یکسال پیش مرکز بررسی های استراتژیک دولت آخوند روحانی در گزارشی، بحران آب را دومین بحران بعد از نابسامانی اقتصادی در سال ۹۶ پیش بینی کرد؛ اما هیچ چاره ای برای آن ارایه نکرد. ولی کشاورزان و زحمتکشانی که با این بحران روبرو بودند؛ راه کار را در پیوند با قیام پیدا کردند. اکنون خواسته قیام کنندگان روشن است و آن سرنگونی رژیم ولایت فقیه است که با شعار مرگ بر خامنهای و مرگ بر روحانی. در همه شهرها واضح بود.
سال ۹۶ با اعتراض های گسترده کشاورزان اصفهانی به پایان رسید و کشاورزان "ورزنه" در حرکتی شجاعانه در نمایش جمعه اصفهان با شعار رو به میهن و پشت به دشمن، حق آبه شان از زاینده رود را خواستند. کشاورزان با سردادن شعارهایی علیه سران حکومتی در نمایش جمعه فریاد می زدند: تکلیف ما معلوم شه، نماز جمعه شروع شه.
• اعتراض کشاورزان به سیاست ممنوعیت کشت برنج
دولت آخوند روحانی بطرز وقیحانه ای برای دربردن خود از راه کار؛ از کشاورزان اصفهان خواست تا کشت بهاره و پاییزه را در ازای جبران خسارت متوقف کنند. همزمان طرح انتقال آب زاینده رود به شهر یزد را که در وضعیت قرمز بود اجرا کرد.
دولت دزد روحانی مدعی است منابع مالی کافی برای پرداخت پول به کشاورزانی که بدلیل سیاست میهن برباد ده حاکمیت بیکار شده اند را ندارد و با رذالت از کشاورزان در استان های دیگر مثل خوزستان خواست که دست از کشت برنج بکشند. سیاست ممنوعیت کشت برنج در بسیاری از استان ها از جمله فارس و خوزستان اجرایی شد. میتوان پیش بینی کرد این سیاست با وقوع اعتراضات در این استانها روبرو خواهد بود. کمااینکه از هم اکنون کشاورزان خوزستانی ای آن را قبول نکرده و میگویند به دلیل شور بودن زمین های خوزستان و نیاز اراضی به زهکشی مجبور به کشت برنج هستند. بخصوص که این سیاست غیرمعقول رژیم، تعطیلی صدها کارخانه شالی کوبی و بیکاری هزاران نفر را در استانهای مختلف بدنبال خواهد داشت.
• رویتر: اعتراضات مردمی و بحران آب در ایران
رویتر بتاریخ ۹ فروردین ۹۷ درگزارشی درباره بحران آب و اعتراضات مردمی در ایران نوشت: حدود ۹۷ درصد کشور به گزارش هواشناسی دچار خشکسالی است و بسیاری از مردم مجبور به ترک خانههای خود شدهاند.
شماری از اعتراضات از ابتدای سال جاری در رابطه با آب در ایران شروع شده و یک نگرانی سیاسی فزاینده در ایران بهخاطر خشکسالی بهوجود آمده است.
یک هفته پس از شروع اعتراضات کشاورزان ورزنه در نزدیک اصفهان، اعتراضات مردم تشدید و متراکمتر شد.
دهها نفر از مأموران پلیس ضدشورش موتورسوار با کشاورزان در ورزنه درگیر شدند. دودی در اطراف تظاهر کنندگان به هوا بلند بود و فردی که فیلم میگرفت گفت پلیس گاز اشکآور زده است.
رویتر می افزاید: درحالیکه اعتراضات سراسری در دسامبر و ژانویه ۲۰۱۸ از خشم مردم نسبت به گرانی و فساد موجود شروع شد، بهگفته تحلیلگران در نواحی روستایی فقدان دسترسی به آب نیز یک سبب اصلی بوده است.
دهها نفر از ماموران پلیس ضدشورش موتور سوار با کشاورزان در همان شهر ورزنه مقابله کردند. دودی در اطراف تظاهرکنندگان به هوا بلند بود و فردی که فیلم می گرفت گفت پلیس گاز اشک آور زده است. فرد دیگر از درگیریها خبر داد. پلیس در شهر اصفهان بلافاصله بعد از این برای پاسخگویی در دسترس نبود.
یک خبرنگار در ورزنه که خواست به دلیل حساسیت وضعیت، ناشناس بماند گفت: آنچه تحت عنوان خشکسالی مطرح می شود سوءمدیریت آب است. وی گفت: فقدان آب بخشی از معاش مردم را آسیب زده است. کشاورزان، سیاستمداران محلی را متهم می کنند که جریان آب موجود را برای نواحی خودشان به ازای دادن رشوه منحرف کرده اند.
رویتر افزود: شهرستان ها و روستاهای حومه اصفهان بشدت تحت تاثیر خشکسالی بوده اند و جریانات آب آنها منحرف شده و مردم مجبور به تخلیه این نواحی شده اند.
در اوایل ژانویه اعتراضات در شهرستان قهدریجان در ۱۰ کیلومتری غرب اصفهان سریعا به خشونت کشیده شد. این در حالی بود که نیروهای امنیتی به سمت جمعیت شلیک کردند که طی آن حداقل ۵ نفر کشته شدند. بنوشته رویتر بعد از اعتراضات در ماه ژانویه، روحانی مکررا گفته است دولت آنچه بتواند انجام می دهد؛ اما بگفته ناظران، هیچ جواب فوری برای موضوعات محیط زیستی عمیقی همچون خشکسالی که ایجاد شده وجود ندارد...
• نگاهی به اعترافات کارگزاران حکومتی نسبت به بحران بی آبی
- رحیم صفوی فرمانده سپاه پاسداران: آب یک نقش کلیدی برای هم امنیت ملی و منطقه یی جمهوری اسلامی ایفا می کند.
-امام جمعه اصفهان در واکنش به اعتراض کشاورزان: آنها با اعتراضات خود «غذا بر سر سفره دشمن» می گذارند.
- بروجردی رئیس کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع تیرماه ۹۶: بحران آب عملاً وارد مقوله امنیتی شده است. ما ناگزیر شدیم در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی کمیته امنیت آب را تشکیل دهیم.
کشور بهلحاظ منابع آبی بسیار محدود بوده و جزء کشورهای کمآب دنیا هستیم و بحران داریم.
-به دنبال گسترش گرد و خاک و بحران آب در خوزستان قاسم ساعدی عضو مجلس ارتجاع، آخوند روحانی و کابینه وی را تهدید به استیضاح کرد و گفت:
نمایندگان خوزستان به احترام ۴ میلیون و ۷۰۰ هزار انسانی که داره نفس میکشه در همین زیر بار گرد و خاکها ترک جلسه میکنیم که میخواهیم به دولت اعلام بکنیم مردم خوزستان رأی خودشان را پس گرفتند و این ظلمی که در حق مردم دارد صورت میگیرد نه در شأن خوزستان است نه در شأن خوزستانیها. آقای کلانتری با یک لابی پشت پرده سیاسی اینها بدون مطالعه آمدند آب خوزستان را مجوز داد که از نظر محیطزیست جایز است و مشکل ندارد. تا حالا محیطزیست کشور در تاریخش نبوده که مجوز انتقال آب بده چون تالابهای ما خشک هستند. رودخانههای ما خشک هستند. مردم هندیجان گریه میکنند معیشت مردم خوزستان را گرفتند ولی حالا علاوه بر این با این حداقل آب باز هم موافق نیستند و میخواهند خوزستان را به نابودی بکشند. ما هم به مردم داریم میگوییم که محیطزیست کشور و آقای جهانگیری و کلاً دولت پشت پرده دارند آب خوزستان را میبرند. ما وظیفه شرعی و قانونی خودمان میدانیم که با دولت همانطور که دیروز با رئیسجمهور در صحن مجلس برخورد کردیم امروز آمدیم تا به او اعلام کنیم به نمایندگی از مردم ما ترک جلسه میکنیم جلسه را یعنی قبول نداریم. حضور کلانتری باید شرمش باشه باید خجالت بکشه از مردم خوزستان دیروز پشت پرده محرمانه نامه میده و امروز آمده مردم را زیارت بکند آیا این واقعاً یک سیاست یهودی نیست. این سیاست نظام ماست. این برخلاف منویات مقام معظم رهبری است خارج از چارچوب نظام داره عمل میکنه ولی باید جوابش داده بشه ما انتظار داریم که مردم خوزستان همین فردا باید در خیابانها معترض این باشند و جلویش را باید بگیرند تا درس عبرتی برای اینگونه افراد با اینگونه تفکرها صورت بگیرد... حتی اگر شده ما رئیسجمهور را با ۷۰ امضا به استیضاح خواهیم کشید.
-مدیرعامل شرکت آب منطقهای سیستانوبلوچستان: حدود ۱۰۰ درصد این استان دچار خشکسالی متوسط تا بسیار شدید شده است و ممکن است در ۱۰ سال آینده حتی امکان تامین آب شرب نیز وجود نداشته باشد. درحال حاضر ۵۱۷ میلیون متر مکعب آب بیش از پتانسیل سفره های زیرزمینی برداشت می شود. تشدید بحران منابع آب زیرزمینی، تغییرات اقلیمی و کاهش بارندگی و همچنین حفر چاههای غیرمجاز و ناکافی بودن تخصیص اعتبارات از جمله مشکلات بخش آب است.
- عیسی کلانتری: سیاستهای دولت به "ورشکستگی آبی" کشانده شده. این سیاستها باعث شده "امروز یک تالاب و دریاچه زنده" در کشور وجود نداشته باشد.
- مرکز ملی خشکسالی و مدیرت بحران سازمان هواشناسی رژیم در مورد کمبود جدی آب در سراسر کشور هشدار داد و از کمبود جدی آبدر ۹۷ درصد از مساحت ایران خبر داد. بنا بر آمار این سازمان بر اساس شاخصهای کوتاهمدت و بلندمدت پهنههای وسیعی از کشور با درجات مختلف خشکسالی اعم از خفیف تا بسیار شدید مواجه است.
• کشاورز معترض و بیکار و دولت فاسد
قیام مردم ایران سر باز ایستادن ندارد. هنوز حکومت از قیام سراسری مردم ایران علیه ولایت فقیه بیرون نیامده که اعتراضات کارگران و کشاورزان به حق آبه و بخصوص قیام ورزنه حق خواهی کشاورزان اصفهان آفریده شد.
از اسفند ۹۶ کشاورزان اصفهان به انتقال آب برخی رودخانه های این استان از جمله زاینده رود به استان یزد معترض بودند. آنان می گویند: نفوذ مقام های یزد در مدیریت کشور موجب شده تا آب های اصفهان به یزد منتقل شود.
کشاورزان ورزنه مدتها است که برای حقآبه به تظاهرات پرداختهاند آنها میگویند: سپاه نباید همه آب زاینده رود را به خود و کارخانه فولاد اصفهان اختصاص بدهد. کشاورزان هم نان میخواهند.
۳۵۰ هزار خانواده کشاورز در ورزنه که جمعیت آنها بالغ بر یک میلیون نفر می شود از سالها پیش به فریب دولت های ضدمردمی آخوندی اشاره می کنند که میلیارها متر مکعب آب به یزد و کرمان برای راه اندازی کارخانجات سرمایه داران رژیم انتقال می یابد؛ و حتی ذخایر آب در سد زاینده رود هم در اختیار کشاورزان قرار نمی گیرد ... کشاورزان اصفهانی می گویند: امروز اصفهان تشنه است و زمین های کشاورزی شرق اصفهان به منشا ریزگردها تبدیل شده است. در حال حاضر با آب انتقالی از زاینده رود به یزد، کویر یزد آباد شده و این استان به قطب خیار گلخانه ای کشور تبدیل شده است. به دلیل نبود آب جهت کشت، کشاورزان پولی برای ارتزاق ندارند. در این شرایط نه تنها دولت ضد مردمی کمکی به این کشاورزان نمی کند بلکه بانک هایش چک های کشاورزان را برگشت زده و حتی حکم جلب کشاورزان محروم را گرفته اند. این بحران تنها محدود به کشاورزان اصفهان نمی شود. رود کارون خوزستان هم دیگر آبی ندارد و به لجن زار تبدیل شده است. میلیونها نخل خشک شده و زمین های کشاورزی آنها کشت نمی شود و ریزگردها هر روز بلای جان مردم است.
همچنین طی سال ۹۶ هزاران نفر از مردم چهارمحال و بختیاری و خوزستان در تجمعهای مختلف به انتقال آب اعتراض کردند. اعتراضات مردم با سانسور شدید شبکههای رادیویی و تلویزیونی رژیم مواجه می شود.
در هفته اول فروردین مردم روستای جودانه در اعتراض به مشکل جدی کمبود آب در مقابل فرمانداری شهرستان میامی (در استان سمنان) تجمع کردند.
کشاورزان زیار در اصفهان در اعتراض به بحران آب و نابودی کشاورزی خود، با به صف کردن تراکتورهایشان دست به اعتراض زدند و خواستار حق آبه خود شدند.
کشاورزان لنجان اصفهان همراه با تراکتورهایشان در اعتراض به بیآبی مقابل فرمانداری این شهر تجمع کردند.
تشدید بحران آب، اعتراضات را در سراسر شهرها افزایش داده است. چرا که خانوادهها میبینند که پسرانشان برای به دست آوردن کار مجبور به ترک روستا و کوچ به شهر هستند. محصولات زراعی در حال نابودی است. جوانان مجبور به ترک تحصیل می شوند و هزاران مشکل دیگر... هر روز بحرانی پشت بحران برای حکومتی که حق مردم را نمیدهد آفریده میشود. درحال حاضر بخشهای وسیعی از استانهای خوزستان، ایلام، بوشهر، کهگیلویه و بویراحمد، فارس، سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، خراسان، اصفهان، مرکزی، زنجان با خشکسالی بسیار شدید دست و پنجه نرم میکنند. به گزارش کارشناسان در خوش بینانه ترین صورت، سه درصد از مساحت ایران مشکل کمآبی ندارد.
• نقش فاجعه بار سپاه پاسداران در بحران آب
از عوامل مهم وضعیت بحران آب در ایران سیاست های میهن برباده حاکمیت فاسد ولایت فقیه است. سپاه پاسداران نیروی اصلی سرکوب رژیم است. ولی وظیفه اصلی سپاه بجز حفاظت از ولایت فقیه، به تاراج دادن منابع طبیعی مردم و دزدی به قیمت فقر و سه روزی و بیکاری مردم ایران می باشد.
از وزیر کشاورزی دوران رفسنجانی تا وزیر نیروی دولت روحانی به "سدسازی بیرویه" در سالهای گذشته اعتراف میکنند. در سه دهه گذشته بیشترین سدها را شرکتهای وابسته به سپاه و با حمایت و تائید دولتهای وقت ساختهاند؛ زیرا سدسازی از پروژههای کلان اقتصادی به شمار میرود که چه در استفاده بهینه از منابع آبی نقش مثبتی ایفا کند و چه در خشکی تلابها و دریاچهها نقشی مخرب داشته باشد، برای مجریان آن "پولساز" و یک منبع پایدار درآمد است.
بطور مثال در سال ۱۳۹۱ یک شرکت چینی که آماده سرمایهگذاری و اجرای پروژه سد بختیاری در استان لرستان بود، با اعمال نفوذ دولت وقت کنار گذاشته شد و قرارداد ساخت این سد با "ترک تشریفات مناقصهبه قرارگاه خاتمالانبیا " سپاه پاسداران سپرده شد. چنین اتفاقی در دولتهای قبلی نیز رخ داده بود.
به نمونه دیگری از فجایع زیست محیطی که توسط سپاه پاسداران ایجاد شده توجه کنید:
اجرای طرحهای کلان بدون پشتوانه علمی برای دزدی از منابع طبیعی مردم ایران از جمله توسط شرکتهای وابسته به سپاه پاسداران، ایران را درآستانه فاجعهای زیستمحیطی قرار داده است. یکی از این طرحها "سد عظیم گتوند " است که توسط شرکت "سپاسند" وابسته به سپاه پاسداران ساخته شده است.
سد گتوند بر روی رودخانه کارون، بلندترین سد خاکی ایران است. دریاچه این سد نیز دومین دریاچه مصنوعی بزرگ ایران پس از کرخه به شمار میرود. پوسته دیوارههای طبیعی این سد لایههایی از نمک دارد که باعث شور شدن آب دریاچه پشت این سد میشود.
آبی که از سد گتوند رها میشود مسیر خود در استان خوزستان را تا رسیدن به خلیج فارس شورهزار میکند. در نتیجه آبی که از این دریاچه به سمت خلیج فارس سرازیر میشود شورهزاری بر جای میگذارد که در آن اثری از سبزی و آبادانی باقی نمیماند. حتی نخلهای مسیر خود را هم خشکانده است. به گفته اسعد پورمحمد، یکی از کارگزاران جهادکشاورزی خوزستان شوری آب گتوند که پنج برابر شوری آبخلیج فارس است، حیات خوزستان را تهدید میکند.
وضعیت محیطزیست استان خوزستان، استان نفتخیزی که فروش ذخایر زیرزمینی آن بخش اعظم بودجه ملی را تأمین میکند، اسفبار است. برداشت بیرویه از منابع آبی این استان، کاهش سطح آب رود کارون و خشکی تالاب هورالعظیم، بحران ریزگردها و غلظت گرد و غبار در این استان را در فصل زمستان به ۶۰ برابر حد مجاز رساند.
نه تنها خوزستان بلکه ۹۷ درصد از مساحت ایران کمبود جدی آب دارد. اصفهان با زایندهرود بیآب، آذربایجان با مرگ تدریجی دریاچه ارومیه، سیستان بلوچستان با دریاچه خشک شده هامون و استان خراسان و زمینهای از بیآبی ترکخورده کشاورزان همه و همه مثالهایی از عدم مدیریت بحران آب در ایران هستند.
لازم به یادآوری است که طی سال ۹۶ دو بنیاد بزرگ اروپایی در مورد غیرقابل سکونت شدن مناطق گستردهای از ایران به دلیل خشکسالی هشدار داده بودند.
بنیاد هاینریش بل در آلمان و بنیاد اسمال مدیا در انگلستان در آستانه سال ۹۶ گزارشی ۱۶۰ صفحهای منتشر کردند و هشدار دادند که بحران آب همواره مناطق بیشتری از ایران را غیرقابل سکونت میکند. در این گزارش ریشههای بحران زیست محیطی ایران، نتایج آن در آینده و استراتژی لازم برای مقابله با آن بررسی شده بود.
• سدسازی بیرویه با همدستی سران حکومتی برای دزدی بیشتر
«هر بلایی بر سر محیط زیست آمده طی چهار دهه گذشته بوده است. پیش از این مدت، بسیاری از شاخصهای محیط زیستی کشور مثل آب در جایگاه مناسبی قرار داشت.»
این حرف کسی است که از ابتدای ریاست جمهوری رفسنجانی تا سال سوم دولت اول خاتمی وزیر کشاورزی بود و سپس معاون روحانی و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست شد.
بسیاری از کارشناسان معتقدند در کنار طولانی شدن دورههای خشکسالی، سدسازیهای بیرویه در جمهوری اسلامی، به خصوص در سه دهه گذشته عامل اصلی خشکی و نابودی بسیاری از دریاچهها و تالابها است.
عیسی کلانتری ضمن اعتراف به سیاستهایی که ایران را به "ورشکستگی آبی" گفت: این سیاستها باعث شده "امروز یک تالاب و دریاچه زنده " در کشور وجود نداشته باشد.
چیتچیان، وزیر نیروی دولت یازدهم چند ماه پس از آغاز کارش در این سمت گفته بود: ظرفیت سدسازی در ایران به حد اشباع رسیده و سیاستگذاری در این حوزه باید از احداث تاسیسات جدید به سمت مدیریت مصرف تغییر جهت داده شود.
۹۳ هکتار از جنگلهای شمال ایران برای سدسازی بی رویه در حاکمیت ننگنین آخوندی تخریب شده است.
طنز تلخ واقعه این است که امروز کسانی از سدسازی غیرضروری و غیرمنطقی انتقاد میکنند که خود کارگزاران حکومتی بوده اند که در تصمیمگیریهای سه دهه گذشته در این حوزه مسئولیت مستقیم داشتهاند.
• خشکی رودخانهها و تالابها نتیجه سدسازی بیرویه
مطابق فهرستی که در وبسایت شرکت مدیریت منابع آب ایران منتشر شده، در حال حاضر از ۶۴۷ سد کوچک و بزرگ در ایران بهرهبرداری میشود و ۶۸۳ سد دیگر در مرحله اجرا یا مطالعه قرار دارند.
تا پیش از انقلاب ضدسلطنتی سال ۵۷ کمتر از ۳۰ سد در ایران ساخته شده بود. نگاهی به نقشه سدهای ایران آشکار میکند که احداث بسیاری از آنها نمیتواند فقط با هدف مهار آبهای روان و استفاده بهینه از منابع آبی انجام شده باشد.
استان سیستان و بلوچستان از مناطق خشک و بیابانی محسوب میشود و میزان بارندگی سالانه در بخشهای مختلف آن بین ۷۰ تا ۱۳۰ میلیمتر است. در این استان ۲۳ سد در حال بهرهبرداری و ۲۵ سد دیگر در مرحله اجرا و مطالعه قرار دارند. میانگین بارندگی در ایران ۲۵۰ میلیمتر است.
وزیر پیشین نیرو زمانی، دوران ریاست جمهوری احمدینژاد را دوره شتاب گرفتن سدسازی در ایران عنوان کرده و گفته بود تنها در سال ۱۳۹۰ عملیات اجرایی احداث ۱۳۰ سد جدید آغاز شده است.
از پایان جنگ ضد میهنی ایران و عراق و دوره ریاست جمهوری رفسنجانی این شتاب شروع شد. یک استانداران سابق رژیم که فروردین ۱۳۹۲ با رفسنجانی دیدار کرده، به نقل از او گفت: پس از جنگ برای استفاده از امکانات مهندسی سپاه پاسداران اجرای برخی پروژههای عمرانی به این نهاد واگذار شد؛ اما "حالا سپاه نبض اقتصاد و سیاست خارجه و داخله را در دست گرفته و به کمتر از کل کشور راضی نیست ".
قرارگاه "خاتمالانبیا "، بازوی اقتصادی سپاه پاسداران در سال ۱۳۶۸ و به فرمان خامنهای تاسیس شد. این قرارگاه با هدف فعالیت در حوزههای "آبرسانی، صدور نفت و گاز، پروژههای سدسازی، انتقال آب و نیرو و راهسازی " شکل گرفت و به سرعت به بزرگترین مجری طرحهای عمرانی دولت در سه دهه گذشته تبدیل شد.
از آنجا که پروژههای سدسازی در سی سال اخیر بدون وقفه ادامه یافته، میتوان نتیجه گرفت که همهی دولتها و جناحهای سیاسی دیکتاتوری آخوندی در این فاجعه شریک جرم هستند.
• سدسازی، صنعت "پولساز " برای سران رژیم به قیمت فقر و سه روزی مردم
از وزیر کشاورزی دوران رفسنجانی تا وزیر نیروی دولت روحانی همه امروز از "سدسازی بیرویه" در سالهای گذشته انتقاد میکنند. در سه دهه گذشته بیشترین سدها را شرکتهای وابسته به سپاه پاسداران و با حمایت و تائید دولتهای وقت ساختهاند.
در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد ۶۹ سد افتتاح شد که کار ساخت اغلب آنها در دولتهای رفسنجانی و محمد خاتمی آغاز شده بود. بحران خشکسالی و کمآبی که هر سال تشدید میشود حکایت از آن دارد که ساختن بسیاری از سدها بیش از آن که در خدمت مدیریت منابع آبی قرار گیرد، وسیله کسب درآمد برای صدها شرکت وابسته به سپاه و دیگر مراکز قدرت است.
کارشناسان وضعیت بحرانی تالابها و دریاچههایی چون گاوخونی، بختگان، هامون، پریشان و ارومیه را پیامد مستقیم ساخت سد در حوزه آبریز آنها ارزیابی میکنند. در حوزه آبریز دریاچه ارومیه دهها سد احداث شده بدون این که در طراحی و اجرای آنها حقآبه این دریاچه مد نظر قرار گرفته شده باشد.
• سد گتوند، جنایت در حق ملت ایران
سد گتوند در سالهای اخیر به نماد دزدی و چپاول و سدسازیهای بیرویهای تبدیل شده که پیامدهای اعتراضات زیست محیطی، اجتماعی و سیاسی زیادی بدنبال داشته است. رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ساخت سد گتوند را "جنایتی در حق سرزمین ایران " خواند؛ و رئیس سابق این سازمان، معصومه ابتکار سال ۱۳۹۴ از بررسی تخریب آن در کارگروهی به مسئولیت رئیس سازمان برنامه و بودجه خبر داده بود.
پروژه احداث سد گتوند فروردین ۱۳۷۶ به دستور رفسنجانی آغاز شد، در دولت خاتمی ادامه یافت و سرانجام احمدینژاد آن را در سال ۱۳۹۰ افتتاح کرد.
• سدهای خالی و خطر بروز جنگ آب
خشکی دریاچهها و تالابها، به عنوان یکی از پیامدهای سدسازی بیرویه، ایران را با خطر ترک روستاها و مهاجرتهای گسترده و اعتراضات علیه حکومت و جنگ و درگیری بر سر آب روبرو کرده است.
اسماعیل نجار، معاون وزیر کشور و رئیس سازمان مدیریت بحران ۱۴ بهمن به خبرگزاری ایلنا گفت: “اگر آب شرب نداشته باشیم، مشکلاتی همچون جنگ آب و از این قبیل مسائل پیش خواهد آمد.»
فرهادی، فرماندار شهرستان تهران در روزهای پایانی دیماه به خبرنگاران گفته بود سدهای بزرگ اطراف پایتخت که منبع اصلی تامین آب آشامیدنی منطقه هستند، تقریبا خالی شدهاند و در صورت ادامه این وضعیت، بیش از نیمی از جمعیت ۱۷ میلیون نفری استانهای تهران و کرج تابستان آینده دچار کمآبی میشوند.
مدیرعامل شرکت آب منطقهای فارس نیز ۲۳ دیماه به روزنامه "خبر جنوب " گفت: ذخیرهگاه سدهای بالادست کلانشهر شیراز آب چندانی ندارند. با این وضع نگرانی شدیدی برای تامین آب شرب مردم شیراز و نقاطی از فارس در تابستان آینده وجود دارد.
تغییرات اقلیمی، ادامه خشکسالی و کاهش بارندگی در بسیاری از مناطق ایران نیز اوضاع را وخیمتر کرده است.
• قیامهای کمینکرده در دل بحران آب
بحران آب و محیط زیست و سایر مشکلات اجتماعی و اقتصادی، جامعه ایران را لبریز از اعتراض و عصیان علیه حاکمیت آخوندها کرده است. قیامهای کمینکرده در دل این جامعه برای سرنگونی آخوندها بیتابی میکنند.
در این قیام، بازهم اثبات شد که رژیم در منتهای ضعف و بیثباتی است.
اثبات شد که با وجود سرکوبهای وحشیانه، مردم ایران از هردو جناح رژیم، بیزارند و قیام ایران، نمایش اصلاحطلبی قلابی و اعتدال شیادانه را به زبالهدان انداخت.
قیام مردم ایران، انفجار نارضایتی مردم به ستوه آمده از فقر و بیکاری و گرانی که ناشی از تعرضهای فزاینده حاکمیت به معیشت و زندگی روزمره مردم بود، با شتابی شگفتانگیز، خصلت سیاسی و انقلابی خود را برضد تمامیت نظام ولایت فقیه، بارز کرد و با شعارهای «مرگ بر خامنهای، مرگ بر روحانی» و «آخوندها حیا کنید مملکت را رها کنید»، تمامیت استبداد دینی را در سراسر میهن اشغالشده درهم کوبید.
توفان قیامها، همه سیاستها و نظریهپردازیهای اصحاب مماشات و استحاله و مذاکره و مفاهمه با دیکتاتوری مذهبی و تروریستی را -که در طی سالیان، به منظور توجیه معامله با قاتلان و غارتگران حاکم بر میهن ما عرضه و باز تولید شده است - درهم پیجید و موقعیت انقلابی جامعه ایران و ضرورت سرنگونی استبداد دینی را بهعنوان تنها راه حل واقعی و ضروری، به اثبات رساند.
همان حقیقتی که درگردهمایی بزرگ مقاومت در تیرماه ۹۶، مریم رجوی آن را در این عبارت خلاصه کرده بود: «سرنگونی این رژیم ضروری است، سرنگونی این رژیم در دسترس است و برای آن یک آلترناتیو دمکراتیک وجود دارد».
پس از قریب به چهار دهه خفقان و سرکوب مطلق، عوامل اقتصادی بهطور بلافصل با عامل سیاسی، یعنی غصب حاکمیت ملت توسط ولایت فقیه، گره خورده و به مطالبه آزادی و دموکراسی راه میبرد.
علاوه بر این، ورشکستگی و فساد اقتصادی، بهطور مستقیم از عوامل سیاسی و امنیتی مربوط به حفظ نظام ناشی شده و هم از این روست که مطالبات اقتصادی و معیشتی مردم بلافاصله با فریادهای اعتراضی علیه اختلاس و رانتخواری و چپاولهای نجومی مقامات بالای حکومتی و علیه هزینههای کلان مداخلهجویی در کشورهای منطقه و تامین مالی تروریسم توأم میشود.
در بحبوحه قیام و در باتلاق بحرانهای درونی و بیرونی، دیکتاتوری روبه سقوط در هر تکان و تحولی، موجودیت خود را از ناحیه مقاومت سازمانیافته در خطر میبیند؛ زیرا هم چنانکه مسئول شورای ملی مقاومت در پیام ۱۶ دیماه ۹۶ خود یادآوری کرده است: «وقتی که رژیمی دارد واژگون میشود، موضوع و صورت مسأله آلترناتیو و رهبری است».
مسعود رجوی در پیامش در باره موقعیت انقلابی، استراتژی قیام و سرنگونی و ضرورت هوشیاری در برابر نیرنگهای ارتجاعی و استعماری، به درستی گفت: «حرف ما و مردم ما از ۳۶ سال پیش، از فردای ۳۰ خرداد، «نه شاه، نه شیخ» به معنی مرزبندی با دیکتاتوری و وابستگی با بهای بسیار سنگین و خونین بوده است. اینست معنای حقیقی و واقعی و ضروری آزادی و استقلال در میدان عمل. رود خروشان خون شهیدان آزادی، آلترناتیو و رهبری شایسته خود را عرضه میکند.
- امروز صورت مسأله در میهن ما، چپروی جوانان دلیر و رزمندگان و جنگاوران آزادی نیست. همچنانکه در قیام ۸۸ گفتهایم. «وقتی که رژیمی دارد واژگون میشود، موضوع (و صورت مسأله) آلترناتیو و رهبری است. خیلی هم جدیست. این صورت مسألهی قیام است و نه چپ روی و راست روی...».
اینجاست که به روشنی میتوان دید، سرانجام دو راه بیشتر وجود ندارد: یا حفظ همین رژیم با هر آرایش و پیرایش مفروض، یا حل تضاد، رو به آینده و در جهت تنها جایگزین دمکراتیک و مستقل (شورای ملی مقاومت ایران).
در چنین شرایطی که رژیم حاکم در شروع دور دوم ریاست روحانی با شکاف و شقه غیرقابلترمیم روبهروست و جامعه در جوش و خروش برای دستیافتن به مطالبات خود حرکت میکند، راه حل واقعی، عملی و مردمی برای عبور از بحران و نجات کشور، راه حل مقاومت انقلابی و آلترناتیو دموکراتیک این رژیم است».
از رهنمود مریم رجوی در این زمینه در سخنرانی گردهمایی بزرگ مقاومت ایران حمایت و پشتیبانی میکنیم؛ آن جا که گفت: «امروز، پرسش این نیست که آیا حکومت ولایت فقیه در شرایط سرنگونی هست یا خیر؟ پرسش این است که از چه راههایی میتوان زودتر به این هدف رسید. پاسخ ما، برپایی هزار اشرف است؛ یعنی هزار کانون نبرد علیه استبداد مذهبی».