بر اساس این طرح که به مانند بسیاری از طرح ها و برنامه های حکومت تا به امروز پوچ و بی نتیجه مانده است و به دلیل گستردگی فقر و فلاکت در جامعه و عدم اختصاص بودجه کافی از سوی رژیم آخوندی، نه تنها به حل بحران درمان در ایران کمک نکرده، بلکه در راستای خود و به دلیل وجود بافت مافیایی و فاسد حکومت آخوندی، به بروز تنگناها و مشکلات عدیدهای، ازجمله افزایش شدید هزینههای درمان و بهداشت نیز راه برده است.
زیرا در نبود حمایتهای دولتی، بخش بزرگی از تأمین بودجه برای اجرایی نمودن «طرح تحول و سلامت» برعهده شرکتهای خصوصی داروسازی و تأمین تجهیزات پزشکی افتاده و بدین سان در روند مخرب خود به گرانی دارو، درمان و هزینههای بیمارستان ختم گردیده است.
در این رابطه رئیس حکومتی در جامعه جراحان ایران ضمن اعتراف به ابعاد شکست خورده این طرح گفت: «اولین مشکل طرح تحول سلامت، اسم غلط این طرح است، زیرا طرح تحول سلامت، طرح درمان است و به سلامت خیلی ربط ندارد».
وی سپس میافزاید: «ایجاد درآمدهای غیرعادی برای برخی از گروههای پزشکی در بیمارستانهای دولتی باعث شده که موازنه درآمد در نظام سلامت به هم بریزد.
هزینهها و بودجه طرح تحول سلامت به قدری بالاست که اگر تمام بودجه مملکت هم به این طرح اختصاص یابد، کفاف آن را نمیدهد». (خبرگزاری حکومتی مهر ۸ اردیبهشت ۱۳۹۷)
ترجمان این جملات نخست به معنای نبود بودجه برای تأمین این طرح می باشد و سپس اعتراف به رشد فزاینده هزینههای درمانی برای بیماران و بهویژه اقشار ضربه پذیر است؛ زیرا این طرح با دلار ۳۲۰۰ تومان به تصویب رسیده است، در حالیکه با افزایش تورم، گرانی و افت شدید ارزش پول ملی و رسیدن دلار به سقف ۵۵۰۰ تومان، اکنون میتوان بهخوبی به بروز بلبشو در بازار وارداتی دارو و تجهیزات پزشکی و به تبع آن وارد آمدن فشارهای مستقیم مالی بر مردم و نیازمندان پی برد.
به موازات این واقعیت نیز باید به شکست محتوایی طرح تحول سلامت نیز اذعان نمود؛ زیرا حاکمیت غارتگر آخوندی به ظاهر تلاش داشت تا با اجرایی نمودن طرح از جمله به اهداف زیر دست یابد:
«برنامه کاهش میزان پرداختی بیماران بستری در بیمارستانها
برنامه حمایت از ماندگاری پزشکان در مناطق محروم
ارتقای کیفیت خدمات ویزیت در بیمارستانها
دستورالعمل برنامه حفاظت مالی از بیماران صعبالعلاج، خاص و نیازمند».
حال با نیم نگاهی به دادههای جامعه، بهخوبی میتوان پی برد که هیچکدام از اهداف یاد شده نه تنها تحقق نیافته اند، بلکه به دلیل وجود باندهای مافیایی و بلبشو در حاکمیت، تماما با رشد نجومی هزینه ها و شکست روبرو گردیده اند.
صحنههای دردآور رها کردن بیماران در کنار خیابان و یا جادهها و یا صفهای طولانی اقشار ضربه پذیر برای راه یافتن به بیمارستان ها و مراکز درمانی و هزینههای سنگین دارو بهویژه برای بیماران «صعبالعلاج» که عاجز از پرداخت هزینههای درمان خود میباشند، تنها گوشهای از ابعاد شکست این طرح مرا به نمایش میگذارند.