عاشقت گشتم و عیانم بود
چه بلاها نهان در این سوداست
گام اوّل چقدر آسان است
قدم بعد و موج مشکل هاست
مشکلی نیست، با توام اینک
آنکه همراه تُست کی تنهاست؟
گرچه توفان غم بوَد جاری
صخره ی شادیم سهند آساست
دل شب گرچه تیره و سرد است
شعله ی عشق در دلم بر پاست
با خموشی نمی شوم دمساز
شهرعاشق همیشه پرغوغاست
این شب تیره هم نمی پاید
غم مخور نازنین،سحر پیداست
دور موسا، به نیل پایان یافت
دست مریم کنون ید بیضاست
دختران هزار رنج و شکنج!
نام "آزادی" از شما زیباست
پرچم کاوه گشت افسانه
رایت،امروز،روسَری شماست
دل لرزان کجا شود عاشق
عاشقی کار رند بی پرواست*
* این مصرع را پیشتر ها درغزلی با همین وزن و قافیه آورده بودم!