بر این سیاق بیماریهایی مانند رشد و نمو سرطان، بیماریهای گوارشی، پوستی، شنوایی و یا بیماریهای مزمن مانند ام اس و در تازهترین نمونه آن «آندومتریوز» تنها گوشه کوچکی از این بحران انسانی را به نمایش میگذارد.
یکی از نمونههای تخریب محیط زیست را باید در آلودگی شدید هوا در شهرهای بزرگ ایران جستجو نمود. وجود میزان بالای مواد شیمایی در هوا بهویژه انواع اکسید کربن هاع آلایندههای فسفری، دیاکسیدهای گوگرد و نیتروژن و یا وجود گسترده سرب و جیوه صدمات جبران ناپذیری را به دستگاه تنفسی، گوارشی و یا تعادل ژنتیک انسان وارد میآورند.
در این راستا باید به حجم عظیم آلایندهها به دلیل تولید بنزینهای غیر استاندارد، نبود سیستمهای تصفیه برای کارخانهها، واحدهای تولیدی، پالایشگاهها، وجود ترافیک سنگین شهری، وسائل نقلیه فرسوده و قدیمی به موازات نبود سیاستهای مدون و بروز شده از سوی رژیم آخوندی، اشاره نمود که به یقین تماما به این بحران ضریب زدهاند.
در تازهترین نمونه یک متخصص بیماریهای زنان با اشاره به تبعات مخرب آلودگی هوا در ایران آخوند زده، میگوید: «به نظر من در ایران آمارها بالاتر از این بوده و حداقل ۵ تا ۱۰ میلیون فرد مبتلا به آندومتریوز در ایران وجود دارد گه بیماری آنها تشخیص داده نشده است». (سایت حکومتی صاحب خبر ۱۴ مهر ۱۳۹۶)
در این راستا یکی از علائم این بیماری همان بروز نازایی در میان بانوان است که بنا بردادههای پزشکی «اندومتریوز عامل ۳۵ درصدی» در میان دختران و زنان میباشد. همچنین دادههای پزشکی تائید میکنند که ورود آلودگیهای تنفسی باعث برهم خوردن تعادل ژنتیک در بدن بیماران شده و بدینسان ضمن تخریب سیستم دفاعی بدن، زمینهساز بروز انواع دیگر بیماریها میشوند.
همچنین لازم به ذکر است که برای نمونه استانهایی مانند خوزستان، سیستان و بلوچستان، کرمان، هرمزگان، آذربایجان، ایلام، اراک و یا بزرگ شهر تهران بخشهای بسیار آلوده در فلات ایران را تشکیل میدهند، بطوریکه پایتخت کشور اکنون از سوی سازمانهای زیست محیطی بهعنوان «یکی از آلودهترین شهرهای جهان» با سالانه بیش از «۱۱۰ روز» هوای ناسالم و آلوده ارزیابی شده است.
به موازات آلودگی هوا باید به وجود ریز گردها در بیش از ۷ استان کشور اشاره نمود که تماما ماحصل سیاستهای مخرب رژیم غارتگر آخوندی میباشند. از بین بردن تالابها و آبهای روی زمین، رودخانهها، تخریب و غارت جنگلها و مراتع و یا زدن سدهای غیر استاندارد تماما از عوامل بروز این بحران هستند. همچنین باید به توفانهای شنی، توفانهای نمک، توفانهای ریز گردهای سمی، بارانهای سمی با بار شیمیایی بهویژه در استانهای ضربهپذیر مانند سیستان و بلوچستان اشاره نمود، بطوریکه مردم محروم این استانها بیش از «۱۲۰ روز» در سال با این پدیده شوم در حال دست و پنجه نرم کردن میباشند.