرت و پول می اندیشند و براساس این فرهنگ کثیف آخوندی است که خانواده ها را وادار می کنند تا به در اشرف بروند و به اعضای خانواده هایشان ناسزا بگویند. و تا بدانجا جلو بروند که به واقع  روی یزید و شمر و افشین و کوهیار و.... را سفید کرده اند.
 این خودفروختگان در زمانی که بسیاری از وجدانهای آگاه بشری در سطح جهانی برای نجات مردم ایران و حق و حقوق مجاهدان اشرفی  به پا خاسته اند خود را به ننگی آلوده اند که دیگر پاک شدنی نیست. اما تا آن جا که به مجاهدین و مقاومت ایران مربوط می شود  این اعمال زشت و جنایتکارانه به نفع مجاهدین تمام شده. اکنون دیگر همه می دانند که باید به حمایت از اشرفیها برخاست.
هرآن که گردش گیتی به کین او برخاست
به غیر مصلحتش رهبری کند ایام
کبوتری که دگر آشیان نخواهد دید
قضا همی بردش تا به سوی دانه  دام