عملکردهای سرکوبگرایانه تهران نسبت به تظاهرکنندگانی که برای آزادی می جنگند ، رژیم را در موضع دفاعی در برابر رویکرد تهاجمی واشنگتن قرار داده است. علاوه بر این، اتحاد دو حزبی آمریکا در حمایت از تظاهرکنندگان ایرانی، حاکمان مذهبی رژیم را بشدت نگران کرده است و چشم انداز انقلاب مردم ایران را هر چه بیشتر بارز کرده است...
تهران مدت هاست که از خواست جهانی برای اداره امور حکومت بشکل درست رویگردان بوده است. اما این تاکتیک حقیقت کمتر شناخته شده تری را برجسته می کند که آن را از دیگر رژیم های سرکش، از جمله کره شمالی متمایز می کند: تهران بیش از اینکه از تهدیدات خارجی بترسد- از تهدیدات داخلی در ترس و نگرانی بسر می برد، حتی تهدید از سوی نیروی پیشگیرانه.
عالمان سیاسی می دانند که بازدارندگی، سیاست تهدید، جلوگیری از نفوذ و تغییر رژیم از درون نیازمند شرایط متفاوتی است و یک انقلاب نرم نیازمند عاملی فعال و قابل اتکا می باشد که بتواند این امر را محقق نماید.
تحریم ها و دیپلماسی فشار برای کاهش تهدیدات که از پیونگ یانگ می رسد بسیار حیاتی هستند زیرا هیچ مخالف درونی وجود ندارد که بتواند به رهبر عزیز ضربه زند. اما این امر در مورد رژیم تهران صادق نیست، چرا که تغییر رژیم بدست مردم یک گزینه روی میز است.
سیاستگذاران ایالات متحده علاقه مند به استفاده از اهرم نارضایتی در خیابان های ایران، باید از قیام مستمر ضد رژیم حمایت کنند. اما چطور؟ با ابراز همسویی با اپوزیسیون اصلی رژیم حاکم مذهبی، یعنی شورای ملی مقاومت ایران. یک تحقیقات انجام شده توسط کمیته سیاستگذاری ایران در سال ۲۰۱۳ نشان داد، تهران اهمیت بسا بیشتری به این جنبش اپوزیسیون می دهدتا به همه گروههای مخالف دیگر بطور سرجمع.
تغییر رژیم بصورت معتبر و در کادر ایران شامل توانمندسازی، شناسایی و همبستگی با اپوزیسیون دموکراتیک اصلی این رژیم صورت می گیرد و نه نادیده گرفتن آن و یا اشغال گری.
دیپلماسی فشار و تحریم ها در کاهش تهدیدات ناشی از پیونگ یانگ و رژیم ایران موثر بوده اند. اما تغییر رژیم از درون، مسیر سومی را در میان گزینه رویارویی نظامی و مماشات تنها در ایران ایجاد می کند.
در واپسین روزهای بازی های زمستانی، واشنگتن باید توجه رسانه ها را نسبت به رژیم سرکش در پیونگ یانگ جلب نماید تا بتواند درمورد تحقیقات نویسندگان درباره اینکه بهترین شیوه برای مقابله با شریکش در تهران چیست دست یابند».