سخنرانی وزیر خارجه آمریکا: محکومیت نقض حقوق بشر، دزدی‌های نجومی صدور تروریسم و اقدام رژیم برای بمب‌گذاری

مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا طی سخنانی در روز یکشنبه ۲۲ ژوئیه (۳۱ تیر)، نقض حقوق بشر، دزدی‌های نجومی و صدور بنیادگرایی و تروریسم حکومت آخوندی و اقدام رژیم برای بمب‌گذاری در گردهمایی ایرانیان در پاریس را محکوم کرد.

پمپئو گفت: در اوایل ماه جاری میلادی، یک باصطلاح دیپلمات رژیم ایران مستقر در وین دستگیر و به تأمین مواد منفجره برای بمب‌گذاری تروریستی برنامه‌ریزی‌شده در یک گردهمایی سیاسی در فرانسه متهم شد. این واقعه همه آن‌چه را که باید درباره این رژیم بدانید، برایتان روشن می‌سازد.
وزیر خارجه آمریکا تأکید کرد: (رژیم ایران) هم‌زمان با این‌که تلاش می‌کند اروپا را قانع کند در توافق اتمی باقی بماند، به‌طور مخفیانه در حال طراحی حملات تروریستی در قلب اروپا است.
مایک پمپئو افزود: سطح فساد و ثروت در بین سران رژیم ایران نشان می‌دهد که این رژیم توسط چیزی که بیشتر به مافیا شباهت دارد تا یک حکومت حکمرانی می‌شود.
وی با رد سراب میانه‌روی در حکومت آخوندی، گفت: به‌رغم سابقه تجاوزات رژیم، آمریکا و سایر کشورها سال‌ها تقلا کردند تا یک میانه‌روی سیاسی بیابند، چنین چیزی همان قدر غیرممکن است که دنبال یک اسب تک‌شاخ بگردیدم. برخی معتقدند که روحانی یا وزیر خارجه ظریف میانه رو هستند، واقعیت این است که آنها فقط افراد پوششی آخوندها و شیادی بین‌المللی آنها هستند. توافق اتمی، آنها را میانه‌رو نکرد بلکه آنها را تبدیل به گرگ در لباس میش کرده است.
مریم رجوی گفت: ما موافقیم ملایان تغییر رفتار بدهند اما در اینصورت در قدرت نیستند. بستن سفارتها، اخراج مزدوران و محاکمه سران رژیم بخاطر قتل عام زندانیان سیاسی ضروری است.

گزارشی فشرده از سخنرانی وزیر خارجه آمریکا
از منظر اقتصادی، شاهد آن هستیم که تصمیم رژیم برای اولویت‌دادن به برنامه ایدئولوژیکی خودش نسبت به رفاه مردم ایران، چگونه ایران را به ورطه آشوب و به هم ریختگی اقتصادی کشانده است.
در دوران توافق اتمی، درآمد افزوده نفت ایران می‌توانست صرف بهبود زندگی مردم ایران شود. ولی به جای آن صرف تروریست‌ها، دیکتاتورها و شبه نظامیان وابسته شد.
سوء مدیریت رژیم باعث سقوط ارزش ریال شده است. یک سوم جوانان ایرانی بیکارند و یک سوم ایرانیان اینک زیر خط فقر زندگی می‌کنند.
کار اقتصادی در ایران می تواند عالی باشد، البته فقط به شرطی که شما از نظر سیاسی یک عضو وابسته هرم قدرت حاکم باشید.
دو سال پیش مردم ایران به حق به خشم آمدند و خروشیدند. این در زمانی بود که اطلاعات درز کرده نشان داد که مقادیر عظیمی پول به طور غیر قابل توجیه راهی حساب‌های بانکی مقامات ارشد شده بود؛ و مثال‌های متعدد دیگری از فساد گسترده وجود دارد. مثلاً صادق لاریجانی، رئیس قضاییه رژیم ایران را در نظر بگیرید. ثروت او لااقل سیصد میلیون دلار است. او این پول را از طریق واریز کردن ثروت‌های عمومی به حساب شخصی خودش به دست آورده است.
دولت ترامپ در ماه ژانویه لاریجانی را به دلیل نقض حقوق بشر تحریم کرد، زیرا ما از این‌که با رژیم در بالاترین سطوحش درگیر شویم باکی نداشتیم.

من یک مقدار بدبین هستم که یک اوباش دزد تحت تحریم بین‌المللی، فرد مناسب برای بالاترین مقام قضایی ایران باشد.
افسر سابق سپاه پاسداران، و وزیر کشور، صادق محصولی، معروف به ژنرال میلیاردر، از یک افسر بی پول سپاه پاسداران در پایان جنگ ایران و عراق به سرمایه میلارد دلاری رسیده است. این چطور اتفاق افتاد؟ او به نوعی استعداد خاصی در به دست آوردن قراردادهای بزرگ ساختمانی و نفتی از شرکت‌های مرتبط با سپاه پاسداران داشت.
خود آخوندها نیز در این بازی شرکت دارند. از روی ثروت هنگفت آنها می‌شود قضاوت کرد که ثروت برای آنها مهم‌تر از دین و مذهب است.

آخوند مکارم شیرازی، به خاطر تجارت غیر قانونی شکر، که بیش از ۱۰۰ میلیون دلار سود برای وی در بر داشته، به سلطان شکر معروف شده است. او روی دولت فشار آورده تا سوبسید تولیدکنندگان داخلی شکر را کاهش دهند تا بتواند بازار داخلی را با شکر وارداتی خودش که قیمت آن بیشتر است، اشباع کند.
چنین اقداماتی شهروندان ایرانی را از کار بیکار می‌کند. یک آخوند دیگر، یکی از امامان جمعه (رژیم در) تهران طی ۳۰ سال اخیر، باعث شد دولت مالکیت چندین معدن بزرگ را به بنیاد وی منتقل کند. او نیز هم‌اکنون ثروتی معادل چندین میلیون دلار در دست دارد.
افراد چندان زیادی این را نمی‌دانند، ولی خامنه‌ای یک شرکت سرمایه‌گذاری غیر رسمی به نام ستاد (اجرایی فرمان خمینی )دارد که ارزش آن ۹۵ میلیارد دلار است.
این ثروتها دست‌نخورده و نامشروع است و به‌عنوان رشوه برای سپاه پاسداران به کار گرفته می‌شود. خامنه‌ای صندوقهای خاص خودش را با دست‌زدن به هر کاری که دلش بخواهد پر می‌کند.

سطح ثروت و فساد در بین سران رژیم ایران نشان می‌دهد که (حاکمیت) در ایران توسط سیستمی هدایت می‌شود که بیشتر به مافیا شباهت دارد تا یک دولت. در زمینه سیاست خارجی، منجر به چند دهه خشونت و بی‌ثبات‌سازی در خارج شده است. اسد،‌ حزب‌الله لبنان، گروه‌های شبه نظامی دیگر از جمله در عراق و حوثی‌های یمن از میلیاردها دلار پول نقد رژیم تغذیه می‌شوند، در حالی که مردم ایران شعارهایی از قبیل سوریه را رها کن،‌ فکری به حال ما کن سر می‌دهند.
شرکای ما در خاورمیانه مدام در معرض حملات سایبری و رفتار تهدیدآمیز رژیم ایران در آب‌های خلیج فارس هستند. رژیم و متحدانش ردی از خون مخالفان را در سراسر اروپا و خاورمیانه از خود باقی گذاشته‌اند.
در واقع، متحدان اروپایی ما نسبت به تهدید تروریسم تحت حمایت رژیم (ایران) در امان نیستند. در اوایل همین ماه، یک «دیپلمات» رژیم ایران مستقر در وین دستگیر و به تأمین مواد منفجره برای بمب‌گذاری تروریستی برنامه‌ریزی‌شده در یک گردهمایی سیاسی در فرانسه متهم شد. این واقعه همه آن‌چه را که باید درباره این رژیم بدانید، برایتان روشن می‌سازد. آنها هم‌زمان با این‌که تلاش می‌کنند اروپا را قانع کنند در توافق اتمی باقی بماند، به‌طور مخفیانه در حال طراحی حملات تروریستی در قلب اروپا هستند.
خیلی بیش از هزار سرباز آمریکایی به وسیله بمب‌های دست‌ساز ساخت رژیم ایران در عراق کشته یا زخمی شده‌اند. امروز آمریکاییان متعددی در ایران بازداشت شده و یا مفقود هستند.

می‌دانید، به‌رغم سابقه روشن تجاوزات رژیم، آمریکا و سایر کشورها سال‌ها تلاش کردند تا یک میانه‌روی سیاسی (در این رژیم) بیابند. این مشابه آن است که به‌دنبال یک اسب شاخدار بگردیم. اهداف این رژیم و تمایلش برای انجام اقدامات خشونت‌آمیز هیچ‌کس را در سران رژیم ایران پدید نیاورده که بتوان تحت هیچ‌عنوانی او را میانه‌رو یا دولتمرد خواند. برخی معتقدند که روحانی یا ظریف واجد چنین شرایطی هستند. واقعیت این است که آنها فقط افراد بزک‌شده در ویترین آخوندها برای صنعت شیادی بین‌المللی آنان هستند. توافق اتمی‌شان، آنها را میانه‌رو نکرد بلکه آنها را تبدیل به گرگ در لباس میش کرد.

دولت‌ها در سراسر جهان نگرانند که مقابله با جمهوری اسلامی به هدف میانه‌روها لطمه می‌زند اما این باصطلاح میانه‌روها در درون رژیم هم‌چنان خشونت گرا‌یان اسلامی با یک برنامه ضد آمریکایی- ضد غربی هستند. کافی است به حرفهای خودشان در این رابطه توجه کنید. در این رابطه شواهد حاکی از آن است که برنامه و دستور کار آنها هم‌چنین بر ضد ایران هم است.

 این رژیم دهه‌ها است که بی‌رحمانه، حقوق بشر و کرامت و آزادی‌های پایه‌یی مردم را سرکوب کرده است.

در واکنش به شکست‌های پیاپی حکومت، فساد و عدم احترام به حقوق مردم، از دسامبر گذشته شاهد مستمرترین و قوی‌ترین اعتراضات خیابانی از سال ۱۹۷۹ تاکنون بوده‌ایم. برخی شعار می‌دهند: ملت گدایی می‌کند آخوند خدایی می کند. برخی دیگر تصمیم گرفتند که بازار بزرگ تهران را تعطیل کنند. هرچند این اعتراضات اشکال مختلفی دارد، اما همه این صداهای نارضایتی در یک چیز مشترکند: آنها از سوی یک رژیم افراطی مورد بدرفتاری قرار گرفته‌اند. ایرانیان خواهان کرامت، پاسخگویی و احترام هستند.
پاسخ بی‌رحمانه رژیم به این تظاهرات صلح‌آمیز، بیانگر تعصبی است که جهانبینی آن ایجاد کرده است. ژانویه گذشته رژیم سال نو(میلادی) را با دستگیری بیش از ۵۰۰۰ نفر از مردم شروع کرد. آنها بصورت صلح‌آمیز خواهان زندگی بهتری شده بودند. صدها تن از آنان طبق گزارش‌ها در زندان هستند و چندین نفر هم بدست حکومت کشته شده‌اند. سران رژیم بصورت طعنه‌آمیزی آن‌را خودکشی می‌نامند.

گاهی به‌نظر می‌رسد که جهان نسبت به استبداد رژیم در درون ایران و اقدامات خشونت‌بار آن در خارج حساسیت خود را از دست داده است. اما مردم غیرتمند ایران نسبت به این‌همه سوء رفتارهای حکومت ساکت نیستند.

در حال حاضر آمریکا یک کارزار فشار دیپلماتیک و مالی را در پیش گرفته تا جریان پولی را که رژیم برای حمایت از خودش و حمایت از مرگ و نابودی استفاده می‌کند قطع کند.
ما مسئولیت داریم که حداکثر فشار را روی رژیم برای در آوردن پول و انتقال آن بگذاریم و ما اینکار را خواهیم کرد.
در قلب این کارزار اعمال تحریم روی بخش بانکی و انرژی رژیم ایران خواهد بود. همان‌طور که طی چند هفته اخیر توضیح دادیم، تمرکز ما روی کشورهایی است که نفت ایران را وارد می‌کنند، تا به هر میزان که ممکن است تا ۴ نوامبر میزان واردات را به صفر نزدیک کنیم.

به‌تازگی به‌عنوان بخشی از این کارزار ما سازمان تروریستی شبه نظامی شیعی بحرینی بنام تیپ الاشتر را تروریست نام‌گذاری کردیم و به‌همراه امارات متحده عربی، یک شبکه پولی که میلیون‌ها دلار را به سپاه پاسداران منتقل می‌کرد مختل کردیم؛ و کارهای بیشتری در دست انجام است.
سران رژیم و بخصوص آنهایی که در بالای سپاه پاسداران و نیروی قدس هستند مانند قاسم سلیمانی باید تبعات دردآور تصمیمات بد خود را بچشند. ما از هر کشوری که از اقدامات نابودکننده این رژیم خسته و آزرده است می‌خواهیم به کارزار فشارگذاری ما بپیوندد. به‌طور خاص از متحدانمان در خاورمیانه و اروپا، که خود بواسطه فعالیت وحشیانه رژیم برای دهه‌ها تحت ترور قرار گرفته‌اند.

آمریکا از افشای نقض حقوق بشر در ایران و حمایت از کسانی که به سکوت کشانده شده‌اند، ترسی ندارد. ما به ابراز نگرانی خود نسبت به پرونده وحشتناک حقوق بشر رژیم ایران هر بار که در ملل متحد و یا با کشورهایی صحبت می‌کنیم که با رژیم ایران رابطه دیپلماتیک دارند، ادامه می‌دهیم.

در حالی که سرانجام این به عهده مردم ایران است که جهت‌گیری کشورشان را تعیین کنند، ایالات متحده از صدای مردم ایران که مدت طولانی نادیده گرفته شده، حمایت می‌کند. ما امیدواریم که بالأخره این رژیم تغییرات واقعی در رفتارش هم در داخل ایران و هم در صحنه جهانی انجام دهد. همانطور که رئیس جمهور ترامپ گفته است، ما تمایل داریم با رژیم ایران گفتگو کنیم. ولی کاهش فشار آمریکا فقط زمانی صورت خواهد گرفت که ما تغییرات ملموس، قابل اثبات و پایدار در سیاستهای تهران ببینیم.