اوا دوران راموس نماینده پیشین پارلمان اسپانیا در سخنرانی خود در کنفرانس بین المللی پاریس، ضمن حمایت از زنان مبارز ایرانی که در جریان قیام مردم ایران علیه رژیم آخوندی فعالانه شرکت داشتند قیام مردم ایران را نقطه عطفی در مبارزات مردم ایران علیه رژیم آخوندی دانست و گفت: من مطمئن هستم که یک «قبل» و یک «بعد » در رابطه با تاریخ ایران وجود خواهد داشت. تاریخی که متأسفانه با خون ایرانیان شجاع نوشته شده است. ولی میدانیم که این قیام یک امید جدیدی است به سوی مسیری که چیز بسیار بزرگتری را محقق خواهد کرد. در این مسیر میخواهم بخاطر بیاورم یک مدافع حقوق بشر و حقوق مدنی را به نام مارتین لوتر کینگ که گفت: «آزادی هرگز بطور داوطلبانه توسط سرکوبگر به کسی داده نمیشود بلکه باید توسط سرکوب شده مطالبه شود » . بله این سالهای رنج و مشقت خانم رجوی، دارد به نقطه ای میرسید که آزادی را به دوستان ایرانی مان که این قدر در آرزوی آن هستند میرساند. و آنچه که این آزادی و دمکراسی به ما میگوید این است که باید کنار شما باشیم و تمام حمایت خود را از شما به عمل بیاوریم.
به همین دلیل خانم مریم رجوی این یک افتخار است برای ما که بتوانیم به شما و جنبشی که شما نمایندگی میکنید نشانی را که توسط شورایی که من ریاست آنرا بر عهده دارم اعطا کنیم.
شورای بین المللی حقوق بشر، آزادی و دمکراسی
متن را میخوانم. نشان اعلاء: بخاطر کار خستگی ناپذیر برای آزادی برای مردمش، فراخوان ایشان به شورای اروپا، به اتحادیه اروپا، و به کشورهای عضو آنها برای آزادی زندانیان تظاهرات های اخیر و همچنین وظیفه ایجاد یک کمیسیون تحقیق در مورد ناپدید شدن ۳۰ هزار زندانی سیاسی در ایران در سال ۱۹۸۸ و اینکه مسئولین آن بخاطر جنایت علیه بشریت مورد مجازات قرار گیرند. این نشان، خانم رجوی، یک یادگاری است از تمام مردان و زنان ایران که جان خود را برای آزادی فدا کرده اند. همانند فاطمه مصباح که هنگام اعدام تنها ۱۳ سال سن داشت و این فرصت را نیافت که آرزوهای خود را ببیند. ثریا ابوالفتحی که باردار بود وقتی توسط رژیم به قتل رسید و بسیاری دیگر که جان خود را برای این روز درخشانی که در حال به وقوع پیوستن است داده اند.
همه آنهایی که امروز دیگر در بین ما در این جنبش نیستند. ولی آنها همگی حاضرند، در شما، و در شجاعت شما خانم رجوی. من میدانم که شما پیروز خواهید شد. لذا شما باید روی حمایت همه ایرانیان حساب کنید و اینکه ما هم هستیم و ما هم همانند شما آرزوی دیدن این آزادی را داریم. خیلی ممنون و شما همیشه حمایت ما را از اسپانیا خواهید داشت و بسیاری افرادی که امروز اینجا نیستند. ما از این آزادی ها دفاع میکنیم و دفاع خواهیم کرد. برای خلقی که شایسته آن است. یعنی مردم ایران.
سناتور مارگاریتا دوران وادل عضو پیشین سنای اسپانیا سخنران دیگر این کنفرانس بین المللی بود. وی در سخنانش، همبستگی خود را با زنان بپاخاسته ایران ابراز کرد و گفت: وقتی مردم به خیابانها ریختند و فوراً خواهان تغییر و سرنگونی خامنهای و روحانی شدند، از همان روزی که فریاد آنها را شنیدیم، ما در غرب نمیتوانیم چشممان را به این درخواستها ببندیم. مردم ایران، بهویژه زنان و جوانان، به ما میگویند: دیگر سیاست مماشات با رژیم کافی است؛ اروپا نمیتواند عقاید و ارزشهای دمکراتیک خود را فراموش کند و باید به فراخوان مردم ایران بپیوندد؛ زیرا سرانجام و من معتقدم خیلی زود، تغییر به ایران هم خواهد رسید و ما نمیتوانیم بگوییم که شنیدیم ولی گوش نکردیم.
من از شما خانم رجوی متشکرم بهخاطر فراخوان بسیار مهمتان برای آزادی تمامی زندانیان سیاسی؛ و ما از فراخوان شما حمایت میکنیم برای تضمین آزادی بیان و تجمعات و توقف سرکوب زنان و حجاب اجباری. این خواست همه کسانی است که امشب اینجا حضور دارند.
سناتور دوران وادل پس از اشاره به کارزار پیروزمند انتقال مجاهدان اشرفی از لیبرتی و نقش پیشتاز زنان مجاهد خلق، افزود:با ایستادن در کنار شما و اصول شما یعنی دموکراسی و انسانیت، ما هم میتوانیم و باید نقش فعالی برای ایستادگی برسر آن چه حق و عدالت است داشته باشیم
وی در ادامه گفت:امروز ما بهعنوان خواهران شما اینجا هستیم، کسانی که شما همیشه میتوانید روی آنها حساب کنید و ما میدانیم این افتخار ما است که با شما و جنبش شما باشیم.
بله ما میگوییم: ما میتوانیم و باید در این لحظات خطیر، ایرانی آزاد داشته باشیم. ما میتوانیم و باید چشمان رهبران جهان را باز کنیم تا در کنار شما بایستند و جنبش شما را بهعنوان تنها اپوزسیون مشروع علیه رژیم ایران بهرسمیت بشناسند.
خانم کریستین اسنو مدافع حقوق زنان از امریکا، سخنران دیگرکنفرانس زنان نیروی تغییر، در سخنان خود با اشاره به رژیم آخوندی گفت: حکومتهایی در جهان هستند که تصور می کنند هرگز تغییر جدی در وضعیت و موقعیتشان روی نخواهد داد و ماندگار خواهند بود اما این اشتباه است این تغییر صورت خواهد گرفت و نمونه هایی در جهان که ما شاهد آن بوده ایم این را اثبات می کند.
کریستین اسنو افزود: زنان همراه با مردان باید در قدرت سیاسی شرکت کنند. بنابراین ما باید با هم برخیزیم، با هم کار کنیم، و همراه با هم مقاومت کنیم تا به این هدف برسیم. اکنون زمان ماست و زندگی و آینده همه ما در هر جا که هستیم به این بستگی دارد.
مادر ابراهیم پور که شش تن از فرزندان و بستگانش توسط رژیم آخوندی به شهادت رسیده اند به نمایندگی از شماری از مادران شهیدان سخنران دیگر این کنفرانس بود:
مادر ابراهیمپور:سال 60 اولین نفری که دستگیر شد بچه 13 ساله من دستگیر شد. بچه 13 ساله من سه ماه ازش خبر نداشتیم وقتی دستگیر شد، بعد از سه ماه فهمیدیم که دستگیر شده، نمیدونستیم که شهید شده یا زنده است. این بچه 13 ساله، 14 ماه تو زندان انفرادی در اوین و قزل حصار و گوهردشت بود. همون سال 60 دو تا دیگه از بچههام دستگیر شدند، علیاکبر و مهدی من دستگیر شدند. همون سال 60 این پسرم ابوالفضل، پسر بزرگم، توی خیابانهای شهرهای شمال داشت میرفت، پاسدارها به رگبار بستنش. این همسرم شهید شده، این دامادم، اینم دخترم با طفل بهدنیا نیومدهاش. پسر بزرگم سال 60 شهید شد، بعد از دو هفته پیگیری جسد بچهام رو گرفتم، آوردم تو گرگان، من اهل گرگان هستم. بعد فامیلها گفتند، شب اینرو باید برین خاکش کنید، گفتم برای چی شب اینرو خاک کنم؟ مگه بچهام دزدی کرده یا کار زشت کرده؟ بچهام یه مجاهد خلقه، گفتم ساعت 10 میرم بچهام رو به خاک میسپارم، گفتند پاسدارها هستند، گفتم من از پاسدارها نمیترسم، پاسدارها باید از من بترسند. بعد بچهام تشییع کردم، یه طرف تابوتش رو دوش من بود، یه طرف تابوتش رو دوش باباش بود، توی قبرستان پر پاسدار بود، من سرود قسم میخوندم. با سرود قسم، بچهام تا لب اونجا که میخواستم خاک کنم، بردم خاک کردم، اونجا با پیکر پاره پاره بچهام قسم خوردم، تا آخرین نفس، تا آخرین قطره خونم، راهت رو ادامه خواهم داد. هفت شبانهروز برای بچهام مراسم گرفتم، مزدورها جرأت نکردند بیان به خانه من. یک روز تو مراسم نشسته بودم، فامیلها صدا کردند گفتند، یه دقیقه بیا بیرون باهات کار داریم، آمدم ببینم چیه، گفتند، دو دخترهای معاویه آمدند اینجا، شما سکوت کنید لطفاً. اون موقع سه تا بچههام زندان بودند. گفتم برای چی سکوت کنم؟ گفتم باشه، آمدم تو منزل، گفتم کدام مزدور جرأت کرد پاش رو تو خونه من بذاره؟ در خونه من بازه، پرچم گذاشتم، ملت که آزادی رو دوست دارن بیان تو خونه من، نه مزدور، جای مزدور اینجا نیست، نفهمیدیم اینها چهطوری در رفتند. برای بچهام، سوم، هفتم، پونزدهم، چهلم، مراسم آنچنانی گرفتم، هیچکس جرأت نکرد نزدیک بیاد، میترسید از من. چهل روز بعد از شهادت این پسرم، مهدی من رو اعدام کردند. 4 ماه این بچه زیر شکنجه بود، آخر هم زیر شکنجه شهید شد. جسدش رو به ما ندادند. بردند جنگل، من و باباش رفتیم قبر کندیم، بچهام رو تو خاک گذاشتیم. ولی مراسم آنچنانی براش گرفتم. هفتم و پونزدهم و چهلم براش گرفتم، روز چهلمش یک کیک براش، به اندازه یک متر قدش بود، کیک دادم شیرینیفروشی براش درست کردند روش نوشتم: مهدی جان شهادتت مبارک (با یه اتوبوس، یه اتوبوس، بیست تا ماشین سواری، رفتیم جنگل سر خاک مهدی من، سرود مجاهدین گذاشتیم، مادرها همه شعار میدادند، هیچکس جرأت نکرد نزدیک من بیاد. من این رو نگفتم فقط بهخاطر من، فقط خواستم این رو بگم بهخاطر ملت ایران، دخترهای عزیز من، مادرهای شهدا، پسرهای جوان من توی این قیام شرکت کردند، نترسند. رژیم باید از شما بترسه. قرص و محکم وایستید، شعارتان را بدین، هر کاری دلتان میخواد بکنید با این رژیم، دیگه عقب نشینید، خیابون رو، میدون رو خلوت نکنید برای این مزدورها. انتقام صد و بیست هزار شهید رو بگیرید انتقام خون شهدایی که تو همین جدیداً شهید شدند، تو انقلاب شهید شدند، انتقام اونها رو بگیرید. آزادی دادنی نیست، آزادی گرفتنی است. باید بجنگین تا آزادی رو بگیرین. من از دخترهای عزیزم میخوام، این دختری که مشتش رو گره کرده بود، الآن من به سینهام زدم، این آسیه من است. اون پسری که بنر خامنهای رو کشید پایین، اون پسر من است، ابوالفضل من است، مهدی من است، علیاکبر من است. من اون روز تظاهرات شما شعار میدادین، دستهاتون گره میکردین بر علیه رژیم، مرگ بر خامنهای میگفتین، لعنت بر خمینی میگفتین، شهدا رو چشمم میدیدم که همراه شما هستند، شهدا از شما انتظار دارند راهشون رو ادامه ادامه بدین ، راهشون رو ادامه بدین، شهدا بهخاطر آزادی تک تک من و شما شهید شدند، راه این شهدا رو ادامه بدین. برین جلوی زندانها تحصن بشینین برای آزادی زندانیهاتون، برین جلوی، هر شهرستانی برین جلوی زندان بشینین، بشینن، جمیعت برن جلوی زندانها بشینن، تا آزادی فرزندانشون رو از این رژیم بگیرند، از زندان آزاد کنند. ما همه اینجا با شما هستیم، ما هم داریم، صدای مظلومیت شما رو داریم به گوش جهانیان میرسونیم. الگوی ما مادرها، عزیز رضایی هست. الگوی ما مادرها عزیز رضایی هست، الآن هزاران مادر مثل من هستند، نمیگم من تنها هستم، هزاران مادر مثل من هستند در ایران، در سراسر جهان. این مادرهای، خواهرهای عزیز من که الآن پهلوی من وایستادند، همه مادرهای شهدا هستند. ما همه پشت بچههامون هستیم، نمیذاریم پشت بچههامون خالی بمونه، بچههامون در داخل هستند. مثل شیر وایستین، نترسین از رژیم، اون باید از شماها بترسه، مرگ بر خامنهای، لعنت بر خمینی، درود بر رجوی، زنده باد ارتش آزادی.
شیرین نریمان به نمایندگی از شماری از انجمن های زنان ایرانی هوادار مقاومت ایران طی سخنانی گفت:
خانمها و آقایان، خانم رجوی
مفتخرم که امروز، اینجا در کنار شما هستم.
در هفتههای اخیر شاهد نقش ارزنده زنان ایران در قیام اخیر در شهرهای سراسر ایران بودهایم. البته این اولین بار نیست در تاریخ ایران که زنان در مبارزه علیه استبداد سهیم هستند.
در ۱۷ اسفند ۵۷، روز جهانی زن، زنان ایران علیه اهداف شوم خمینی تظاهرات کردند و فریاد زدند نه به حجاب اجباری. در آن زمان هواداران مجاهدین، من به همراه بسیاری زنان با حجاب دیگر، برای حق زنانی که پوشش دیگری را انتخاب کرده بودند ایستادیم. به یاد دارم در پائیز ۵۸ ما میلیشیاهای مجاهدین که اکثرا با حجاب بودند بار دیگر در خیابانهای تهران تظاهرات کردیم تا به حجاب اجباری نه بگوییم.
در آن زمان من شاهد بودم که چطور مجاهدین با حترام با ما دختران جوان برخورد میکردند و همواره به ما حقوقمان، توانایی و پتانسیلمان برای پیشرفت را یادآوری میکردند. به ما یاد دادند که نه تنها میتوانیم به زنان دیگر کمک کنیم بلکه میتوانیم در مقابل خشونت و ترور فالانژها، لباس شخصیها و بسیجیها علیه زنان به ایستیم.
در آن دوران و در نتیجه کار کردن با خواهران مجاهد، ما هر روز چیز جدیدی یاد میگرفتیم. مهمترین دستاورد این بود که: به خودمان ایمان پیدا کنیم، اعتماد بنفس کسب کنیم و برای خودمان ارزش قائل باشیم.
من خیلی خوش شانس بودم در آن زمان که مدت کوتاهی تحت مسئولیت خانم رجوی بودم. هیچوقت آن زمان را فراموش نمیکنم که شما با ما صحبت میکردید و ما را برای پیشبرد فعالیتها هدایت میکردید. بطور خاص به یاد دارم که چند بار با شما به کوه رفتیم و شما در کنار ما در کوه سرود میخواندید و بعد نیز ما به آموزشهای شما گوش میکردیم. متاسفانه چیزی نگذشت که بسیاری از آن دوستان اعدام شدند، حمیرا اشراقها و سیمین هژبرها و لادن منتظر اسدیها. ولی آن لحظات، لحظاتی ارزشمند هستند که هیچگاه فراموش نخواهم کرد و امروز هم همواره شما به ما یاد میدهید و ما را با رهبری تان هدایت میکنید.
در دهه ۶۰ هزاران زن و دختر جوان اعدام شدند فقط بدلیل اینکه به آزادی و دمکراسی اعتقاد داشتند و خواهان حقوق خود بودند و اراده کرده بودند که در مقابل ستمگر و فالانژهایی که سرکوبشان میکردند، ایستادگی کنند. ولی زیبایی مبارزه زنان ایرانی در این است که همان روح امروز هم، با وجود ۳۹ سال سرکوب کماکان جاریست.
امروز وقتی که شاهد حضور برجسته زنان در تظاهراتها و قیام هستیم، شاهد شعله ور شدن همان روح و جرقهای هستیم که در دهه ۶۰ زده شد و تا به امروز ادامه دارد.
امروز شاهد زنان بیباکی هستیم که در اماکن عمومی و در مقابل پاسداران شعار میدهند مرگ بر دیکتاتور و بقیه را به بپاخاستن و اعتراض فرامیخوانند. امروز شاهد هستیم که زنان به کانونهای شورشی میپیوندند و روی دیوارها شعار مرگ بر دیکتاتور مینویسند و عکسهایش را به آتش میکشند. بله این روح زن ایرانی است که هیچگاه تسلیم نخواهد شد و به مبارزه خود ادامه خواهد داد تا محقق کردن سرنگونی این رژیم. ایران آزاد نزدیک است. ایرانیان بطور خاص زنان تصمیمهای خودشان را خواهند گرفت و آینده را خودشان رقم خواهند زد. ما ایرانیان تبعیدی، در همبستگی با خواهرانمان در داخل ایران برای ایران آزاد و ساختن یک جامعه زیبا، بردبار، که در آن تساوی حاکم است، ایستادهایم. آن روز دیر نیست و این آرمانها دور از دسترس نیستند.
آخرین سخنران این گردهمایی، سحر ثنایی بود که به نمایندگی از شماری از انجمن های جوانان ایرانی هوادار مقاومت ایران به سخنرانی پرداخت وی گفت: ما نسل بعد از انقلابیم. نسلی که با تمام وجودش جنایات و شقاوت ضدبشری این رژیم را لمس کرده، نسلی که از بچگی با دیدن پدر و مادر در پشت میلههای زندان آشنا شد و خیلی زود فهمید که برای به دست آوردن آزادی بعضا باید از جان گذشت! ولی نسلی هستیم سرفراز. نسلی که الگوهای زیادی داشتیم که راه و رسم را به ما نشان دادند. آنهایی که در تابستان ۶۷ به ما ایستادگی را یاد دادند، آنهایی که خستگی ناپذیر در اشرف و لیبرتی لحظهای دست از مبارزه برنداشتند. آنهایی که هدفشان که چیزی نیست جز سرنگونی و آزادی ایران، همواره جلوی رویشان هست و تا رسیدن به این هدف سر از پا نمیشناسند، همانهایی که به ما یاد دادند راه و رسم اشرفی بودن را و الان شاهد شکل گیری ۱۰۰۰ اشرف و کانون شورشی در سراسر ایران و جهان هستیم. و البته با افتخار میگویم که الگوهای زیادی هم در نسل خودمان داریم. صبای عزیز که به ما یاد داد تا به آخر ایستادن بر سر عهد با خدا و خلق را.
بله ما زنان براندازیم! و همانطور که خواهرم صبا در آخرین کلامش گفت «ما تا آخرش ایستادهایم! و تا آخرش میایستیم» برای سرنگونی این رژیم زن ستیز و به حکومت اجباری-دین اجباری نه میگوییم!
رژیم سعی داشته با حجاب اجباری و یا روسری یا توسری زنان ایرانی را به بند بکشد و سرکوب کند ولی در مقابل آن شاهد نقش زنان در مجاهدین هستیم. زنانی که با شعار میتوان و باید غیر ممکنها را ممکن کردند و از بچگی به ما یاد دادند که هیچ سد و مانعی رو نپذیریم. زنانی که به چشم دیدهایم که به تک تک زنان رنج دیده و محروم کشورمان عشق میورزند و همه چیز خود را فدای آنها میکنند. مجاهدینی که برایشان بالاترین شاخص و ارزش آزادی است و به حق انتخاب هر فرد احترام میگذارند. مجاهدینی که هرچند خود مسلمان هستند و حجاب دارند ولی از فاز سیاسی تا به امروز از حق پوشش زنان ایران دفاع کردهاند، چون دیدگاه مجاهدین ریشه در ایدئولوژی ضداستثماریشان دارد و اعتقادشان به اراده، آگاهی و آزادی انسانها.
پیام من امروز، از اینجا به ولی فقیه ارتجاع اینه که بترس! بترس از روزی که همین زنهای ایران به زودی تو را از ایران جارو خواهند کرد و به زباله دان تاریخ خواهند انداخت!
بله امروز آرش کمانگیر و کاوه آهنگر ایران یک زن است!
دکتر رامش سپهرراد استاد دانشگاه جورج میسون امریکا که مدیریت این کنفرانس را برعهده داشت در پایان این گردهمایی، جمع بندی و قطعنامه پایانی این کنفرانس را قرائت کرد. اجازه بدهید جمعبندی برنامه روز جهانی زن در سال 2018 را به قرار زیراعلام کنیم:
1 - مبارزه درخشان زنان ایران علیه رژیم فراتر از مبارزه علیه سرکوب، یک مبارزه همه جانبه است. مبارزه آنها برای پایان دادن به دیکتاتوری مذهبی و تمامیت رژیم و برقراری دمکراسی و آزادی است. امروز، زنان به واقع نیروی تغییر در ایران هستند. ما به این زنان شجاع درود می فرستیم واز آنها حمایت می کنیم.
2 - یک اخطار به رژیم ایران داده شده، از طرف ملت ایران. پیام ما به رژیم ایران این است که شمارش معکوس برای شما شروع شده است. تغییر دمکراتیک این رژیم غیر قابل اجتناب است و این در حال اوج گرفتن است.
3 – دلیل تظاهرات در ایران، که یک قیام دیگر است، از چهار دهه مقاومت درخشان علیه زن ستیزی و استبداد مذهبی نشئت گرفته و بی وقفه و بطور خستگی ناپذیر به یمن رهبری خانم رجوی و مقاومت عمیق زنان ادامه یافته است.