پرزیدنت ترامپ هفته گذشته انتخاب سختی داشت. دیپلماتهای اروپایی و یک “اتاق پژواک” در رسانههای اصلی اصرار میورزیدند که وی توافق تسلیحات اتمی که اسبق وی با حاکمان ایران در سال ۲۰۱۵ امضاء کرد را “مجدد تأیید کند”.
او نمیخواست چنین کند. ترامپ مکرراً گفته است که برجام کاری که قرار بوده انجام دهد را انجام نداده که متوقف کردن و نه صرفاً به تعویق انداختن دستیابی حاکمان جمهوری اسلامی به تسلیحات اتمی است.
اما این توافق، رژیمی را که علناً متعهد به شکست دادن آمریکا و متحدانش است را مشروع، غنی و تشجیع میکند. حالا او چطور میتواند به کنگره بگوید که برجام “برای منافع امنیت ملی آمریکا حیاتی است”؟
خوب پس چرا این توافق را دور نیاندازیم؟ چند دلیل دارد. برجستهترین دلیل این است که حکومت ایران خودشن را بعنوان قربانی معرفی میکند. آنها فریاد برآوردهاند، “ما به سهم خود در این معامله عمل کردهایم و اما آمریکا با ما اینگونه رفتار میکند!”. نتیجه این میشود کشورهایی که متعهد به برجام هستند طرف رژیم ایران را میگیرند. اتحاد دو سوی آتلانتیک بیشتر شکاف برمیدارد و این یک پیروزی روشن برای این رژیم میتواند باشد.
اما ترامپ سرانجام گزینه سوم را برگزید. او از تأیید مجدد توافق سر باز زد اما توافق را نیز فعلاً فسخ نکرد. وی روندی را به حرکت در آورد تا جدیترین کاستیهای توافق را تصحیح کند. احتمال چنین نتیجهای کم است اما حداقل در حال حاضر میتواند اتفاق بیافتد.
به یاد دارید که اوباما، برجام که مهمترین توافق محدودیت تسلیحات اتمی قرن است را نه بعنوان یک معاهده بلکه بصورت یک “توافق قوه مجریه” شکل داد. اینکار سبب کنار گذاشتن کنگره شد. عدم تأیید توافق توسط ترامپ، کنگره را وارد این معادله میکند و فرصتی پدید میآورد که کنگره کاری که بارها طی جنگ سرد انجام داده را انجام دهد و آن بهبود توافقات کنترل تسلیحاتی دوجانبه و چندجانبه است.
تصمیم کنگره برای اعمال مجدد تحریمهای تعلیق شده تحت برجام به این توافق پایان خواهد داد. اما، محتملتر این است که کنگره، رژیم ایران را بخاطر دیگر رفتارهای شریرانه که دولت اوباما ۸ سال نادیده گرفت مجازات خواهد کرد. حتی تونی بلینکن، معاون وزیرخارجه در دولت اوباما و یک مدافع سرسخت توافق، هفته پیش گفت که وی از “تحریمهای هدفمند علیه رژیم ایران که توافق اتمی را نقض نکند” حمایت میکند.
بعنوان مثال میتوان تحریمهایی بواسطه ادامه توسعه موشکی رژیم که میتواند کلاهک اتمی به اهداف در هر کجای جهان حمل کند، تعقیب تهاجمی کسب هژمونی روی همسایگانش، حمایتش از رژیم قتلعامکننده اسد در سوریه و نقض حقوق بشر در داخل ایران، اعمال کرد. برجام اعمال چنین تحریمهایی را برعکس ادعاهای رژیم ایران و برخی گزارشات رسانهای، محدود نمیکند. چنین تحریمهایی میتوانند هم پیام مشخص بفرستند و هم اعمال فشار کنند.
عدم تأیید توافق اتمی توسط ترامپ، در عین اینکه قابل توجه است ولی تنها بخشی از یک استراتژی گستردهتر است. دیگر عناصر کلیدی این استراتژی شامل احیای مجدد «اتحادهای سنتی و شراکتهای منطقهای» آمریکا و ابقای «یک تعادل قوای باثباتتر در منطقه» و نفی تأمین مالی و مشروعیت بینالمللی سپاه پاسداران با نامگذاری تمامیت آن تحت یک دستور اجرایی «تروریسم جهانی» است.
عدم تأیید تا همینجا هم یک نتیجه مثبت داشته است. رئیس جمهور فرانسه امانوئل ماکرون و چندین رهبر اروپایی حالا دیگر بنظر میرسد که آمادهاند که سراغ رهبران رژیمایران بروند و (در عمل) بگویند: «ما باور داریم که شما در حال توسعه اتمی نیستید و قصد آنرا نیز ندارید. اما ما باید با کاخسفید کنار بیائیم و اگر او ما را بین بازار آمریکا و بازار ایران مخیر کند، ما چکار کنیم؟ پس چرا چند تغییر جزئی را وارد نکنیم؟»
رهبران اروپایی اگر هم به زبان نمیآورند باید ولی بدانند که آژانس بینالمللی انرژی اتمی تأیید نکرده که رژیم ایران دارد در کادر مشخص عمل میکند. اولی هاینونن، همکار من و یک معاون مدیرکل سابق آژانس میگوید: «با دقت در گزارشات آژانس تا به امروز، ما نمیتوانیم نتیجه بگیریم که ایران بطور کامل به همه التزاماتش طبق برجام دارد عمل میکند. کلمات بکار گرفته شده در بیانیههای آژانس کافی نیست که با درجه بالایی از اطمینان نتیجهگیری کرد».
شاید بدتر از اینهم باشد. یک گزارش که توسط شورای ملی مقاومت ایران منتشر شده میگوید که «برنامه تسلیحاتی» حکومت ایران کماکان «کاملاً عملیاتی است». این گزارش چهار مجتمع نظامی که دارای تونلهای زیرزمینی گستردهای هستند و «امکان پنهان کردن فعالیت روی پروژه کلاهک جنگی» را میدهند، مشخص میکند. این گزارش میافزاید که متخصصین کرهشمالی «بطور خاص در بخشهایی طراحی پروژه کمککننده بودهاند».
با اطمینان باید گفت، بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی باید به همه جای این سایتها سر بزنند. اما حاکمان ایران اعلام کردهاند که تأسیسات نظامی خارج محدوده است. اطمینان خاطر دادنهای سخنگویان دولت اوباما که برجام اجازه بازرسی «در هر زمان و هر جایی» را میدهد اجرا نشده است.
افزودن الحاقیهها به برجام میتواند این نقض خطرناک را ترمیم کند و بندهای «مهلتدار» که محدودیتها را از ۶ سال دیگر در بکارگیری سانتریفیوژهای پیشرفته که راحتتر قابل پنهان کردن هستند، غنیسازی اورانیوم در ابعاد صنعتی، بازپروری پلوتونیوم، و دیگر عناصر برنامه اتمی تسلیحاتی ممنوعه ایران، برمیدارند را حذف کنند.
پرزیدنت ترامپ هفته پیش گفت که هدف وی “بستن تمامی مسیرهای رژیم ایران به تسلیحات اتمی است”. آلترناتیو اینکار مثل مورد کرهشمالی پشت گوش انداختن موضوع توسط دولتهای متوالی است.
در حالیکه توافق فعلی در جای خود محفوظ است، حامیان اصلی تروریسم جهانی میتوانند طی حدود یک دهه زرادخانه موشکهای قارهپیمای اتمی داشته باشند که توسط دوستانشان در پیونگ یانگ تولید شده است. ملاهای حاکم بر ایران بعد میتوانند از آنها برای دستیابی به جاهطلبانهترین اهداف خود استفاده کنند. ما میتوانیم امیدوار باشیم که این اتفاق نیافتد. اما همانطور که من اولین نفری نیستم که این را میگویم، امیدوار بودن، یک استراتژی نیست. در این مورد، بیشتر شبیه یک تسلیم با سرعت کُند است.
واشنگتن تایمز-۱۷ اکتبر ۲۰۱۷-به قلم: کلیفورد می، رئیس بنیاد دفاع از دمکراسیها