گوینده: رجوی رسما وارد خاک عراق شد و تشکیل ارتشی بنام آزادیبخش رو پایه نهاد بر اساس همان شعار قبلی که اگر رژیم ایران را وادار به صلح کنیم سیستماتیک از درون فرو خواهد پاشید
کوشکی : سال ۶۵ رسما به تعبیر خود رجوی پرواز به سوی میهن رو منتهی از پاریس به بغداد انجام میدهند و پرواز رهایی به تعبیر خودشون نیروها رو از سراسر ایران فراخوان میکنند بطور قاچاق از مرز پاکستان از مرز ترکیه جذب میکنند باقیمانده نیروهایی که در ایران داشتند یا در اروپا پناهنده بودند و یک یگان چند هزار نفری چهار پنج هزار نفری رو چون نیروها مرتب نوسان داشت تاسیس میکنند به اسم ارتش آزادیبخش.
گوینده: از سال ۶۳ تا عملیات مرصاد در سال ۶۷ فرقه منافقین ۱۰۴ حرکت نظامی علیه نیروهای ایرانی انجام داد که دو عملیات آفتاب و چلچراغ تا پیش از فروغ جاویدان موفق ترین آنهاست.
در عملیات آفتاب نیروهای سازمان به خط پدافندی گردان ۳۰۷ ژاندارمری و لشگر ۷۷ خراسان حمله کردند و با پوشیدن لباس درجه داران ارتش و گفتگو به زبان فارسی موجب سرگشتگی نیروهای ایرانی و ناتوانی در تشخیص مواضع خودی از دشمن شده و به فروپاشی نظامی گردان ۳۰۷ ژاندارمری می انجامد.
درجه دار اسیر شده در آفتاب: جمعی ناحیه ژاندارمری خوزستان که در مورخه ۸ یک ۶۷ بدست برادران مجاهد در منطقه فکه اسیر شدم
گوینده: این درحالیست که ... در عملیات آفتاب برای سازمان اسرا و غنائم قابل توجهی بوجود آمد ...
مسعود رجوی: عملیاتی که در پیش داریم عملیات بزرگ چلچراغ اون رو به پیش خواهیم برد برای فتح شهر مهران.
گوینده: سازمان با حمله سریع به مهران در عملیات چلچراغ توانست خطوط اندک دفاعی این شهر را بشکند و بر امور آن مسلط شود این عملیات اوج توان نظامی سازمان بود و غنائم خوبی نیز برای این فرقه به ارمغان آورد... امروز مهران فردا تهران
پیش بسوی تهران امروز مهران فردا تهران
گوینده : اینها مجموعا ایران را به این نتیجه میرساند که به قطعنامه ۵۹۸ تن دهد تن دادنی که سبب شد عراق با توهم ضعف بیش از حد ایران سه روز بعد از پذیرش قطعنامه به کشور حمله کند
شعبانی: ... متاسفانه شرایط هم خسته کننده شده بود برای رزمندگان خب قبلا...
گوینده: از دگر سو منافقین طرح عملیات گسترده ای را برای شهریور سال ۶۷ آماده کرده بودند...
شعبانی: رجوی میخواست شهریور به ما حمله بکنه قبول قطعنامه اونها رو تو موضع انفعال قرار داد
مسعود رجوی: عملیات بزرگ فروغ جاویدان اگر امروز نریم اگر بزودی نرویم خیلی دیر خواهد شد با آهستگی هر کس که میگه باید که برویم از ما بایسته و شایسته همین است که برویم دست بلند کنید ببینم.
خامنه ای [در رابطه با کرمانشاه]: یکماه بعد از پیروزی انقلاب یعنی در اسفند سال ۵۷ جوانهای کرمانشاهی بودند که رفتند تا از پادگان لشکر سنندج دفاع کنند, جنگ هشت ساله ازاین استان شروع شد و در این استان ختم شد...
... هشت سال بعد هم باز جنگ در اینجا خاتمه پیدا کرد.
ریحانی فرمانده سپاه حضرت نبی اکرم استان کرمانشاه: تهاجم نیروهای نفاق در پایان جنگ در پایان دفاع مقدس بدون تعارف طوفان سهمگینی بود که اگر عنایات خداوند رهبری های حضرت امام و سلحشوری رزمندگان نمی بود امروز این کشور با چالش های بسیار بزرگی مواجه شده بود.
کوثری جانشین قرارگاه ثارالله: ... دشمنی که میخواست در عرض چند روز قائله رو ختم بکنه و نهایتا این چنین بشه که اسمی و اصلا وجود جمهوری اسلامی در روی زمین نباشه...
... قطعنامه رو امام پذیرفت با اینکه گفت جام زهر نوشیدم اما پذیرفت اما دشمنی که امام میگفت بد عهده میگفت اینها به هیچوجه پایبند به گفته های خودشون نیستند... لذا اینچنین شد که اینها آمدند... ... و اینها آمدند و کاری کنند که در نهایت مجددا نظام جمهوری اسلامی رو از بیخ و بن برکنند و کنار بگذارند...
... اینها آمده بودند کروکی کشیده بودند نقشه با دست شون کشیده بودند دادند به فرماندهانشون فرماندهانشون به نیروهاشون داده بودند که میخواستند جاده تازه دو طرفه بود عرضش کم بود میخواستند هشت ساعته برسند خودشون رو به تهران... اینها اینقدر ذوق و شوق بر وجودشون مسلط شده بود که خیال میکردند الان که راه بیفتند در عرض هشت ساعت میرسند به تهران و حکومت جمهوری اسلامی رو ساقط میکنند و خودشون حاکم همه چیز میشوند این نقشه اش رو من از خود داخل ماشین شون بچه ها گرفتند.