نشریه هیل مینویسد: «انباشته شدن مشکلات اقتصادی موجب ناآرامی پیاپی و وقفهناپذیر در ایران شده است و اکنون میتوان این وضعیت را در اعتصاب کارگران در سراسر کشور و احساسات ضد حکومتی مشاهده کرد...
اعتراضات کارگری و سایر اعتراضات حیطه جغرافیایی گسترده یی شامل شهرهای تهران، تبریز، اصفهان، یزد اهواز و سایر نقاط را دربر میگیرد. این اعتراضات به خاطر نارضایتی های اقتصادی و سیاسی اعم از دستمزد پرداخت نشده و اخراج گسترده شاغلین و به حاشیه راندن ملیتها و سانسور حکومتی شکل میگیرد و اقشاری به طور مستمر در آن شرکت دارند که پیش از این گفته میشد پایه اجتماعی رژیم هستند.
اقتصاد در ایران به علت عدم توانایی در جذب بانک های بزرگ و بهخاطر بحران ارزی به طور فزاینده ای شکننده شده و به سمت فروپاشی رانده میشود. نرخ بیکاری و تورم بالا است، بخش بانکی و بسیاری از کسب و کارها ضعیف هستند. این وضعیت به ویژه برای کسانی که شغلشان در زمینه واردات و صادرات است سختتر شده است...».
نشریه هیل میافزاید: «قرار بود برجام به کاهش انزوای بین المللی رژیم ایران منجر شود و سرمایه گذاری خارجی را تشویق کند، اما فساد، سوء مدیریت اقتصادی و چارچوبهای قانونی مشکل ساز منافع تجاری بین المللی را کاهش داده است.
در حالی که ناآرامی مستمر و جوشان، عمدتا ناشی از مشکلات اقتصادی است، معترضان خشم خود را به سمت سران حکومت هدایت کرده رژیم را به بحران مشروعیت کشاندهاند..
سرودها و شعارهای کارگران اعتصابی، مانند”مرگ بر خامنهای“ و جمهوری اسلامی، نمیخواهیم، خشم افزایشیابندهای علیه خامنهای و نظام حکومتی را نشان میدهد. افزایش فشار بر رژیمی که قادر به تحقق وعدههای بهبود اقتصادی نیست، نشان میدهد رژیم ملایان به طور فزاینده آسیب پذیر است...
در نهایت، فشارهای همهجانبه و حداکثری موجود می تواند به سقوط رژیم منجر شود...
اگرچه نیروهای امنیتی مسئولیت بقای رژیم را برعهده دارند اما با این حال، این رژیم شکننده است».
هیل در پایان مینویسد: تغییر رژیم یک موضوع غیر قابل پیش بینی است.