سخنرانان در این مراسم، ضمن تقدیر از نقش شهیدان حماسه فروغ اشرف در ۱۹ فرودین ۱۳۹۰ در شعله ور نگهداشتن مقاومت و پایداری در برابر رژیم آخوندی، حمایت خود از قیام مردم ایران بویژه تظاهرات هموطنان عرب و مردم خوزستان و کشاورزان اصفهان اعلام کردند.
در این مراسم شماری از جوانان ایرانی که به تازگی از ایران تحت حاکمیت آخوندها خارج شده و به صفوف مقاومت پیوسته اند، نیز به سخنرانی پرداختند.
دکتر معصومه بلورچی – نماینده شورای ملی مقاومت در آلمان
دوستان عزیز
خواهران و برادران
درسالگرد حماسه قهرمانانه ۱۹فروردین ۱۳۹۰، به همه آنها هزاران دروز میفرستیم.
امسال به قهرمانان شهیدمان دراین حماسه میگوییم، آری به گل نشست آن بذرهایی که شما کاشتید و امروز صدای شما با فریاد اعضای کانون های شورشی و قیام آفرینان فریاد میشود.
آری همه شما و همه شهدایی که دراین ۴۰سال درخت تنومند مقاومت را با خون جوشانتان آبیاری کردید، درجای جای این میهن اسیر همراه و همگام با همه قیام آفرینان حضور دارید و درلحظات تهاجم و به زانو درآوردن دشمن ضدبشر و پاسدارانش آنها را پشتیبانی میکنید.
امروز به اینجا آمده ایم.
تا به قیام آفرینان بگوییم که به گواهی امروز و خون هایش، ما از پشتوانه مقاومتی سترگ برخورداریم مقاومتی که در۴۰سال گذشته رژیم جنایتکار آخوندها نتوانست با ۱۲۰هزار شهید و نه با قتل عام های بی شمار و نه با ادامه شکنجه های روحی و جسمی نابودش کند و نتوانست آنرا به زانو دربیاورد، و برعکس این مقاومت هرروز جنگنده تر و شکوفاتر شده است و امروز ای کانون های شورشی شما شکوفه های بهاری اش هستید.
چشمان پرامید خود را هرچه بیشتر بگشایید و با شعف ببینید که درست درجهت عکس شما که هرچه منسجم تر و قوی تر وفراوان تر ومهاجم تر میشوید، دشمن شما رژیم جنایتکار ملاها هرروز تکه پاره تر و ضعیفتر میشود.
آری امسال زیباترین سالگرد ۱۹ فروردین است همه آن حرفها که یک روز اعتقاد بود، امروز تبدیل به باور و یقین شده است.
عالم مددزاده
من عالم مدد زاده هستم، خواهر شهدای والاقدر مهدیه و اکبر مددزاده که در۱۹فروردین ۱۳۹۰ بدست جانیان رژیم ملاها درشهراشرف به شهادت رسیدند.درود برآنها.
نوروز امسال از هر سالی نوتر و بهاری تر بود. بخصوص از این جهت که با دگرگونی قیام ها همراه بوده . انگار که یخبندان زمستان این آخوندها در پرتو گرمای قیام ذوب شده. وجود این رژیم ا گرچه جز برودت و سرما، جز مرگ و تباهی، جز نکبت و سیاهی و درد و رنج چیزی نبوده اما بهار انقلاب و دگرگونی همه را به یکباره خواهد شست و ایران زیبا را پاک خواهد کرد.
امروز که سالروز پر کشیدن خواهران و برادرانمان در نوزدهم فروردین هست. روز پر کشیدن خواهر نازنینم مهدیه که همچون پرستوی بهاری سبکبال، پر امید بود ومصمم، پر از انرژی و ایمان به روز آزادی ایران. روز پر کشیدن برادر مهربانم اکبر که پر خروش و پر از عشق به ایران بود و قلبش با نشوندن لبخند شادی بر لبهای کودکان ستمزده ایران می تپید.
مهدیه دلش با درد هایی که در ایران می دید به درد می آمد و رنجی که بر مردم می رفت رو بر نمی تابید، به همین خاطر هم انتخاب کرد تا برای پایان دادن به این درد ها بلند بشه. مهدیه می گفت”نمیشه این رنج ها رو دید و ساکت نشست» او انتخاب کرد که در برابر ظلم بایسته وبدون ذره ای تردید قدم در مسیر مبارزه گذاشت .
حقیقت اینه که ما برای ادامه این مسیر، برای ساختن فردایی که اونها بهش باور داشتند و به خاطرش پر کشیدند. اونها ریشه های قیام امروز ایرانند. سالهاست که رشیدترین و عاشق ترین فرزندان ایران به جنگ این ضحاک می روند و بواقع رژیم را به خاک می افکنند، خاک شکست، خاک ذلت و بذر ارزشی به نام ایستادگی وتسلیم ناپذیری رو میکارند. عصیان خاموشی ناپذیر امروز قیام آفرینان ریشه هایی بی نام و نشان داره. هزاران هزار سرو سرفراز و پر امید به صبح پیروزی. وامروز که کانون های شورشی از پرداخت هیچ بهایی فرو گذار نمی کنند، استمرار پیام ۱۹ فروردینند. حرف اونها با ما اینه که سرنگونی با اراده خود ما شدنیه. حرف اینه که هیمنه پوشالی دیکتاتور، دیوار ترس و بن بست نا امیدی فرو ریخته. حرف اینه که ما می خواهیم پس میشه. میتوان و باید.
این سوگند و تعهد ما به خون هایی جوشان و جوانیه که از پیکر مقاومت ما ریخته و می ریزه و به حرمت این خونهاست که ما امیدوار تر و جنگنده تر از همیشه می رویم تا سال ۹۷ رو به بهار آزادی ایرانمون تبدیل کنیم.
مهدیه و اکبر عزیزم ببینید که از خون شما و ۱۲۰ هزار گل سرخ، خیابون های ایران سرخ و آتشینه. و این آتش، آتش سوگند و عهد من و ما برای پایان دادن به ظلم و ستم ۴۰ ساله این دیو سیرت هاست.
حالا همه ما مشت ها مون رو بلند می کنیم تا بگیم که برای پیشروی، برای جنگ صد برابر و برای تشکیل هرچه بیشتر کانون های شورشی در هر کجای جهان و ایران حاضر و آماده ایم.
شقایق رجبی
سلام من شقایق رجبی هستم، خواهر فائزه رجبی که در ۱۹ فروردین سال ۱۳۹۰ با گلوله در گلویش او را به شهادت رساندند.
او ۱۷ سال داشت که انتخاب جدی ای کرد که به مبارزه بیاید وقتیکه پدرمان در سال ۱۳۸۷ در زیر شکنجه به شهادت رسید او در مورد انتخابش مصمم تر شد، انتخابی زیبا انتخابی که فقط پرداخت است و عشق به دیگران و سال ها این اخوندهای بی ریشه سعی کردند این ارزشهای، عشق و پرداخت را بدزدند و لوث کنند ولی کورخواندند، نسل هایی مثل فائزه، صبا، مهدیه، اکبر، حنیف و شهدای قیام نشان دادند که نه، میشود و نه، میتوان این ارزش ها را لوث کرد چون این ارزش ها، ارزش هایی هستند که هر ایرانی باغیرت ان را دارد جز اخوند های بی ریشه.
فائزه همین را در پدرم دید و اگر نه هیچ وقت این جور رستگار نمیشد.
یک روز از خودم پرسیدم که چرا خواهرم و پدرم و شهدای قیام باید این قیمت را میدادند؟ راستی که سوال خوبی بود چون همین صبا و مهدیه و سینا قمبری ها بودند که رمز ماندگاری را یافتند که همان صدق و فدا بود . فائزه در بین همرزمانش به سرزندگی و پر شور و حالی و جنگندگی شناخته میشد و همه این ها به خاطر عشقی بود که به رهایی ایران داشت، ازادی و خوشبختی را برای مردم ایران میخواست و برای همین با همین عشق و امید در ۱۹ فروردین در برابر مزدوران وحشی رژیم سینه سپر کرد.
امروز وقتی که صحنه های قیامی و شورشی را میبینم که با همان جسارت و امید و انگیزه برای آزادی ایران فریاد میکشند و در برابر گلوله های پاسداران دلیرانه سینه سپر میکنند فائزه و مهدیه هارا زنده تر از همیشه میبنم و همین خون انهاست که در خیابان های ایران میجوشند و نهایتا این رژیم را سرنگون خواهد کرد.
سلام بر شهدای ۱۹ فرودین
دورود بر معترضان ایران زمین.
جواد دبیران
”تا آخرش ایستاده ایم” – این رمز پیروزی بود زمانی که اشرف در ۱۹ فروردین ۹۰ با دست خالی در مقابل مزدوران تا دندان مسلح خامنه ای ایستاد .
صبا و یارانش با این غرش درس رزم و ایستادگی و درس ”فدا و تهاجم حداکثر” را به همه ما دادند. آنها چراغ راه شدند برای تمامی یک نسل. و اکنون این نسل اراده کرده است تا دشمن ضدبشر را به زیر بکشد.
گرامی باد یاد وخاطره شهدای ۱۹فروردین فروغ اشرف
آن عاشقان شرزه که با شب نزیستند
رفتند و شهر خفته ندانست کیستند
پرچم مبارزه که مجاهدان اشرفی در ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ برای دفاع از حریم شرف و آزادگی برافراشتند و با خون ۳۶ شهید قهرمان همچون آسیه و حنیف و مهدیه و فائزه آنرا آبیاری کردند، رویش نوشته بود ”تا آخرش ایستاده ایم”.
امروز اما در تعادل قوایی کاملا متفاوت قرار داریم. رژیم سفاک آخوندی در لبه پرتگاه سقوط است. ما نه در تدافع بلکه در تهاجم هستیم و پرچم پیشتازان آزادی امروز”پرچم تهاجم حداکثر” است تا این رژیم آخوندی این ننگ تاریخ را به زیر خاک کنند.
ما این تهاجم را امروز در جای جای میهن اسیرمان ایران می بینیم.
بخصوص در این روزها در خوزستان تب دار.
درود بر هموطنان عرب در اهواز و آبادان و ماهشهر و حمیدیه و شیبان و ... سرتاسر استان قهرمان پرور خوزستان که به خاطر اهانت های رژیم آخوندی دست به تظاهرات زدند. این بخشی از سیاست سرکوب و تبعیض رژیم است و تنها با سرنگونی ولایت فقیه پایان می یابد.
ایران از آن تمام ملیت های ایران است و تنها کسانی که در آن جایی ندارند و باید ریشه کن شوند، آخوندهای دزد و غارتگر و قاتل مردم ایران هستند.
به اعتقاد ما نحوه برخورد با مساله ”ملیت ها” یکی از اصلی ترین معیارهای سنش اصلات و مشروعیت انقلابی و مردمی هر جریان سیاسی است.
در منشور آزادیهای ده ماده ای خواهر مریم رئیس جمهور برگزیده مقاومت هم آمده است که: ایران فردا، کشور برابری همه ی ملیت هاست. زبان و فرهنگ هموطنان ما از هرملیتی که هستند، در زمره سرمایه های انسانی تمامی مردم این کشور است که باید در ایران فردا ترویج شود و گسترش پیدا کند.
رژیم های شاه و شیخ مردم ما را با اتهام جدایی خواهی سرکوب کرده و میکنند و از قضا رژیم در ایجاد چنین شایعه ای دست و منفعت دارد.
ایران از آن تمام ملیتهای ایران است، و نه از آن خامنه ای، روحانی و لاریجانی ها، این قاتلان مردم ایران.
حقوق مردم ما را اعم از فارس، ترک، کرد و عرب و بلوچ و ترکمان در همه استانهای ایران، را آخوندهای خونخوار و چپاولگر می برند. آنها دشمنان مردم ما هستند که سایه نحس و سیاه شان را بر سرزمین ما افکنده اند و الان این ما هستیم که اراده کرده ایم این ننگ تاریخ را ریشه کن کنیم.
شایسته سلمانی- مادر مجاهد قهرمان حنیف کفایی
یاران مقاومت، خواهران و برادران عزیز
هفت سال پیش درچنین روزی خامنه ای دجال و جیره خوارانش مالکی مزدور و کوبلر جنایتکار با حمله به اشرف قصدریشه کنی مجاهدین را داشتند، گرچه خون ۳۶مجاهد خلق از عزیزترین فرزندان خلق مثل صبا و آسیه و مهدیه و فائزه و ذهیر و پسر عزیزم، پاره تنم حنیف درخون تپیدند، اگر چه از دست دادن این عزیزان شعله اش هیچگاه خاموش نخواهد شد، بلکه خون شهدای قهرمان ۱۹فروردین بعد از ۷سال راه ورسم پایداری اشان با دست خالی، اکنون سمبل و الگوی براندازان و قیام آفرینان درداخل ایران شد بخصوص درخوزستان و اصفهان که همین امروز درجریان تظاهرات هستند و خواب راحت را از رژیم ضدبشری گرفته اند.
این روزها جوانان وکانون های شورشی درداخل با نه گفتن به رژیم آخوندی و ولایت سفیانی خامنه ای میروند تا ریش و ریشه حاکمیت آخوندی را از بن براندازند.
و به خامنه ای پابگور میگویم دیدی هرقطره خونی که از یک مجاهد ریخته شد تبدیل به قیام و براندازی تاج و تخت تو شد و دیدی که چگونه خون این عزیزان مجاهد دررگهای زنان وجوانان هم سن و سال جنیف ها و صباها و زهیر ها مثل رودخروشان می جوشد و این طوفان تا سرنگونی تام و تمام حکومت سفیانی است و سرباز ایستادن ندارد.
و از همین جا به تمام کانونهای شورشی درسراسر میهن اسیرمان و یاران دربندمان به ویژه زندانیانی که دراعتصاب غذا هستند میگویم ما هم براندازیم و تا محقق کردن آرمان این شهدا وهمه شهدای راه آزادی ایران دمی دست از مبارزه برنخواهیم داشت.
سلام برخلق، سلام برآزادی،درود بررجوی
کبری مک وند- مادر مجاهد قهرمان صبا هفت برادران
فرا رسیدن سال ۹۷ رو به خواهر مریم و برادر و به همه شما تبریک می گم، بخصوص به همه فرزندان قهرمانم که از دی ماه سال ۹۶ به خیابانها آمدند، فریاد آزادی سر دادند، زخمی شدند، شکنجه شدند، به شهادت رسیدند ولی همچنان بهار آزادی را فرا می خوانند.
من مادر صبا هفت برادران هستم که در ۱۹ فروردین در اشرف مورد اصابت گلوله مزدوران رژیم آخوندی قرار گرفت، مزدوران عراقی آخوندها او را بین تسلیم و مرگ مخیر کردند و صبای نازنین من، با انتخاب مرگ با عزت به سمبل ایستادگی تا به آخر تبدیل شد.
امروز در سالگرد شهادت صبا و آسیه و باقی همرزمانشان آمده ام تا به صبا هایم که در خیابانهای ایران ایستادگی و قیام می کنند، به آنها که نوید بخش آمدن بهار حقیقی ایرانند، به فرزندان نازنینم که رسم مقاومت را پس از صبا و صباها ادامه می دهند درود بفرستم و بگویم:
می خواهند خاموشتان کنند، فریاد می شوید. گلوله بارانتان می کنند، از خون همرزمانتان بر می خیزید.
به شکنجه گاه ها می برندتان تا خودکشیتان کنند یا مسخ تاریکی تنهاییتان کنند اما شما مقاومت می شوید و کانونی برای شورش دوباره برسیاهی و تنهایی. جمعی می شوید پر قدرت وپر اراده برای نوشتن سرنوشت و فردای ایران.
صبا با تنی زخمی و در آستانه شهادتش گفت:”تا آخرش می ایستیم» انگار که امروز رو می دید. او هست. در فریاد شما در خیابانهای اهواز و اصفهان و تهران. در فریاد مرگ بر خامنه ای باورش به فرو ریختن این نظام موج می زنه.
صبا وصباها نسیم آمدن بهار ایرانند. به شما می گویند که پیش بروید که بهار در راه است.
می وزد نسیم صبح بهار
صبای من بیدار شو بیدار
ببین که ز خونت گل داده
دشت های ایران، بهر آخرین پیکار