بر این منطق طی روزهای گذشته شاهد اعتراضات گسترده کشاورزان به جان آمده ورزنه علیه سیاستهای مخرب رژیم و به فلاکت نشاندن این قشر زحمتکش میهن امان میباشیم. تازه ترین نمونه آن به بروز اعتراضات، تظاهرات، تحصن و درگیریهای گسترده کشاورزان منطقه ورزنه با خیل نیروهای سرکوبگر سپاه، اطلاعت و بسیج ضد مردمی انجامیده است.
اخبار منتشر شده در شبکههای اجتماعی که میلیونها ایرانی آنها را دست به دست میدهند، مبین عمق تنفر کشاورزان از دیکتاتوری ولیفقیه و همچنین علیه وضعیت زندگانی و بهویژه غارت اموال ملی، آب و زمینهای کشاورزان از سوی عوامل و متولیان فاسد و غارتگر رژیم آخوندی میباشند.
همچنین دبیرخانه شورای ملی مقاومت طی گزارشهای متعددی از صحنههای درگیری گسترده کشاورزان با نیروهای سرکوبگر سپاه از جمله مینویسد: «روز جمعه هزاران تن از کشاورزان شهرهای شرق اصفهان برای گرفتن حق آبه خود به راهپیمایی و تظاهرات گسترده یی دست زدند».
این گزارش در ادامه میافزاید: «دها تن از کشاورزان کفنهایی به تن کرده بودند که روی آن نوشته بودند: «ما ایستادهایم تا آخرین قطره خونمان». آنها شعار میٰدادند: «روحانی دروغگو؛ زایندهرود حق ماست»؛ «حتی اگر بمیریم؛ حقهایمان را میگیریم»؛ «مسئولین بیغیرت؛ خجالت؛ خجالت»؛ «روحانی دروغگو؛ زایندهرود ما کو؟»؛ «مرگ بر مسئولین بیغیرت».
همبه موازات این وضعیت، یک کارزار رژیم ضمن اعتراف به ابعاد وخامت وضعیت کشاورزان و بروز فقر گسترده در میان آنان، با تاکید بر اینکه «میدانیم که آب نیست، ولی کشاورزان به غیر از کشاورزی منبع درآمدی ندارد»، گفت: «باید دید طی چند سال گذشته دولت برای بهبود معیشت کشاورزان چه اقداماتی را انجام داده است. کشاورزی اکنون در آستانه نوروز، ۱۰۰ هزار تومان برای معیشت خود میخواهد، اما باید توجه داشت که هزینه یک جفت کفش از ۸۰ هزار تومان کمتر نیست و متاسفانه بخش دولتی هنوز به این امر واقف نیستند». (خبرگزاری حکومتی ایسنا ۱۹ اسفند ۱۳۹۶)
ترجمان این اعترافات همان وجود واقعیتی بنام رشد فقر و فلاکت در کشوری است که روزی، روزگاری منبع تامین غلات، میوه و سبزیجات نیازمندیها برای کل منطقه خاورمیانه بود.
همچنین باید اضافه نمود، این اعتراضات که اکنون به شهرهای همجوار و یا بزرگ شهر اصفهان نیز رسیده، به حدی است که حکومت تلاش دارد تا به مانند سنوات همیشگی، پاسخ بهحق کشاورزان محروم برای حقه آب را با گلوله و سرکوب خونین بدهد.
نیاز کشاورزان به آب، که به یقین حق طبیعی آنان برای ادامه حیات، معیشت و کشت و کار اشان میباشد، اکنون تنها موضوع کشاورزان محروم در منطقه اصفهان نیست، بلکه با نیم نگاهی به سراسر میهن و بهویژه بروز بحرانهای آب و صدمات عمیقی که به زیربناهای محیط زیستی، خشکسالی رودخانهها و تالابها و یا دریاچههای طبیعی و تاریخی کشور وارد شده، می توان به عمق فاجعه و درد و رنج محرومترین اقشار در سیستان و بلوچستان، مناطق مرکزی، خوزستان، هرمزگان، لرستان، کرمان، ایلام و یا بخشهای وسیعی از خراسان رسید که به یقین تماما ماحصل سیاستهای مخرب، بلبشو، غارت و همچنین استفاده ابزاری ارگانهای سرکوبگری مانند سپاه پاسداران از آب برای پروژههای مخفی نظامی میباشند.