در این راستا به دلیل نبود سیاستهای راهبردی، وجود بلبشو، فساد و باندهای غارتگر مافیایی بهویژه «مافیای آب» در حاکمیت آخوندی، زنگهای خطر برای بخشهای بزرگی از استانهای ضربهپذیر مانند سیستان و بلوچستان ع اصفهان، خوزستان، کرمان و یا استان مرکزی به صدا درآمده اند.
تازه ترین دادههای حکومتی به جود خشکسالی قریب ۶۰ درصد از «سدهای کشور» اعتراف کردهاند؛ بنابراین گزارش: «وزارت نیرو اعلام کرد، از میان ۱۷۷ سد بزرگ کشور، ۶۶ سد از جمله سدهای زایندهرود، رجایی، دوستی، ساوه و ملاصدرا در آستانه ورود به فصل تابستان کمتر از ۴۰ درصد آب ذخیره شده داشته باشند». (خبرگزاری سپاه پاسداران، فارس ۱۵ خرداد ۱۳۹۷)
همچنین مشابه چنین وضعیت وخیمی نیز برای استان بزرگ تهران با جمعیتی بیش از ۲۰ میلیون گزارش شده است. به گفته وزارت نیرو در دولت آخوند روحانی «اکنون حجم ذخیره کنونی آب در سدهای پنجگانه استان تهران (لار، طالقان، امیرکبیر، لتیان و ماملو) ۸۰۰ میلیون مترمکعب بوده و ۴۲ درصد حجم این سدها نیز پر است».
در اصفهان نیز مردم طی روزهای گذشته با کمبود شدید آب آشامیدنی روبرو شدهاند، بطوریکه متولیان رژیم بهعوض رسیدگی به بحران، آب را بروی مردم بسته و جیرهبندی نمودهاند.
سایت حکومتی تابناک (۱۶ خرداد ۱۳۹۷) در گزارشی تحت عنوان «بحران آب اصفهان به آب شرب خانگی رسید و میلیونها تن را به چالش کشاند» میافزاید: «آب شرب در بسیاری از مناطق شهر به ویژه مناطق شرقی در هفته جاری با افت شدید رو به رو و این اتفاق باعث شده است تا ساکنین طبقههای فوقانی دسترسی کامل و چندانی به آب شرب نداشته باشد. البته هم اکنون سایر شهروندان نیز با افت شدید فشار آب در شبکه توزیع آب خانگی رو به رو هستند».
به یقین بازتاب تبعات این وضعیت وخیم همان بروز خشکسالی گسترده در بخشهای بزرگی از زاینده رود میباشد. بحران آب در این خطه سابقا زر خیر بهقدری جدی است که طی ماههای گذشته کشاورزان محروم علیه این وضعیت دست به اعتراضات و تجمعات ضد حکومتی زدهاند. بر این منطق اکنون بسیاری از کشاورزان یا در آستانه ورشکستگی قرار گرفته یا زمینهای خود را بهای ناچیز واگذار کرده و راهی شهرهای بزرگ شدهاند.
چنین وضعیتی را نیز اکنون برای سراسر ایران مشاهده میکنیم. خشکسالی منابع آبی زیرزمینی، رودخانهها، تالابها، دریاچههای تاریخی تنها گوشهای کوچک از ابعاد سونامی خشکسالی در ایران تحت حکمیت ولیفقیه میباشند.
بحران آب در ایران به حدی است که متولیان حکومت اکنون آشکارا از بروز «جنگ آبی» میان استانها و بخشهای مختلف کشور سخن به میان میآورند. یک کارشناس مسائل زیستمحیطی در رژیم آخوندی روند منطقی بیسیاستی و بیتدبیری حکومت و ادامه این وضعیت بحرانی را اینگونه به تصویر کشیده است: «ایران تا سال ۲۰۴۰، حدود ۸۰ درصد از منابع آبی خود را از دست میدهند مگر این که در سیاستهای خود تجدیدنظر جدی داشته باشند». (سایت حکومتی اقتصاد آنلاین ۱۵ خرداد ۱۳۹۷)
وی سپس قدری به عمق فاجعه رفته و به یکی از دلائل پدیدار شدن این فاجعه پرداخته و میافزاید: «چاههای عمیق تا اواخر دهه ۱۳۴۰ حدود ۳۰ حلقه بودند و در سال ۱۳۶۰ افزایش چشمگیری داشته و در سال ۱۳۷۵ به ۴۴۰ حلقه میرسند که باعث بهرهبرداری بیش از حد از منابع زیرزمینی و متروکه شدن بسیاری از روستاها شده است».