بحران راس نظام - بحران در خبرگان ارتجاع

روند روبه رشد خشم و انزجار عمومی از کلیت نظام آخوندی به موازات بروز بحران های لاعلاج منطقه ای و بین المللی اکنون ولی فقیه طلسم شکسته و زهر خورده را بر آن داشته تا پس از «مرگ»!! رفسنجانی به اعمال هرچه بیشتر سیاست انقباضی و یکدست کردن نظام روی آورد.

 

بر این منطق طی روزهای گذشته شاهد بودیم که در نخستین امکان، خامنه ای در یک نمایش تماما «مهندسی» شده، مجلس خبرگان که براساس قوانین حکومتی متولی «تعیین و تکلیف» موضوع رهبری نظام آخوندی است را بلعید.
در این رابطه باند آخوند روحانی از طریق مشاور فرهنگی خود از «موفقیت یک جریان در مجلس خبرگان برای یکدست کردن هیات رییسه» خبرگان رهبری نظام خبر داد.

سایت حکومتی انصاف نیوز (۲۴ اسفند ۱۳۹۶) در این رابطه می نویسد: «خبر اول در سیاست داخلی چیست؟ عدم موفقیت چند جریان در مجلس شورای اسلامی برای بی دست و پا کردن دولت یا موفقیت یک جریان در مجلس خبرگان برای یکدست کردن هیات رییسه؟».

پیشتر خبرگزاری حکومتی ایسنا (۲۲ اسفند ۱۳۹۶) خبرداده بود که آخوند «احمد جنتی برای بار دوم به عنوان رئیس مجلس خبرگان، هاشمی شاهرودی، محمدعلی موحدی کرمانی به ترتیب به عنوان نواب اول و دوم» وو همچنین آوند «احمد خاتمی و کعبی به عنوان منشی‌های هیئت رئیسه» منصوب حکم حکومتی شده اند.
واقعیت در لابلای این ترکیب و دستچین کردن مهره های وابسته به ولی فقیه، به یقین ترجمان همان جملات «مشاور فرهنگی» آخوند روحانی می باشد. همچنین گفته های وی نیز آینه تمام قد اعتراف به وجود شقه و شکاف در راس حاکمیت بویژه از فردای قیام میلیون ها هموطن بجان آمده در دیماه گذشته است.

بروز بحران های حاد اقتصادی، معیشتی و فقر و فلاکت که اکنون بنابر داده های آخوند کلانتری، عضو مجلس خبرگان، «۸۰ درصدی» شده است، به یقین در هرچه عمیق تر کردن شکاف در راس رژیم نقش ویژه ای را ایفا نموده است.
براین منطق فریاد های آی دزد، ای دزد از سوی هردو باند و عذر تقصیر خواستن فله ای در رسانه های حکومتی و یا مقصر قلمداد نمودن یکدیگر، تنها از گوشه ای از بی آیندگی و بلبشو در درون حاکمیت را به نمایش می گذارند.

بر این سیاق است که هر باند تلاش دارد تا سهم خود از خوان یغما در درون حاکمیت را گسترده تر و بزرگتر نماید، امری که در منطق طبیعی خود به حذف، درگیری، ریزش، روحیه باختگی و زهوار در رفتن متولیان و کارگزاران حکومتی انجامیده است.

تازه ترین نمونه این وضعیت بحرانی در درون رژیم اوجگیری درگیری میان باند احمدی نژاد با سه «راس نظام»، به آتش کشیدن «حکم قضائیه علیه بقایی» از سوی رحیم مشایی آنهم در مقابل سفارت انگلیس، استیضاح سه وزیر دولت آخوند روحانی و یا «استعفای» شهردار تهران بدلیل «بیماری» وادادگی می باشد.