وی که از تبعات افشاء بمبگذاری و دستگیری دبیر سوم سفارت خود در وین بهشدت روحیه باخته به نظر میرسید، یکبار دیگر با تائید مواضع کل حاکمیت مبنی بر «بستن تنگه هرمز»، مواد و چاشنیهای انفجاری فکری و عقیدتی یک حاکم خود ریز را بار سفر چمدانهای دیپلماتهای حکومتی نمود و با تاکید از آنان خواست تا مواضع «رئیسجمهور» در رابطه بستن این شاهراه آبی را در دستور کار خود قرار دهند!.
واقعیت در لابلای تائیدات ولیفقیه زهر خورده و طلسم شکسته آن است که حاکمیت اکنون در بنبستی مرگبار میان دوچرخه آسیاب «داخلی و بینالمللی» به تله افتاده است.
بروز ناآرامیها، اعتصابات و تظاهرات میلیونها هموطن به جان آمده از جور، ظلم و ستم رژیم از یک سو و شکستهای منطقهای و بینالمللی رژیم در زمینههایی مانند اتمی، موشکی، صدور بنیادگرایی و تروریسم به یقین آن روی دیگر این سکه بنبست میباشند.
ابعاد این وضعیت بحرانی به حدی است که کشورهای عضو جامعه بینالملل یکی پس از دیگری یا در حال دوری جستن از «طاعون ولایت خامنهای» میباشند و یا به تندترین و شدیدترین وجه، مواضع نظام آخوندی با تمامی دستجات آن را به چالش کشیدهاند.
به یقین سخنان اخیر وزیر امور خارجه آمریکا در جمع ایرانیان مقیم این کشور نمونه کوچکی از ابعاد تنفر بینالمللی از این رژیم قرون وسطایی را نمایان میکند.
مایک پمپئو یکبار دیگر و بهصراحت ضمن اعلام حمایت کشور خود از مردم و مبارزه مردم ایران برای رسیدن به دمکراسی و حقوق بشر تاکید کرد: «در حالیکه مردم ایران سرنوشت کشورشان را تعیین میکنند واشنگتن از صدای مردم ایران که سالهاست نادیده گرفته شده حمایت خواهد کرد». (خبرگزاری رویتر ۲۳ جولای ۲۰۱۸)
وزیر امور خارجه آمریکا در ادامه به سه مورد مهم دیگر یعنی «صدور تروریسم و فساد گسترده حکومتی و بازی مدره نمایی رژیم» پرداخته ومیافزاید: «علیرغم سابقه تجاوزات رژیم، آمریکا و سایر کشورها سالها تقلا کردند تا یک میانهروی سیاسی بیابند، چنین چیزی همان قدر غیرممکن است که دنبال یک اسب تک شاخ بگردیم. برخی معتقدند که روحانی یا وزیر خارجه ظریف میانه رو هستند، واقعیت این است که آنها فقط افراد پوششی خامنهای و شیادی بینالمللی او هستند».
به یقین ترجمان این جملات انعکاس همان شعارمیلیونها هموطن امان در میادین و خیابانهای شهرهای میهن مبنی بر «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» می باشد که از ۷ دیماه سال گذشته در بیش از ۱۴۲ شهر آغاز و اکنون در روند منطقی خود و به اشکال گوناگون کلیت نظام آخوندی را برای یک خواسته ملی بنام «سرنگونی» به چالش کشانده است.
همچنین وزیر امور خارجه آمریکا در ادامه به ابعاد فساد حکومتی و شبکههای مافیایی در درون رژیم آخوندی اشاره کرده و افزود: «مکارم شیرازی بیش از ۱۰۰ میلیون دلار از طریق تجارت غیرقانونی شکر بهدست آورده است. همچنین امامی کاشانی بعد از اینکه دولت چندین معدن سودآور را به مؤسسه او منتقل کرد میلیونها دلار پول بهدست آورده است و بالاخره خامنهای دارای یک مؤسسه بهنام ستاد (اجرایی خط امام) است که خارج از حساب و کنترل بوده و ۹۵ میلیارد دلار ارزش دارد».
وی سپس به توطئه بمبگذاری علیه گردهمایی ایرانیان در پاریس اشاره کرده و میافزاید: «در اوایل همین ماه جاری، یک بهاصطلاح دیپلمات ایرانی مستقر در وین را، به جرم تأمین مواد منفجره برای یک عملیات بمبگذاری که قرار بود برای انفجار در یک گردهمایی سیاسی در فرانسه مورد استفاده قرار گیرد دستگیر کردند. آنها (مقامهای رژیم ایران) همزمان با اینکه تلاش میکنند اروپا را قانع کنند در توافق هستهیی باقی بماند، بهطور مخفیانه در حال طراحی حملات تروریستی در قلب اروپا هستند».
مجموعه واقعیات فوق تائیدی بر این واقعیت هستند که این رژیم ضد بشری و تروریستی هرگز سر سازش و یا مسامحه با مردم ایران و جامعه بینالمللی را ندارد. به همین میزان نیز امکان هرگونه مذاکره و گفتگو برای تغییر رفتار این رژیم نیز از اساس منتفی است، زیرا پایه و اساس این رژیم بر اصل «صدور بنیادگرایی و تروریسم» به خارج و «سرکوب مردم» در داخل بنا شده است.
خانم مریم رجوی در رابطه تصریح کرده است: «ما موافقیم ملایان تغییر رفتار بدهند اما در اینصورت در قدرت نیستند. بستن سفارتها، اخراج مزدوران و محاکمه سران رژیم به خاطر قتلعام زندانیان سیاسی ضروری است».