بخشهایی از این مطلب را که نشاندهنده ضعف رژیم در تمامیت آن و شدتگرفتن مخاصمات درونی رژیم است در زیر آمده است؛
...«چند روزی است که فضای رسانههای رسمی و غیر رسمی داخلی و مخصوصاً صداوسیمای پر است از انبوه مواضع به ظاهر انقلابی و عمدتاً با مضمون عدم امکان تن دادن نظام به مذاکره مجدد، غیر قابل مذاکره بودن بحث موشکی، حمایت از سپاه و... آن هم از زبان کسانی که خود جزو مهمترین آشپزها و سرآشپزهای برجام بودهاند.
اما آیا به راستی چنین است؟ سوالی که با دور شدن از فضای پرهیاهو و فریب رسانهای داخل می شود به آن پاسخ گفت...
در چهار سال دولت یازدهم و در مقاطع حساس و سرنوشت ساز، تیم مذاکرهکننده و مجری برجام، بخصوص روحانی بارها اعلام کرده بود که آمادگی دارند پس از موضوع هستهای در سایر موضوعات نیز پای میز مذاکره بنشینند...
در شرایطی که اعضای تیم ترامپ و اندیشکدههای موثر آمریکایی بر مذاکره بر روی مسائل موشکی، منطقه (به تعبیر طرف مقابل تروریسم)، حقوق بشر و تکمیل برخی محدودیتهای هستهای تاکید میکردند، در مقاطع مختلفی مسئولین (نظام) حتی در مواضع رسانهای خود پالسهای مشخصی برای طرف آمریکایی ارسال کردند که نشان از آمادگی برای مذاکرات جدید دارد.
(رویتر نیز گزارش داد:) ایران در ماه گذشته در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد، به اعضای قدرت های جهانی گفته که می تواند به منظور از بین بردن نگرانیها در مورد برنامه موشکیاش گفتگو میکند.
در ادامه رویتر از قول یک مقام جمهوری اسلامی مینویسد: در دیدار محمد جواد ظریف با وزیر خارجه آمریکا در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل (در شهریورماه) آمریکاییها نگرانی خود از توانایی موشکی را ابراز کردند و ظریف نیز در پاسخ عنوان کرد که برنامه موشکی قابل مذاکره است. همچنین یک مقام ارشد که خواسته نامش فاش نشود گفته است: «...[مسئولین دولتی و غیردولتی نظام] به منظور جلب حمایت رهبر برای مذاکرات موشکی، جلسات متعددی داشتهاند. در این جلسات رهبر خوشبین نبود چون به آمریکاییها اعتماد ندارد. اما دیگران معتقد بودند که تنش شدید درمورد برنامه موشکی میتواند از طریق مذاکرات حل شود.
رویتر از قول سومین مقام ایرانی نیز مینویسد: تهران مایل است تا در مورد موشکهای دور برد مذاکره کند.
این خبر بلافاصله با واکنش برخی مقامات نظام همراه شد که با عنوان تکذیبیه در رسانهها منتشر شد اما این واکنشها جزئیات خبرهایی که در گزارش رویترز به آن اشاره شده بود را تکذیب نکردند.
پیش از این نیز بارها در جریان مذاکرات هستهای رسانههای اصلی غربی خبرهایی از جزئیات توافقات را منتشر کرده بودند که در ابتدا تکذیب میشدند اما بعداً با انتشار متن توافقات، مشخص میشد که به همان صورت یا حتی شدیدتر از آن محقق شده است.
قطعاً مذاکرات موشکی شروع شود، مشابه آنچه که در صنعت هستهای اتفاق افتاد، در این فقره نیز در نهایت باید شاهد تعطیلی صنایع موشکی باشیم، هرچند که این روند دفعی و عیان نخواهد بود.
در جدیدترین موضع گیری نیز محمد نهاوندیان از اعضای اصلی دولت دوازدهم و معاون روحانی، در مصاحبه با شبکهی سی ان ان و در موضعی که در واقع نشان از آمادگی ایران برای مذاکره بر سر موضوعات فراهستهای داشت اعلام کرد: هر موضوعی ممکن است که میان کشورها بحث شود اما نمی توان درباره برجام دوباره مذاکره کرد. برنامه موشکی بخشی از برجام نبود. اگر درباره مسائل بین المللی و منطقه ای نگرانی وجود دارد، این مسائل می تواند موضوع مذاکره میان ایران با کشورهای منطقه یا اروپا باشد.
موارد فوق تنها نمونهای از مواضع مسئولین دولتی و چراغ سبزهایی بود که در جهت اعلام آمادگی برای مذاکره جدید (مذاکره مجدد یا هر عنوان دیگری) در رسانهها مطرح شده است. در کنار این موارد به خصوص لفاظیهای سراسر پوچ مقامات مسئول در پاسخ به اقدامات عملی جدید تیم ترامپ را باید مدنظر قرار داد، که کاملاً به طرف مقابل ضعف و آمادگی برای واگذاری امتیازات جدید را مخابره کرد. همچنین به این موارد باید مواضع سایر افراد موثر در موضوع سیاست خارجی (بلکه موثر تر از دولتیها!) مخصوصاً مواضع رئیس مجلس و رئیس مرکز تحقیقات مجمع تشخیص مصلحت نظام و دیگر افراد غیر دولتی ولی کاملاً موثر در حصول برجام را اضافه کرد. و البته همهی این موارد غیر از رایزنیهای فراوان غیر رسمی مسئولین نظام یا نمایندگان آنها در آمریکاست که حتماً بسیار مشتاقانهتر و بی پردهتر از آن چیزی است که میشود به صورت عیان در رسانهها مشاهده کرد.
در این شرایط که آمریکا طرفهای اروپایی نیز برای گرفتن امتیازات جدید فراهستهای کاملاً با آمریکا همنوا و همراستا هستند و به ارمغان آورندگان داخلی برجام نیز خود را برای دور جدید مذاکرات و واگذاری امتیازات اساسی و مهم آماده کردهاند، عدهای از صاحبان و طراحان رسانهای اصولگرا با چشم بستن بر روی این واقعیات و شرایط خطرناکی که کشور در آن گرفتار شده، اخبار و نشانههای متعدد شروع دور جدید مذاکرات را سانسور یا بازنمایی وارونه کرده و اظهار میکنند که تجربهی مدنظر در برجام حاصل شده و آقایان به ریل انقلاب بازگشته و دیگر دشمن شناس شدهاند. به همین نیز اکتفا نمیکنند، به صورت آشکار جریان حزباللهی را نیز به بهانهی حفظ وحدت در برابر آمریکا، امر به سکوت در برابر اقدامات گذشته و اکنون این جریان میکنند. آیا نتیجهی این سانسور و سکوت چیزی جز آرام کردن فضا برای فروشهای جدید است؟ آیا این جریان میخواهد همان نقش بی بدیلی که در ایام مذاکرات منتج به برجام و تصویب آن را ایفا کرد، مجدداً تکرار کند؟ آیا جریان حزباللهی نباید از ماجرای برجام درس بگیرد و دیگر به اخبار، تحلیلها و توصیههای آنها اعتماد نکند؟».