ترجمان این سخنان بسیار متناقض از سوی سران قوای مختلف رژیم به معنای ورشکستگی کلیت نظام و چشماندازهای تیره و تار برای کسب درآمد و رسیدن دولت آخوند روحانی به سقف بودجه مورد نظر میباشد. بدینسان پاسدار لاریجانی اعتراف کرده است که در بهترین حالت و در صورتیکه چرخ گردون بر همین منوال برای دیکتاتوری خامنهای بگردد، رژیم قادر به کسب درآمدی معادل یک چهارم بودجه پیشبینی شده خواهد داشت.
بر این منطق است که پیشبینی میشود تا دولت «تدبیر و امید» که در آن نه از تدبیر خبری هست و نه به آن امید هست، بی دنده و ترمز دست به تاراج منابع ملی، نفت و گاز، استقراض شدید خارجی و همچنین بالا آوردن قرض بهویژه از بانک مرکزی نماید.
ابعاد بیخردی و شیادی آخوند روحانی برای سیاه نمایی در حالی است که حاکمیت برای تامین کسری بودجه همواره طی سالیان اخیر فشار مضاعفی را بر اقشار ضربهپذیر با قطع یارانهها، حذف بودجههای خدماتی و عمرانی، غارت صندوقهای ملی، قطع سوبسیدهای مواد غذایی، دارویی و خدماتی و همچنین افزایش شدید مالیات ها وارد آورده است.
پاسدار لاریجانی ضمن اعتراف به این واقعیات میافزاید: «برای بودجه عمرانی پیش از این، از حساب ذخیره ارزی برداشت می کردیم؛ پس از اینکه این حساب تعیین تکلیف شد؛ صندوق توسعه ملی ایجاد شد و دولت از طریق فروش شرکتها طبق اصل ۴۴ قانون اساسی کسری بودجه خود را تامین کرد، این شرکتها نیز رو به اتمام هستند».
به موازات این وضعیت بحرانی برای بخش بزرگی از مردم که به گفته متولیان حکومت اکنون با ۱۶ میلیون حاشیه نشین دست به گریبان میباشند، رژیم آخوندی با افزایش بودجههای نظامی بهویژه برای نیروهای سرکوبگر سپاه، بسیج و ارگانهای اطلاعاتی و امنیتی سمت و سوی هرچه منقبضتر نمودن جامعه و سیاستهای سرکوبگرانه و توسعه فقر را به جامعه ساطع نموده است.
همچنین پاسدار لاریجانی با ریختن آب پاک بر دستان مردم فقیر و دردمند ایران عملا از ایست قلبی مالی در رژیم آخوندی سخن گفته و با بر شمردن گوشههایی از ابعاد غارت و چپاول اقشار ضربهپذیر مانند بازنشستگان ادامه میدهد: «حتما شنیدهاید که بازنشستگان مرتباً اظهار میکنند درآمد ما کافی نیست، صندوقهای بازنشستگی نیز توانایی و استعداد افزایش حقوق را ندارد؛ بنابراین باید از بودجه جاری تامین شود. این روند همچنان رو به سقوط است».
با این اوصاف پیشبینی میشود که سال آینده سالی مملو از قحطی، فشار، افزایش فقر، بیکاری و فلاکت برای مردم میهن امان خواهد بود، زیرا در نبود بودجه و با خرجهای نجومی رژیم در زمینههای سرکوب، تروریسم بینالمللی و کشور گشایی، دیگری آهی در بساط حاکمیت باقی نمانده تا به درد مردم برسد. رشد و نمو فقر طی ۱۰ سال گذشته و در حالیکه رژیم در این دوران بیشترین درآمدهای نفتی را طی یکصد سال اخیر داشته است، تماما موئید این واقعیات میباشند.