پس از آنکه معلوم نشد سرانجام موضوع مفقود شدن «دکلهای نفتی» و یا «سه نفتکش غولپیکر» در دوران پاسدار احمدینژاد به کجا رسیده و درحالیکه هفته گذشته با بالا گرفتن جنگ قدرت میان جناح های رژیم خبر رسید که قریب «۱۶ هزار میلیارد « از درآمدهای نفتی و گازی به صندوق مملکت بازنگشتهاند، رسانههای حکومتی طی روزهای ضمن تائید موضوع، از «مفقود شدن ۷ میلیون بشکه» خبر دادهاند.
بنا بر یک گزارش حکومتی بیژن نامدار زنگنه در یک سیاه نمایی آشکار و برای انحراف افکار عمومی از وجود دزدی و غارت اموال ملی از سوی متولیان رژیم، گفت: «هنگامی که میادین را توسعه میدهیم لولهکشی انجام میشود و باید مقداری نفت داخل این لولهها باشد. در واقع نفت به لوله تزریق میشود، اما عرضه نمیشود. عدد صادرات مهم است و بقیه نفت در لولههاست». (سایت حکومتی فرارو ۱۰ بهمن ۱۳۹۶)
این دروغبافیهای آشکار در حالی است که پیشتر دیوان محاسبات در دیکتاتوری خامنهای از «فروش نفت و گاز» و به تبع آن رد و بدل شدن ریالی و دلاری کالا از سوی وزارت نفت خبر داده بود. در حالیکه متولی دولت «تدبیر و امید» در وزارت نفت اکنون با این سخنان چنین وانمود میکند که گوئیا نفت تولید شده هنوز در «لولههای میادین» انبار میباشد!.
در این رابطه گزارش دیوان عالی محاسبات تأکید دارد: «نخست ۱۱ هزار و ۴۷۹ میلیارد تومان از منابع حاصل از فروش داخلی گاز طبیعی از سوی شرکت ملی گاز ایران است که تاکنون به حساب خزانه واریز نشده است. دوم، مبلغ ۴ هزار و ۴۷۹ میلیارد تومان از وجوهی است که از سوی شرکتهای پتروشیمی بابت ارزش خوراک دریافتی واریز شده، اما شرکت ملی نفت ایران تاکنون آن را به خزانه واریز نکرده است. سوم، سهم صندوق توسعه ملی از منابع حاصل از صادرات نفت در سال ۹۵ است؛ در این بخش باید ۸ هزار و ۴۸۹ میلیارد دلار به حساب صندوق توسعه ملی واریز میشد که از این میزان مبلغ ۷ هزار و ۳۱۲ میلیارد دلار واریز شد، اما مابقی آن یعنی یک میلیارد و ۱۷۷ میلیون دلار به حساب صندوق توسعه ملی واریز نشده است». (همان منبع بالا)
بهرحال از هر منظر که به این تناقضات آشکار و صد البته طبیعی در دستگاه فاسد آخوندی بنگریم، به یقین به مخرج مشترکی بنام «دزدیهای حاکمیت» خواهیم رسید. سخن از بیش از ۱۲۰۰ میلیارد دلار از درآمدهای نفت و گاز طی یک دهه گذشته در ایران است که معلوم نیست بر سر آنها چه آمده است. بر این منطق است که دلارهای نفتی از سوی متولیان رژیم به راحتی برای مخارج غیرقانونی، پولشویی، صدور تروریسم، کمک به جریانات بنیادگرا و یا جنگهای نیابتی «جابجا» شده و مردم ایران روز بروز گرسنه تر، فقیرتر و ضربه پذیر تر میشوند.