ابعاد فقر در این رژیم فاسد و غارتگر به حدی است که پیشتر رسانههای حکومتی از خط فقر ۷۰ درصدی گزارش کرده بودند. همچنین پاسدار قالیباف در مناظرات نمایش انتخاباتی از وجود «۱۰ میلیون» زیر خط فقر سخن به میان آورده و آخوند دژخیم رئیسی، از آمران قتل ۳۰ هزار عام زندانی سیاسی در سال ۶۷، نیز در همان دوران به وجود «۱۶ میلیون حاشیه نشین» در ایران اعتراف کرده بودند.
در تازهترین ارزیابیهای رژیم یک گزارش حکومتی با استناد به واقعیتهای موجود در جامعه خبر از رشد خط فقر به سقف «۲۰ میلیون « داده است؛ بنابراین گزارش رئیس حکومتی در کمیته امداد گفت: «درحالحاضر حدود ۱۰ تا ۱۲ میلیون نفر فقیر مطلق در کشور داریم اما اگر شاخصها به دقت مشخص شوند و بخواهیم سطح رفاهی افراد جامعه را بالاتر ببریم، میتوان ۱۶ تا ۲۰ میلیون نفر را در کشور در دایره فقر مطلق قرار داد». (سایت حکومتی خبرفارسی ۲۸ شهریور ۱۳۹۶)
بدین سان ملاحظه میشود که چگونه برای مهار خشم و طغیان اجتماعی نسبت به وجود بحران عمیق فقر و فلاکت در ایران، تلاش کرده است تا به امروز آمار و ارقام واقعی در این زمینه را از دید افکار عمومی مخفی نگه دارد.
این کارگزار رژیم در ادامه ضمن اعتراف به این واقعیتها ادامه میدهد: «خط فقر در ایران و شاخصهایی است که میتواند عدد جمعیت بالا و پایین این خط را تعیین کند. شاخصی که اعلام آن همانند نام خودش خط قرمزهایی دارد که هر مسئولی در این سالها نتوانسته، نخواسته یا نگذاشتهاند در موردش حرف بزند و اینگونه است که در این سالها همواره جزئیات پیرامون خط فقر و همه آنچه مربوط به آن میشود، جزء رازهای مگو بودهاند». وی سپس میافزاید: «درحالحاضر تعریف فقر مطلق در کشور ما بسیار سخت شده است و اگر بخواهیم خیلی با جزئیات آن را مطرح کنیم، بار سیاسی به همراه دارد و باید دید آیا مسئولان آماده هستند زیر بار سیاسی این موضوع در مقابل مجامع جهانی قرار بگیرند؟».
به موازات این اعترافات باید به سیاستهای کلی نظام آخوندی در راستای تولید عامدانه خط فقر و وابسته نگهداشتن بخش بزرگی از مردم به یارانههای دولتی اشاره نمود، امری که به گفته بسیاری از کارشناسان اساساً به مقولهای بنام نبود بودجه در خزانه حکومتی بر نمی گردد، زیرا مردم ایران و بهویژه اقشار ضربهپذیر و یا غارتشدگان روزانه شاهد هستند که چگونه این رژیم ضد ایرانی، سالیانه صدها میلیارد دلار از درآمدهای ملی را در تنور صدور تروریسم، جنگطلبی، ساخت بمب اتمی، پروژههای موشکی و یا کمک به گروههای دست نشانده در کشورهای همسایه و دیگر نقاط جهان هزینه میکند.
بر این منطق است که باید سیاست کلی نظام آخوندی در زمینه تولید خط فقر را به موازات سوء مدیرت، غارت و چپاول، در هرچه بیشتر نیازمند نگهداشتن مردم و در نهایت استفاده ابزاری از آنان برای سیاستهای مخرب یاد شده ارزیابی نمود.