مدتهای مدیدی بود که جهان چنین شتابی در تحولات در خاور میانه را به خود ندیده بود. به وضوح خطراتی در این تحولات است. همه این دگرگونیها حامل خطراتی هستند، ولی همچنین فرصتهای خارقالعادهای هستند برای ابتکار عمل.
این گردهمایی ضروری بود، چرا که در تنشهای کنونی، ایران نقش اول را ایفا میکند و در قلب دگرگونیهای کنونی است و در شرایطی که همه چیز ممکن است این رو به آنرو شود، مقاومت ایران باید نقش خود را ایفا کند. مقاومت ایران یکی از بازیگران اصلی است و کلید و راه حل است، به شرط اینکه جامعه بینالمللی همین را درک کند.
ما در معرض راهحلهای زیادی نیستیم. در معرض بازیگران با اعتبار زیادی هم نیستیم. انسانشناس معروف، مارگاریت میت گفته است هرگز شک نکنید که گروه کوچکی از افراد با وجدان و متعهد میتواند جهان را تغییر دهد. جهان همیشه بدین صورت تغییر کرده. و امروز اروپا باید چشمان خود را باز کند و شایان مقاومت ایران باشد. اروپا باید به سکوت مستاصل خود پایان دهد. این در شان اروپایی که ژان مونه Jean Monnet بنیان گذاشت نیست. باید مواضع ناقصی که مانع این میشوند که نماینده آن در امور خارجه حتی جرأت اشاره به حقوق بشر در صحبت با رژیم را نداشته باشد را کنار بگذارد. باید اتحاد با تروریستها را کنار بگذارد؛ رویکردی که باعث میشود بین داعش و اسد دومی را انتخاب کند، در حالیکه راه حل دست هیچکدام از این دو نیست. باید خطاهای برآوردی از قبیل امضای توافق هستهای با دیکتاتوری در ایران که هیچ کس نباید به آن اعتماد کند را تکرار نکند.
اروپا کجاست؟ آنچه به اصطلاح برتریاش را ایجاد میکرد کجا رفته؟ چگونه نام اروپا اینقدر پایین رفته؟ آیا اروپا هنوز وفادار به ارزشهای اروپاست؟
زمان آن برای اروپا و به خصوص فرانسه، کشور حقوق بشر فرا رسیده که موضع قاطعی اتخاذ کنند و نقض فاحش حقوق بشر در ایران و بطور خاص تعداد بالای اعدامها را محکوم کند و تجارت با ایران را مشروط به پایان دادن به نقض حقوق بشر کند. زمان آن برای اروپا و به خصوص فرانسه که تکرار میکنم کشور حقوق بشراست، فرا رسیده که از سوریه بخواهند که سپاه پاسداران و نیروهای وابسته به آن را که از گروههای تروریستی در منطقه حمایت میکنند بیرون کند.
زمان آن برای اروپا و به خصوص فرانسه فرا رسیده که خواهان پایان دادن به برنامه موشکهای بالستیکی شوند که قطعنامههای سازمان ملل را زیر پا میگذارد. و اگر رژیم از بیرون کشیدن مزدورانش از سوریه و پایان دادن به برنامه بالستیکیاش ممانعت کند، باید مجازاتهایی را به ایران اعمال کرد.
در ۴ سال اول صدارت روحانی، ایران صاحب رکورد مشمئزکننده بیشترین اعدام نسبت به تعداد جمعیتش در جهان بود. نمایش انتخابات ریاست جمهوری که او را دوباره در رأس امور قرار داد چیزی را تغییر نداد. چگونه صحبت از دموکراسی بکنیم در جایی که حق انتخاب بین شیادان و خودکامگان است؟ چگونه صحبت از دموکراسی بکنیم در جایی که وحشت و تهدید و شانتاژ در همه جا حاکم است؟
باید هر چه بیشتر و هر چه مصممتر باشیم تا این تغییر ضروری را محقق کنیم. و این دین ما به خلق کبیر ایران است که صاحب یکی از پرقدمتترین و برجستهترین تمدنهایی است که جهان به خود شناخته. دینمان را ادا کنیم با حمایت از خواسته مردم ایران برای تغییر و برقراری حکومتی لائیک بر پایه جدایی دین از دولت، مساوات زن و مرد و آزادی بیان. پای اخلاق و امنیت در میان است. در زمینه اخلاق چه امتیازی شامل ما میشود با رژیم ایران که حقوق انسانی را پایمال میکند؟ چه امنیتی داریم با رژیمی که یکی بعد از دیگری آتشهای جنگ را در منطقه شعلهور میکند؟
ما که اینجا گردهم آمدهایم نه افکار مافوق طبیعی داریم نه افراد رویایی هستیم. ما شهردار، پارلمانتر، وزیر، معادل وزیر بوده یا هستیم. میفهمیم که دیپلوماسی و محدودیتهای آن چیست. میدانیم که نه رم نه تهران در یک روز ساخته نشدهاند. البته که میخواهیم شرکتهایمان به یمن توافقات تجاری ثروتمند شوند. ما میخواهیم که شهروندانمان که با بیکاری دست و پنجه نرم میکنند به یمن این قراردادها به اشتغال دست پیدا کنند. و از آنجا که همه به زبان بیپرنسیپ در این رابطهها با ما صحبت میکنند، باید بدانیم که با تعطیلی جبهه حقوق بشر به هیچی نخواهیم رسید. و بعضا حق با ماست. وقتی من در پست معادل وزیر خارجه و وزیر حقوق بشر بودم، یعنی دو موضوعی که همه آنرا در تناقض با هم میدیدند، در دولتی که در آن بودم با خودکامگیهای بن علی و قذافی به مخالفت پرداختم. اکنون چند لحظه فکر کنید به سرنوشتی که شامل آنها شد.
مسیر تاریخ در سمت ماست. شک نکنید که ما در اردوی بشریت قرار داریم و این به معنی حمایت از پایان دادن به سرکوب در کشوری است که اولین دژخیم جهان به نسبت تعداد جمعیتش است. در اردوی بشریت بودن یعنی دادخواهی برای حدود سی هزار زندانی سیاسی که در سال ۱۳۶۷ اعدام شدهاند. اردوی بشریت بودن یعنی خواهان یک کمیسیون تحقیق مستقل باشیم. ایرانیها از اینکه تنها مبارزه کنند خسته شدهاند. اگر ما واکنش نداشته باشیم، قهرمانان مقاومت منزوی خواهند شد. ممکن است تمام مردم ایران را مأیوس کنیم. سبک شدن تحریمها و آزاد کردن داراییهای مالی زندگی روزانه ایرانیها را بهبود نبخشیدهاند. بحرانهای داخلی اینقدر عمیق هستند که رژیم حالا به ورطه درگیریهای جناحی افتاده.
در ایران یک آلترناتیو دموکراتیک وجود دارد. این آلترناتیو دارای اقبال مردمی، شبکههایی در داخل ایران و برنامهای واضح است و از سالها پیش توسط خانم مریم رجوی رهبری میشود. فراتر از همه این جنبش سازمانیافته است و دارای تشکیلات مورد نیازی است برای به پیروزی رساندن جنبش دموکراتیک و مهمتر از آن اداره کشور. به رسمیت شناختن این آلترناتیو باید در اولویت باشد و به همین دلیل آرزوی موفقیت تام و تمام را برای تمام این جنبش و به خصوص خانم رجوی دارم.
سناتور جری هورکان، نایب رئیس کمیته بودجه در سنای ایرلند
خانم رئیس جمهور منتخب. مهمانان برجسته. همکاران محترم. خانمها و آقایان. از اینکه مرا به این کنفرانس دعوت کردید تا سخنی در مورد تهدیدات رژیم ایران بگویم ممنونم. قبل از اینکه آغاز کنم میخواهم بگویم که مایه افتخار من است که در حضور شما و این مهمانان برجسته باشم تا در مورد مسائلی که ایران را تحت تاثیر قرار میدهد بحث کنیم.
من سخنگوی حزبم در سنا هستم. همچنین معاون رئیس کمیسیون مالی در پارلمان ایرند هستم. من کاملا موافقم که دموکراسیهای غربی باید بکارگیری تحریم و سایر اقدامات تنبیهی را بعنوان ابزاری برای بالا بردن فشار بر روی رهبران و مقامات رژیم ایران درنظر بگیرند. ولی مهمتر این است که ما در غرب خودمان را در موقعیتی قرار ندهیم که پیگرفتن منافع اقتصادیمان باعث یاری به رژیمهای خطرناک بشود.
در رابطه با ایران، این موضوع بسیار حائز اهمیت است، با توجه به رفع تحریمهایی در برابر محدود کردن برنامه هستهای به رزیم تهران داده شد. از نظر من این یک اشتباه بود که نگرانیهای حقوق بشر و حمایت تهران از تروریسم از مذاکرات اتمی تفکیک شد. قدرتهای جهانی میبایست خواستار اقدامات عملی و قابل اثبات برای بهبود در این زمینهها میشدند، مشابه آنچه در زمینه محدود کردن برنامه اتمی خواستند قبل از اینکه تحریمهای اتمی را لغو کنند.
به بیان دیگر، لغو تحریمها به تجارت با تهران مشروعیت بخشید بدون اینکه به تمامی رفتارهای غیر قابل قبول این رژیم بپردازد. وقتی که غرب این فرصت را از دست داد، سپاه پاسداران و نهادهای تحت فرمان ولی فقیه اصلیترین سودبرندگان این لغو تحریمها شدند. این واقعیت را خبرگزاری رویترز اخیرا تایید کرد پس از اینکه یک بررسی کامل از قراردادهای تجاری منعقد شده بعد از اینکه قدرتهای جهانی توافق کردند تحریمها را از روی رژیم ایران بردارند انجام داد. بنا به این تحیقیات دست کم ۴ تا از ۹۰ قراردادی که با نهادهای دولتی شامل شرکت هایی میشوند که سپاه پاسداران در آنها سهم بسیار زیاد و تعیین کننده دارند.
شرکتها و دولتهای اروپایی نمیتوانند این واقعیت را انکار کنند که امروز نگهبانان اقتصاد ایران کسانی هستند که مردم ایران را سرکوب میکنند و تروریسم و ایدئولوژی بنیادگرایی که همه ما را تهدید میکند را صادر میکنند. این همچنین به این معنی است که اتحادیه اروپا نمیتواند این واقعیت را انکار کند که پشت بانکهای رسمی و شرکتها شبکهای از نهادهایی قراردارند که تحت کنترل حکومت دینی است. و بطور خاص سپاه پاسداران. اگر که این کافی نیست، نباید فراموش کنیم که اولین قربانی این واقعیت بخش خصوصی اقتصاد ایران است و ایرانیان و کارگران معمول ایران هستند که برای رزق و روزیشان تلاش بسیار میکنند و محکوم به زندگی در فقر میباشند. با وجود اینکه ایران کشور فقیری نیست بسیاری از شهروندانش زیر خط فقر زندگی میکنند.
همانطور که سخنرانان برجسته امروز گفتند، کشورهای ما مورد سواستفاده قرار میگیرند که توانمندی سپاه پاسداران را برای سرکوب مخالفتهای داخلی و اپوزیسیون رژیم افزایش دهند اروپا نباید درآمد سرمایهگذاریاش را با معیارهای مالی صرف بسنجد بلکه باید جنبه انسانی آن را نیز درنظر بگیرد. منظورم از این حرف این است که اتحادیه اروپا و هر عضو سازمان ملل باید تجارت و قراردادهای تجاریاش را مشروط به بهبودهای عملی و قابل اثبات حقوق بشری کند. این بدان معناست که اتحادیه اروپا باید برای مقامات و نمایندگان رژیم روشن کند که اگر تجارت با ما را بخواهید باید به گزارشگر ویژه سازمان ملل اجازه دهید که از ایران بازدید کند، باید به اعدامهای در ملا عام و اعدام افراد زیر سن قانونی را متوقف کنید، پس من به شما اطمینان خاطر میدهم که من از هدف شما برای دستیابی به یک ایران آزاد و دمکراتیک حمایت میکنم و با شما کار خواهم کرد که به این هدف باشکوه برسید. من چشم براه دیدار از ایران هستم وقتی که از شر این رژیم آزاد شده باشد. حرکات رژیم مانند عکس العمل های یک زنبور رو به موت است، حمله میکند چون که میداند پایانش نزدیک است. هر چه زودتر این رژیم سرنگون شود بهتر. خیلی ممنون.
رومئو نیکوارا – نماینده پارلمان رومانی
خانمها و آقایان، من اخیراً گزارش گزارشگر ویژه سازمان ملل برای ایران، خانم عاصمه جهانگیر را خواندهام. اولین نکتهیی که در مطالعه این گزارش برایم بسیار سنگین بود میزان سرکوبی است که مردم ایران در این ۳۸ سال حاکمیت آخوندها تحمل کردهاند. بیش از ۱۲۰ هزار اعدام مخالفین سیاسی، اعدامهای خیابانی و بطور خاص قتل عام ۳۰ هزار زندانی سیاسی در سال ۱۹۸۸، شلاق، سنگسار و قطع دست و پا.
فقط یک حرف در مورد رژیم ایران میتوانم بیان کنم و آن این است که تنها موضوعی که در این رژیم تبعیضی در آن وجود ندارد سرکوب است. آنها در سرکوب فارسها، عربها، ترکها، بلوچها و ترکمنها. حتی مردان و زنان نیز از سرکوب مستثنی نیستند. اما هر بار که در این کنفرانسها شرکت کرده و در کنار شما نشستهام امیدهای من بیشتر شده و به نظرم پایان دوران سیاه استبداد مذهبی در ایران نزدیکتر میشود.
از طرف دیگر باید بگویم فعالیتهای شما برای برقراری دمکراسی در ایران باعث خشم رژیم آخوندها شده است. این بدین معنی است که مبارزه شما نتایج مثبتی داشته و به این دلیل است که آنها عصبانی هستند. بعد از اولین بار که در این جلسات شرکت داشتم، که حدوداً پنج سال پیش بود و با اپوزیسیون ایران ملاقات کردم، به من و همکارانم از پارلمان رومانی به طرق مختلف توسط رژیم ایران مراجعه شده که از شما حمایت نکنیم. اما بدلیل مشروعیت شما از یک طرف و نقض حقوق بشر توسط رژیم ایران از طرفی دیگر، که برای من ثابت هم شده است، حاظر به پذیرش خواسته آنها نبوده و مفتخرم که با شما و رهبری شما خواهم بود تا اینکه دمکراسی را در ایران محقق کنید.
لطفاً اجازه بدهید یک مثال بسیار کوتاه در مورد آنچه هفته گذشته در بخارست رخ داد به شما بگویم. هفته گذشته در بخارست هیأتی از پارلمان ایران از تهران قرار بود وارد بخارست شده تا با کمیتههای مختلف پارلمان رومانی ملاقات کند. در لحظه مناسبی که نسبت به این دیدار مطلع شدیم، من و همکارم، سناتور آردلین بناونی، که شما با او آشنا هستید، با همکاران مختلف دو مجلس و روئسای مختلف کمیتههای پارلمان رومانی دیدار کرده و آنها را نسبت به رژیم تهران، در مورد نمایندگانی که قرار بود جهت ملاقات با آنها وارد بوخارست شوند، توجیه کردیم. هیأت ایرانی تلاش میکرد با کمیتههای امور خارجی، اقتصاد و مالی دیدار کنند.
اجازه بدهید به شما بگویم که دوشنبه، ۱۱ دسامبر وقتی صبح آن روز وارد پارلمان شدم، نمیدانم چه اتفاقی افتاد اما هیأت ایران در آنجا حضور نداشت. آنها نیامدند.
قرار بود یک دیدار دو روزه از پارلمان باشد که هرگز صورت نگرفت. بنابراین، این تنها یک نمونه کوچک از برخوردی است که باید با نمایندگان رژیم تهران صورت گیرد. باید بگویم که جامعه بینالمللی باید ابزارهای سرکوب را از دیکتاتوری حاکم بر ایران بگیرد. اصلیترین ابزار این سرکوب سپاه پاسداران است که مستقیماً تحت کنترل خامنهای است. این ارگان سرکوبگر کنترل شریانهای اقتصاد ایران را بدست گرفته است، از جمله نفت، گاز، پتروشیمی و معادن. پول هنگفت آن از منابع ملی، تجارت غیرقانونی و پولشویی هزینههای صدور تروریسم در خارج مرزها را تأمین میشود.
از طرف کمیته پارلمانی رومانی برای ایران آزاد من از اتحادیه اروپا میخواهم تا از نمونه وزارت خزانهداری آمریکا و سنای آمریکا پیروی کرده و سپاه پاسداران را در لیست تروریستی قرار دهد تا این ارگان سرکوبگر نتواند به جرائم خود ادامه دهد.
از نظر تجارت با رژیم ایران، هرگونه معامله اقتصادی باید مشروط به کاهش نقض حقوق بشر در ایران و عدم دخالت رژیم ایران در کشورهای دیگر باشد. نباید فراموش شود که دیکتاتورها هیچ زبانی جز زبان قاطعیت نمی شناسند و وظیفه جامعه بینالمللی است که بصورت قاطع علیه رژیم ایران بایستد و همه ابزارهای سرکوبی را از آن دریغ کند.
امروز وظیفه ما است که از مردم و مقاومت ایران حمایت کنیم تا بزرگترین تهدید جهانی را از بین ببریم.
خانمها و آقایان، از اینجا از همه زنان و مردان ایرانی، بطور خاص جوانان داخل ایران میخواهم به اعتراضات خود ادامه دهند، و در گسترش اعتراضات و همبستگی سراسری فعالتر شوند. ما از طرح ۱۰ مادهیی رئیس جمهور مریم رجوی حمایت می کنیم چرا که خط درستی برای آینده ایران است.
عیسی ترکی، نماینده پارلمان بحرین
در آغاز باعث افتخار من است که شما مرا به شرکت در این تریبون آزاد دعوت کرده اید.
وقتی که رژیم ایران سیاست صدور انقلاب را پیشه خود کرد که همچنان ادامه دارد. در واقع این سیاست انتقال مشکلات داخلی خود رژیم به خارج بود تا آن را تبدیل به یک بحران خارجی کند. رژیم ایران، استراتژی بی ثبات سازی ژئوپلتیکی در منطقه را از طریق دخالت مستقیم در امور داخلی کشورهای دیگر و دست اندازی در حاکمیت آن کشورها، در پیش گرفت. اینکار را از طریق حمایت از شبه نظامیان تروریست که به آنها آموزش و پول و سلاح می دهد، انجام میدهد و آنها را نسبت به اهداف خود توجیه می کند بطوریکه تبدیل به کشور اصلی حامی تروریسم بین المللی شده است.
کشورم پیوسته از تعرض و دخالت در امور داخلیش توسط رژیم ایران رنج برده است. این رژیم شبه نظامیان فرقه گرای تروریست را پناه داده و به آنها آموزش میدهد و به آنها سلاح و پول میدهد تا دست به کارهای تروریستی در بحرین علیه مدارس و مراکز آموزشی بزند و آنها را تخریب کرده و به آتش بکشند بسیاری از تأسیسات حیاتی از جمله لولههای نفت را منفجر ساختند تا اقتصاد را تخریب کرده و غیر نظامیان را بترسانند.
بند هفت ماده دوم منشور سازمان ملل تصریح می کند عدم دخالت در اموری که ذاتاً جزو صلاحیت داخلی هر کشوری است. و با توجه به اهمیت این اصل، تضمین آن توسط منشورهای سازمانهای بین المللی و منطقه یی دیگر صورت گرفته است. که همه آنها روی مخالفت با تمامی اعمال و رفتار و اظهاراتی که توسط نیروهای خارجی اعم از کشورها و یا سازمانها در مورد مسائل و مشکلات داخلی یک کشور دارای حاکمیت انجام می شود، متمرکز هستند. خطر این مسئله وقتی افزایش مییابد که دخالت نظامی انجام گیرد.
از اینجا به رژیم ایران میگویم: دخالت در امور داخلی ما را متوقف کنید. به کشورهایمان تعرض نکنید. آنچه که بر سر کشور من و عراق و سوریه و یمن و کشورهای دیگر آمده، تروریسم سازمان یافته ای است که توسط رژیم ایران پشتیبانی شده و به مورد اجرا گذاشته شده است، و توسط شبه نظامیان تروریست فرقه گرای آنها صورت گرفته است. بگذاریم از پناه دادن این رژیم به داعش و القاعده و همکاری با آنها. هرجا که اسم تروریسم برده می شود، آنجا رژیم ایران حضور دارد. رژیم ایران دیگر صلح و امنیت بین المللی را مورد تهدید قرار داده است. این رژیم به کشورهای منطقه تعرض می کند و اهداف سازمان ملل و به طور مشخص ماده اول آن را پایمال می کند.
این رژیمی که در جهان رسوا شده است، مشروعیت و کفایت داخلی و بین المللی خود را از دست داده است. نباید با او با سیاست مماشات برخورد کرد. بمنظور صلح و امنیت منطقه، نباید که جهان با سیاست منفعت گرایی و عدم التزام به اصول با این رژیم برخورد کند. باید که مسئولین این رژیم را به دادگاههای بین المللی کشاند. انتخابات دمکراتیک آزاد تحت نظر ملل متحد و به دور از سلطه رژیم ایران صورت گیرد.
جهان به صلح نیاز دارد. فردا روشنتر خواهد بود. البته این کار محقق نمیشود مگر با حمایت از آرمانهای عدالت طلب و در رأس آنها مسئله فلسطین که رژیم ایران با آن معامله کرد. باید که در کنار اپوزیسیون ایران ایستاد با این امید که دیدار آینده با آنها در ایران آزاد باشد. تغییر رژیم آخوندی تنها مسئله مقاومت ایران نیست، بلکه یک مسئله عربی و اسلامی و انسانی صددرصد مشروع است.