سخنرانیهای شخصیتهای برجسته سیاسی در کنفرانس در شهرداری منطقه ۵ پاریس در حمایت از جنبش دادخواهی قتل عام ۶۷

طاهر بومدرا - خانم‌ها و آقایان، دو سال پیش، در سال ۲۰۱۵، گروهی از خانواده‌های قربانیان از ما خواستند که تحقیقات و مستندسازی در رابطه با کشتار سال ۱۹۸۸ به‌عمل بیاوریم.

بعد از آن تعدادی از حقوقدانان و فعالان گردهم آمدند و کمیتة عدالت برای قربانیان قتل عام ۶۷ را تشکیل دادند. شما می‌توانید به سایت این انجمن به آدرس iran۱۹۸۸.com مراجعه کنید و در آن اسناد بسیار کثیری را که از سال ۲۰۱۵ تولید شده، مشاهده کنید.

شاید گزارشاتی از این قبیل را دیده باشید. این اولین گزارش بود، ولی شما گزارش دوم را هم می‌توانید مشاهده کنید که جنایت‌های صورت‌گرفته را محرز می‌کند و هویت قربانیان و افراد مظنون به ارتکاب این جنایت‌ها را تعیین می‌کند. این جنایت‌ها را می‌توان جنایت علیه بشریت یا حتی نسل کشی خواند.

من با این سئوال مواجه شدم که چه باید کرد؟ این سئوال مدتهاست مطرح است: چه‌کار باید کرد تا واقعیت برملا شود و به آن رسمیت داده شود؟ البته که واقعیت حی و حاضر و مستند است و به دستگاه‌های سازمان ملل ارائه شده و گزارشگران ویژه در رابطه با حقوق بشر در ایران، سال‌هاست این موضوع را مرتفع کرده‌اند؛ ولی مسئله حل و فصل نشده، چرا که (رژیم) ایران با طرح این سئوال در سازمان ملل، تماماً مخالفت می‌کند. اما به‌رغم سماجت دولت آخوندها، این سئوال در دستور کار سازمان ملل قرار گرفته و صرف وجود یک گزارشگر ویژه در رابطه با ایران، بدین معنی است که جامعة جهانی تصمیم گرفته این موضوع را با جدیت مورد بررسی قرار دهد. دلیل آن هم این است که گزارشگر ویژة حقوق بشر در ایران، به‌تازگی گزارشی ارائه داده که یک موفقیت به‌حساب می‌آید و بابت آن باید به شورای ملی مقاومت ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران تبریک گفت.

در اینجا من به خانم راما یاد می‌پیوندم در این سئوال که آیا صرف به ثبت‌رساندن این موضوع در دستور کار سازمان ملل و مجمع عمومی کفایت می‌کند؟ خیر! کفایت نمی‌کند! ما معتقدیم که تأخیر در عدالت، نفی عدالت است و به همین خاطر، بعد از ۲۹ سال انتظار، ما خواستار برملا شدن واقعیت و به اجرا گذاشتن عدالت هستیم.

اینجا این سئوال مطرح می‌شود که راه‌های رسیدن به این عدالت کدامند؟ اولین گام، برداشته شده و نتیجة مادی هم داده و گزارشی توسط گزارشگر ویژه حقوق بشر در ایران به مجمع عمومی ارائه شده و از این بابت اظهار خوشنودی می‌کنیم. ولی معتقدیم که کافی نیست و خواستة‌مان این است که دفعة بعد، این موضوع در سطح بین‌المللی مطرح شود.

مسیر دیگری که در دسترس است، تغییر حکومت است. تغییر حکومت، راه وصول دیگری است. به‌محض این‌که حکومت آخوندها سقوط کند، افرادی که مظنون به ارتکاب جنایت در ایران بودند، تحت تعقیب عدالت قرار خواهند گرفت. معتقدم که این راه و مسیری سریع‌تر از سایر مسیرهاست. فکر می‌کنم نباید فراموش کنیم که مقاومت در حال انجام کارش است و تغییر حکومت، یک مسیر بسیار معتبر است و تغییرات کنونی در خاورمیانه تغییر حکومت در ایران را در دسترس قرار می‌دهد و معتقدیم که سازمان مجاهدین خلق ایران ظرفیت و استحکام لازم را برای رسیدن به این نتیجه دارد.

پس این مسیرهایی است که وجود دارند. ما همة امکانات قضایی و سیاسی را به‌کار می‌گیریم و وسیله‌یی که مردم ایران بیش از همه انتظار آن‌را دارند، تغییر حکومت است.

ژان پیر برار- نماینده پیشین مجلس ملی فرانسه
آقای نخست‌وزیر و آقای وزیر و خانم‌ها و آقایان،
دوستان گرامی، اینجا ما در مکانی بسیار سمبلیک هستیم. اینجا بود که اولین شکل محفل روشنفکری دولت مدرن در قرون وسطی روی تپه‌های مجاور نوتردام و اولین مجادلات فلسفه‌یی صورت می‌گرفت که به تولد نهادی به‌نام سوربون منتهی شد. هم‌چنین ما در مجاورت مکان سمبلیک دیگری به‌سر می‌بریم. کلیسای سابق سنت-ژونویو که به پانتئون تغییر نام پیدا کرد و در آن امروزه شخصیت‌های بزرگ ملی از زنان و مردان به‌خاک سپرده شده‌اند که به این صورت قدرشناسی ملت از آنان مجسم می‌شود. همة اینها باید به ما فرانسوی‌ها تکالیف مشخصی را بدهد.
شما مثل من به صحبت‌های این مادران گوش فرا دادید که ما را نه به محبت اشک‌ریزان، بلکه به همبستگی فرا می‌خواندند.
باید ارزش‌هایی را زنده کرد که تا این حد خودمان را با وجد به آنها می‌شناسیم و قتل عام ۱۹۸۸ من را به این فکر و هم‌چنین به یاد تاریخ ایران می‌اندازد. این سرزمین فکور، زنان و مردان روشنفکر بزرگی را پرورانده است.
وقتی انقلاب شد ما مثل همه از دیدن سقوط شاه خوشحال شدیم، اگر چه هنوز نفهمیده بودیم که رژیم جدیدی که دارد سر کار می‌آید، اولین دغدغة خاطرش، از میان برداشتن گل مردم ایران خواهد بود. ایرانیان مبارز و وطن‌پرستان، این مجاهدین خلق که پیش از این چنین بهای گزافی در رژیم شاه پرداخته بودند، دوباره خون خود را باید اعطا می‌کردند. هم‌بسته‌بودن، حمایت‌کردن از این رزم بهترین پسران و دختران مردم ایران است که با قتل عام ۸۸، آخوندها می‌خواستند آنها را ریشه‌کن کنند، همانطور که در بهار، گل‌های درختانی را که میوه می‌دهند در فصل جدید می‌چینند.
این چیزی است که آنها دنبال انجام آن بودند؛ آنها تاریک‌اندیشانی هستند همانند همانهایی که همیشه در تاریخ انسان وجود داشته‌اند که مخالف کسانی هستند که می‌خواهند دروازه‌های آینده را برای بنا نهادن این بشریت بگشایند و ریشه‌های آن تا اعماق تاریخ ما، دویده است.
در ایران یک بی‌عدالتی صدها هزار بار در مورد مجاهدین خلق اعمال شده است. صد هزار گل که توسط آخوندها کشتار شده‌اند شمارش شده است؛ بنابراین امروز ما اینجا و از سالیان قبل یکدیگر را می‌یابیم.
اگر امروز اینجا هستیم مرهون دو عامل اساسی هستیم تعهد خود مردم ایران برای آزادی
و شما هم مانند من به این دو زن گوش فرا دادید که به‌رغم رنج غیر قابل توصیفی که کشیده‌اند، رنجی که هر روز با آن زندگی می‌کنند و ادامه می‌یابد، با فکر کردن به دختران و پسرانشان آنها درهم نشکستند، زیرا به آیندة بشریت باور دارند، آنها به آیندة مردم خود باور دارند که با شعرای بزرگ سرشار شده است.
من به سعدی به‌عنوان مثال می‌اندیشم و به دیگرانی در صحنة سیاست فکر می‌کنم؛ به دکتر مصدق که در شرایطی که می دانیم حذف شد. پس وظیفة ما و بر ماست که هم‌بسته باشیم.
در سال ۱۹۸۸ یک جنایت سازمان‌یافته صورت گرفت، برای از بین‌بردن امیدهایی که در بطن جوانان این سرزمین پارسی شکوفه داده بود.
پس ما وظیفه داریم با این مجاهدین هم‌بسته باشیم که برای آیندة ملتشان نبرد می‌کنند و در عین حال برای آیندة تمامی بشریت. بنابراین باید دیوار سکوت را شکست.
نبرد مردم ایران لزوماً پیروزمند خواهد بود، زیرا نمی‌توان یک خلق را در زنجیرها نگه داشت، به‌محض این‌که تصمیم بگیرد به نبرد بپردازد. به همین خاطر است که می‌جنگد و از همة آنهایی بهره می‌برد که آزادی را دوست دارند و در رویای آن هستند، برای خودشان و برای همة بشریت.
پس بله، ایثار آنهایی که در سال ۱۹۸۸ قتل عام شدند بیهوده نبود، زیرا خون آنها، سرزمین پارسی را بارور خواهد کرد. با تشکر.

آرمان - من آرمان هستم و در آغاز بگویم که در این جلسه خیلی نکات مهم و روشنی بیان شد و به اهمیت موضوع دررابطه با قتل عام های ۶۸ توجه ویژه ای شد و الان می توانم بحث دیگری را باز کنم و آن این است که آیا نسل جوان و نسل بعد از دهه ۶۰ نسلی که انقلاب را ندیده و نسلی که قتل عام های دهه ۶۰ را ندیده آیا بازهم موضوع قتل عام دهه ۶۰ باز هم از اهمیت برخوردار هست یا نه ؟ من آرمان فرزند یک زندانی سیاسی دقیقا یکسال بعد از قتل عام ۶۷ بدنیا آمدم پس در واقع هیچ دیدگاهی نسبت به اتفاق و فجایعی که رخ نداده نداشتم خاطرات زیادی از پدرم شنیدم ولی تاثیر گذارترین اش پسر دوازده ساله ای بود که کل اعضای خانواده اش اعدام شده بود و نه پدر داشت نه مادر داشت نه خواهر ونه برادر، ودر سن ۱۲ سالگی باید تمام بار زندگی را خودش بردوش می کشید داستانها گذشت و تبعیضی که درجامعه به خودم می دیدم و اینکه همیشه پدرم به من گوشزد می کرد یکسری مسائل را نباید با کسی درمیان بگذاری کار سختی بود . بهرحال وارد دانشگاه شدیم و در دانشگاه با دیدگاههای مختلفی برخورد کردیم ولی همیشه مسئله قتل عام ۶۷ بعنوان خط قرمز بود هردانشجویی و هر استادی که میخواست در اینرابطه صحبت کند با مشکلات زیادی روبرو می شد برخی از دانشجویان که این مسئله را مطرح می کردند با اخراج از دانشگاه یا تعلیق از تحصیل روبرو می شدند و نمی توانستند تحصیل شان را به پایان برسانند بعضی شان حتی زندانی یا اعدام می شدند . دو اتفاق خیلی مهمی که اهمیت قتل عام های سال ۶۷ را برای نسل جوان و برای خود من بشدت نشان داد یکی انتخابات سال ۱۳۸۸ یا ۲۰۰۹ بود که وقتی در یک جلسه ای که موسوی بعنوان رئیس جمهور مدره و از جناح اصلاح طلب وارد میدان شده بود و در آن جلسه من هم حضور داشتم یک دانشجو با جرئتی که داشت پشت تریبون قرار گرفت و از موسوی در باره قتل عامهای سال ۶۷ پرسید و نقشش در آن قتل عامها و جوابی که موسوی داد این بود که من در آن زمان مسئولیتی نداشتم و این یک دروغ بزرگ بود چون او در آن زمان نخست وزیر کشور بود و بعد از خمینی بیشترین قدرت اجرایی را داشت نکته بارز دوم که اهمیت موضوع قتل عام های سال ۶۷ را برای نسل جوان نشان میدهد انتخابات سال اخیر بود که در آن رئیسی بعنوان یکی از قاضی های هیئت مرگ خودش را درسیمای یک کاندید ریاست جمهوری به جامعه ایران عرضه کرد و طی کمپین انتخاباتی اش نام رئیسی با نام قتل عام ۶۷ عجین شده بود و از عنوانهای مختلفی شبیه آیت الله قتل عام و درا کولا و عناوین دیگر از او یاد می کردند و او هیچوقت در کمپین انتخاباتی اش در این مورد هیچ صحبتی نکرد در مناظرات انتخاباتی هم در جایی که روحانی و جناح باصطلاح مدره و اصلاح طلب توان این را داشت که با طرح این موضوع عرصه را بر رئیسی و باند مخالفش تنگ کند در هیچکدام از مناظرات به هیچوجه به این موضوع اشاره نکرد و این نشان میدهد که هردو باند حاکم در رژیم از اصلاح طلب و اصولگرا بر سر قتل عام ۶۷ باهم اتفاق نظر دارند و درهیچ جایی خواهان پاسخگویی به این نیستند اعم از دانشگاهها و مجامع دانشجویی و هرجای دیگر با این سوال روبرو میشوند که موضع شما در قبال قتل عام ۶۷ چی بود و شما در آن جریان چه نقشی داشتید ؟ من سخنم کوتاه میکنم و می خواهم با یک یادی از کتاب صد سال تنهایی مارکٍس تمام کنم: شخصی که به ناحق کشته میشود خون جاری شده از بدنش میرود و میرود و میرود تا به درب خانه قاتل می رسد و خونی که از قتل عام سال ۶۷ جاری شده الان ۳۰ سال است که داره میره و الان ما پشت دربهای قاتلین سال ۶۷ رسیدیم و خامنه ای روحانی و همه مسئولین این نظام که ۴۰ سال است در قدرت هستند همه شان در آن قتل عام دست داشتند ما خانه را پیدا کرده ایم و وقتش است کار اساسی که باید انجام بدهیم را انجام بدهیم. 

گزارش تلویزیون‌های الاخباریه و اورینت‌نیوز از کنفرانس در شهرداری منطقة ۵ پاریس

تلویزیون الاخباریه: منطقة پنج پاریس پایتخت فرانسه میزبان کنفرانسی بود که با شعار «نقض حقوق بشر در ایران و نگرانی فرانسه و جامعه بین‌المللی» برگزار شد. این کنفرانس با ابتکار عمل کمیته حمایت از حقوق بشر در ایران و کمیته شهرداران فرانسه برای ایران دموکراتیک برگزار شده بود. شرکت‌کنندگان در این کنفرانس نگرانی فزاینده جامعه جهانی را نسبت به برنامة موشک بالستیک رژیم ایران و دخالت‌های آن در منطقه به‌ویژه در لبنان و سوریه و یمن خاطرنشان کردند.
راما راد وزیر پیشین حقوق بشر فرانسه به الاخباریه گفت: زمان آن رسیده است که اقدامات تعیین کننده‌یی علیه رژیم ایران اتخاذ شود؛ زیرا صدور تروریسم را متوقف نکرده و این رژیم بر صدور بنیادگرایی و خشونت بنا شده است. من شخصاً هر روز جوامع بین‌المللی و فرانسوی را فرا می‌خوانم که سکوت منفی را ادامه ندهند و به تحریم همه‌جانبه و کامل رژیم ایران فراخوان می‌دهم. به یمن و سوریه نگاه کنید، اگر اقدامات لازم اتخاذ نشود، در آینده و در کشورهای دیگر (وضعیت) بدتر خواهد شد.
شرکت‌کنندگان بر خطرناک‌بودن وضعیت حقوق بشر در ایران تأکید کردند؛ زیرا رژیم آخوندی به‌لحاظ جهانی در صدر آمار اعدام قرار دارد. علاوه بر این آزادی‌ها را سرکوب می کند و فعالان سیاسی در شهرهای مختلف ایران را دستگیر می‌کند.
معصومه رئوف به الاخباریه گفت: این عکس برادرم است که در ۱۶سالگی دستگیر شد. آخوندها او را در قتل عام ۶۷ اعدام کردند. اینها مستند شده است؛ تمامی ۳۰ هزار نفری که آخوندها آنها را (در سال ۶۷) کشتند، مستند شده است.
در حاشیه این کنفرانس نمایشگاهی درباره قتل عام سال ۶۷ که در آن ۳۰ هزار زندانی سیاسی اعدام شدند برگزار شده بود؛ این جنایتی است که سازمان ملل در گزارش امسال خود خواستار اجرای یک تحقیقات مستقل حول آن شده است. این کنفرانس نگرانی فرانسه و جامعه جهانی را نسبت به سیاست های دیکتاتوری دینی حاکم بر ایران و همچنین نقض حقوق مردم ایران و گسترش تروریسم در صحنة بین‌المللی منعکس می‌کرد.

تلویزیون اورینت‌نیوز: با ابتکار عمل شورای ملی مقاومت ایران، با حمایت شهرداری‌های فرانسه و با حضور شخصیت های سیاسی فرانسوی و عربی, پاریس میزبان کنفرانسی بود که تهدیدات رژیم حاکم بر تهران علیه مردم ایران و خاورمیانه را افشا کرد.
شرکت کنندگان در کنفرانس، مماشات برخی از کشورهای بزرگ با نقض‌های حقوق ملت ایران توسط رژیم حاکم را محکوم کردند
(آنها) تأکید کردند که (رژیم) تهران توافق اتمی با کشورهای بزرگ را نقض می‌کند و از آن برای سرکوب آزادی‌ها و ادامة نقض خطرناک قوانین انساندوستانه و بین‌المللی در داخل و خارج از ایران سوءاستفاده می‌کند.
سنابرق زاهدی به اورینت نیوز گفت: پیامی که ما داریم این است که مردم ایران خواستار سرنگونی رژیم هستند و می‌توانند این رژیم را سرنگون کنند.