وی که در جمع مشتی پاسدار واوباش بسیجی سرکوبگر سخنرانی میکرد، ضمن اعتراف به ابعاد خیزش ملی علیه حکومت آخوندی گفت: «در قضایای چند روز اخیر، دشمنان ایران با ابزارهای گوناگون در اختیارشان از جمله پول، سلاح، سیاست و دستگاه امنیتی همپیمان شدند تا برای نظام اسلامی مشکل ایجاد کنند». (خبرگزاری حکومتی ایسنا ۱۲ دی ۱۳۹۶
به یقین ترجمان این جملات و بهویژه بهکارگیری از واژههایی مانند «دشمنان» مبین اعتراف به وجود میلیونها ناراضی در ایران آخوند زده میباشد که اکنون در میادین و خیابانهای شهرهای میهن ضمن آتش زدن تصاویر منحوس وی، کلیت نظام سرکوبگر ولیفقیه را به چالشی ملی برای رسیدن به آزادی و حاکمیت مردمی کشیدهاند.
ولیفقیه زهر خورده در ادامه ضمن پرت و پلا گویی افزود: «من در خصوص این قضایا حرفهایی دارم و در وقت آن با مردم عزیزمان سخن خواهم گفت».
حال باید از دیکتاتور روبه سقوط سؤال نمود که دلیل به تأخیر انداختن «حرف» هایش، بهواقع چیست؟ مگر آنکه بقول عوام «خانهنشینی بیبی از بی چادری است».
بر این مصداق است وی مکارانه به مانند تمامی دیکتاتورهای روبه سقوط تلاش میکند تا ضمن روحیه دادن به نیروهای زهوار دررفته، قیام ملی مردم ایران را به کشورهای خارجی نسبت دهد.
فریادهای میلیونها هموطن دردمند و شعارهای پرشور «مرگ بر خامنهای» و یا «خامنهای حیا کن، مملکت رو رها کن» به یقین نشانهای از خواست ملی برای برهم زدن بساط این دیکتاتوری سرکوبگر میباشد.