تازهترین آمار رژیم سخن از این واقعیت دارند که «تابستان ۹۷، ایران روی لبه پرتگاه خشکسالی قدم خواهد زد. بر اساس پیشبینیها و آمار، کشور، یکی از داغترین تابستانهای چند دهه اخیر خود را تجربه خواهد کرد. خشکسالی که در حال حاضر زندگی بیش از ۳۷ میلیون ایرانی را تهدید میکند؛ تهدیدی که مسئولان آن را جدی نگرفتهاند».
واقعیت در لابلای این جملات اعتراف به رشد و نمو خشکسالی در سراسر کشور میباشد که اکنون بخشهای بزرگی از رودخانهها، تالابها، دریاچهها و همچنین منابع آبی زیرزمینی را در برگرفته است.
بر این منطق حکومت در نبود سیاستهای راهبردی، فساد و وجود باندهای مافیایی آب، بیمحابا اعلام کرده است که «در حال حاضر آب مفید پشت سدهای خوزستان ۲۰ درصد ظرفیت این سدها است و در واقع ۸۰ درصد ظرفیت آنها خالی است».
این وضعیت بحرانی تنها منوط به خوزستان سابقا زر خیر نمیباشد، بلکه اصفهان، استان مرکزی، کرمان، سیستان و بلوچستان، هرمزگان و یا بخشهای بزرگی از آذربایجان را نیز در برگرفته است. برای نمونه بر اساس آمار حکومتی «ظرفیت سد دز به میزان ۱۰ درصد، کرخه ۳۰ درصد، مارون ۳۱ درصد و جره ۳۰ درصد پر شده اند. در حال حاضر حوضه آبریز کارون بزرگ (سدهای کارون ۳ و ۴-دز-شهید عباسپور-گتوند علیا) تنها یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون متر مکعب آب دارد که تنها به اندازه سد کرخه است.
این گزارش حکومتی در ادامه با اشاره به وضعیت بحرانی در اصفهان میافزاید: «بر اساس آمار سازمان محیط زیست، سالانه بیش از ۹۰ درصد از منابع آبی کشور مصرف میشود که از این میزان تنها ۴۰ درصد جایگزین خواهد شد». ( سایت حکومتی انتبا خبر ۲۰ فروردین ۱۳۹۷)
بحران در استان اصفهان به حدی وخیم است که اکنون جامعه دردمند ما هر روز شاهد خیزش و اعتراضات بهحق کشاورزان محروم در این خطه میباشد.
«حقه آب» اکنون به یک واقعیت در میان اقشار زحمت کش و محروم تبدیل شده است. بسیاری از کشاورزان به دلیل نبود آب به حاشیه اجتماع رانده شده و یا با فروش تتمه ملک و زندگی خود به شهرهای بزرگ هجوم آورده اند. این واقعیت در روند منطقی خود به بروز فقر و فلاکت گسترده در بزرگ شهرها انجامیده و شکاف طبقاتی را دو چندان کرده است.
در مقابل پاسخ دیکتاتوری ولی فقیه به خواسته بهحق مردم و بهویژه کشاورزان عطف به طینت ضد مردمی آش همان «سرکوب، تخت شکنجه و دستگیریهای کور» میباشد.