درحالیکه در بسیاری از کشورها، حاکمیتها تلاش دارند تا ضمن کاستن فشار از مردم، با سیاستهای فقرزدایی و همچنین کم کردن فشارهای اقتصادی، نشاط، شادی و طراوت را به جامعه بازگردانند و بدین سان از بروز و رشد بیماریهای روحی و روانی جلوگیری به عمل آورند، اما در رژیم سرکوبگر ولیفقیه انسان آزاری و ایجاد فشارهای مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی به موازات رشد و نمو بیکاری و فقر و فلاکت در صدر برنامههای حکومت نهادینه شدهاند.
ابعاد بروز بیماریهای روحی به حدی است که در تازهترین ارزیابیهای رژیم، یک کارشناس در انجمن علمی روانشناسان کشور با بیان اینکه «از هر چهار ایرانی یک نفر مبتلا به اختلالات روان (در گستره خفیف تا شدید) است»، افزود: «از نظر قانون، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی متولی سلامت است ولی تحقیقات نشان میدهد که فقط ۲۵ درصد از سلامتی افراد، تحت کنترل وزارت بهداشت قرار دارد و ۷۵ درصد مابقی را عوامل اجتماعی مرتبط با سلامت از جمله نوع شغل، سطح درآمد، دسترسی عادلانه به امکانات، سواد سلامت، فقر و بیکاری، آلودگیها، ترافیک و ... تعیین میکند». (خبرگزاری حکومتی ایسنا ۱۸ شهریور ۱۳۹۶)
بر این اساس مشاهده میشود که نبود خدمات دولتی، بودجههای درمانی، نبود آموزش و همچنین سازمانهای غیردولتی و امداد، وجود آسیبهای اجتماعی، اکنون به رشد و نمو این پدیده ضریب زده است، بطوریکه اکنون «۴۴ درصد» جمعیت کشور از بیماریهای روانی رنج میبرند.
این سخنان بدان معنا است که قریب ۳۵ میلیون ایرانی با بیماریهای روحی و روانی بهطور مستقیم و یا غیر مستقیم درگیر میباشند و در این رابطه اساساً تنها امری که برای دولت رژیم فاسد آخوندی مهم بشمار نمیرود، همان مقولهای بنام «سلامت جامعه» است.
آمار بالای خودکشی که یکی از تبعات مخرب فشارهای روحی و روانی و همچنین فشارهای حکومتی بر مردم و بهویژه دختران، زنان و جوانان میباشند، روی آوردن به مواد مخدر و قرصهای روانگردان و یا مصرف الکل تماماً نشانههای بارز این پدیده مخرب میباشند.
پیشتر رئیس حکومتی در مرکز فوریتهای اجتماعی سازمان بهزیستی کشور گفته بود: «در سال حدود یک میلیون نفر به علت خودکشی، جان خود را از دست میدهند و ۲۰ برابر این رقم نیز دست به خودکشی میزنند». (سایت حکومتی انتخاب ۲۱ شهریور ۱۳۹۵).